گفت و گوی ملیحه قدیری با قهرمان پیوستگی: محمدرضا عباس زاده

از سال یازدهم به کانون وارد شدم از طریق تلویزیون با بورسیه قلمچی آشنا شدم و اقدام کردم بعد از موافقت به صورت پیوسته شرکت کردم. اوایل چیز زیادی از آزمون نمی‌دانستم و صرفا به دلیل اینکه رتبه‌های برتر هم

گفت و گوی  ملیحه قدیری با قهرمان پیوستگی: محمدرضا عباس زاده

نام و نام خانوادگی: محمدرضا عباس زاده            شهر: ابوزیدآباد    

رشته‌ تحصیلی: تجربی                                   میانگین تراز: 6642   

حضور در کانون:  يازدهم و دوازدهم                 تعداد آزمون:   90       

منطقه کنکور: 3          رتبه منطقه: 251           رتبه کشوری: 1072

رشته و دانشگاه قبولی: دندانپزشکی - علوم پزشکی کاشان

تحصیلات و شغل پدر: پنجم ابتدایی- راننده مینی بوس

تحصیلات و شغل مادر: پنجم ابتدایی- خانه دار

مصاحبه کننده: ملیحه قدیری

 

از چه زمانی وارد کانون شدید و در چه پایه‌هایی در آزمون‌های کانون شرکت کردید؟ 

از سال یازدهم به کانون وارد شدم از طریق تلویزیون با بورسیه قلمچی آشنا شدم و اقدام کردم بعد از موافقت به صورت پیوسته شرکت کردم. اوایل چیز زیادی از آزمون نمی دانستم و صرفا به دلیل اینکه رتبه های برتر همه از کانون بودند و صرفا به عنوان پیروی وارد کانون شدمو  از همان اوایل شرکت کردم.


نحوه حضور شما در آزمون ها در سال های پایه با سال کنکور چه تفاوتی برای شما داشت؟ 

از همان ابتدا به شدت به آزمون ها جدی نگاه می کردم و خیلی تفاوتی در این نوع نگاه به وجود نیامد در تمام این دو سال در هیچ آزمونی غیبت نکردم و علاوه بر آزمون های اصلی در همه سایر آزمون هایی که برایمان تعریف میشد هم شرکت می کردم و همان قدر برایم مهم بودند دلیلی برای غیبت کردن وجود نداشت مثل اینست که شما به صورت داوطلبانه برای یادگیری مهارتی در یک کلاس ثبت نام کنید و بعد در آن کلاس شرکت نکنید یا تقلب کنید طبیعتا در هر جلسه چیزهایی است که مطمئنا در سایر جلسات نیست.


شرایط کرونا و آنلاین بودن آزمون ها، تاثیری در نحوه شرکت و آزمون دادن شما گذاشته بود؟  

 طبیعتا تاثیر گذاشته بود و با تمام بدی ها برای من مزایایی هم داشت. فاصله خانه ما تا محل آزمون خیلی زیاد بود (حدود یک ساعت) و رفت و آمد برایم سخت بود با غیرحضوری شدن کمی از اتلاف وقتم جلوگیری شد. به زمان بندی پایبند بودم و معتقد بودم آزمون در مرحله اول سنجش من با خودم است پس به جز ساعت شروع آزمون که گاها به دلایلی دیرتر میشد به زمان هر درس و زمان کل آزمون مقید بودم و بعد از شنیدن هشدار دیگر هیچ کاری نمیکردم حتی در یکی از آزمون ها در حال پر کردن پاسخبرگ بودم و بعد از شنیدن هشدار دست کشیدم و یکی دو سوال را وارد نکردم. اگر اشتباه نکنم فقط یک آزمون در پردازش اول نبودم که آن هم صبح مشکلی پیش آمد و آزمون را دیرتر شروع کردم.


به نظر شما آزمون‌های آنلاین چه فايده اي دارد؟ 

به نظرم مهمترین فایده آزمون آنلاین فهماندن فلسفه حقیقی آزمون دادن است چون شما آزادید که تقلب کنید آزادید که وقت بیشتری رابه آزمون اختتصاص دهید فقط خودتانید و خودتان در این شرایط اگر واقعا بتوانید به قواعد پایبند باشید در حقیقت مسیر درست را پیدا کرده اید و این مهمترین چیز است. وقتی خودتان خودتان را محدود می کنید و مقید به شرکت درست در آزمون می شوید این خودش در وهله اول پیشزفت در زندگی شخصی و رشد روحی شماست. من چون سعی میکردم از دفترچه حضوری استفاده کنم ساعت شروع گاهی ده دقیقه یا یک ربع دیر میشد ولی خب از آن طرف این وقت را لحاظ می کردم و در پردازش اول کارنامه می گرفتم.


  چه خاطره‌ی خوبی از شركت درآزمون‌های کانون داری؟

 اولین آزمونی که شرکت کردم با اینکه حتی ترتیب دروس را هم نمی دانستم فکر میکنم ترازم حدود 6200 شد و در شهرمان که تعداد زیادی هم شرکت کننده داشت در بین پسرها اول شدم و در کل سوم که دونفر اول از برترین های کشور بودند پشتیبانم وقتی کارنامه را دید تعجب کرد و باور نمی کرد از شیوه درس خواندنم پرسید گفتم کارخاصی نمی کنم در شیرینی فروشی کار میکنم و وقت هایی که مشتری نیست درس می خوانم بیچاره زبانش بند آمده بود و فکر میکرد شوخی میکنم.


تا چه حد با منطق برنامه راهبردی کاملا آشنا بودید؟

 اوایل خیلی به برنامه راهبردی پایبند نبودم و و سبب شد کمی در آزمون ها ضعیف عمل کنم ولی بعد از مدتی که روش های مختلف را امتحان کردم حدودا از تابستان منتهی به دوازدهم کاملا با برنامه پیش می رفتم و معیار و ملاکم برای درس خواندن برنامه راهبردی بود به نظرم برگشت ها و ایستگاه های جبرانی به شدت خوبی دارد از طرفی کاملا با نقاط ضعف و قوت من همخوانی داشت و می توانستم راحت با آن ارتباط برقرار کنم البته به نظرم برنامه منعطفی است و به راحتی برای هر کس قابل استفاده است.


 آیا از کتاب آبی ، سه سطحی ،تابستان ،نوروز و زرد و.... استفاده کردید؟ 

از کتاب های سه سطحی و جمع بندی و نوروز کانون استفاده می کردم حجم کم و نگاه متفاوت کتاب های سه سطحی برایم جالب بود و تقریبا از تمام آن ها استفاده کردم منابع جمع بندی هم به نظرم خوب بودند و سطوح متفاوت آزمونی که داشتند برای رویارویی با آزمون های مختلف کمک کننده بود.


شماپیوستگی زیادی در آزمونهای اصلی داشتید و در آزمونها غیبت نداشتید، علت پیوستگی تان چه بود؟

 همانطور که گفتم هر آزمون برای من حکم جلسه ای از یک دوره را داشت که دارای مطالبی است که قطعا عینا در سایر جلسات تکرار نمی شود پس غیبت در حتی یک آزمون سبب به وجود آمدن یک نقص در پازل برنامه ریزی شده ای میشد که مورد نظر طراحان بود طبیعتا وقتی آزمونی طرح می شود با فرض شرکت کردن دانش آموز در همه آزمون ها در هر جلسه به نیاز های متفاوتی توجه می شود و عدم شرکت برای خودم هیچ دلیل منطقی ای نداشت. بعد از هر آزمون برنامه راهبردی را نگاه می کردم و با توجه به منابع و شرایطم محدوده ای که باید انجام دهم را مشخص میکردم مثلا تعداد تست ها یا صفحات را. بعد سعی میکردم دو روز زودتر مباحث را تمام کنم و به مرور و رفع اشکال و آزمون دادن و در نهایت آمادگی برای آزمون بعدی برسم.


وقتي مدارس غير حضوري شد چگونه برنامه ريزي براي درس خواندن كرديد؟

من معمولا به خودم متکی بودم و غیرحضوری شدن مدارس سبب افزایش زمانم برای درس خواندن شد از طرفی راحت تر می توانستم برنامه ها را هماهنگ کنم و در سال آخر مگر در موارد معدود از برنامه ها عقب نیفتادم و حتی در بازه ای پیش خوانی آزمون بعدی را هم داشتم که چون موجب ناهماهنگی با برنامه آزمون میشد از آن دست کشیدم و وقتم را به مرور و آمادگی بیشتر اختصاص می دادم.


روز جمعه كارنامه را چه ساعتي مي گرفتی ؟ 

سعی میکردم در همان اولین ساعات انتشار کارنامه را بگیرم و مشکلاتم را بررسی کنم اولین بخشی که برایم مهم بود تراز کل و تراز هر درس بود خیلی به رتبه توجهی نداشتم بخش اشتباهاتم به شدت برایم مهم بود بعد از آن نزده ها را می دیدم.

گفت و گوی  ملیحه قدیری با قهرمان پیوستگی: محمدرضا عباس زاده

چگونه از کارنامه آزمون های اصلی و ازمون های هدف گذاری در جهت کشف نقاط قوت و ضعف خود استفاده می کردید؟ 

معیارم برای قوت و ضعف دلیل اشتباهات و نزده ها بود. گاهی مطالب را با بی دقتی اشتباه می زدم که اکثرا اینطور بود پس سعی در رفع موانع و دلایل موثر روی این بی دقتی ها داشتم اما گاهب مطلبی را به خوبی متوجه نشده بودم که مجددا به سراغش می رفتم و سعی می کردم کاملا آن را یاد بگیرم. خیلی کمیت در کارنامه ها برایم مهم نبود گاهی درسی آسان بود و تنها یکی دو اشتباه داشتم و آن ها را زیاد و نقطه ضعف می دانستم گاهی بلعکس تعداد اشتباهات بالاتر بود ولی در کل از آن درس در آزمون راضی بودم.


بعد از برگزاري آزمون ،آزمون‌ها راچگونه تحلیل می‌کردی؟

مهمترین بخش آزمون برایم تحلیل آزمون بود حتی گاهی تمام روز بعد از آزمون را به تحلیلش اختصاص می دادم. سوالات را دسته بندی می کردم اشتباهاتی که بر اثر بی دقتی بود را میدیدم سعی می کردم دلیل آن را مشخص کنم و دیگر تکرار نکنم اشتباهات علمی را هم می نوشتم تا در فرصت مناسب آن ها را رفع کنم نزده ها را هم به دو بخش مشکل علمی و زمان تقسیم میکردم اگر مشکل از وقت بود و سوال آسانی بود سعی می کردم مدریت زمانم را اصلاح کنم اگر هم علمی بود سعی می کردم آن را یاد بگیرم. اما یک قسمت دیگر تحلیلم بررسی سوالاتی بود که درست زده بودم در این قسمت بیشتر دنبال نقاط قوتم می گشتم و سعی در بهبود آن ها داشتم گاهی هم سوالاتی بود که باید سریع تر و بهتر می توانستم حل کنم آن ها را هم مدیریت می کردم در کل نتیجه تحلیلم روی کارکردن های بعدی اثر گذار بود و بعد از چند آزمون دوباره تحلیل ها را هم تحلیل میکردم و خودم را ارزیابی می کردم.


آيا كلكسيون روش هارا مي بينيد؟ بهترین چیزی که از آن یاد گرفتی، چه بود؟

کلکسیون روش ها را معمولا میدیدم به نظرم مهم ترین چیزی که فهمیدم تفاوت هایی بود که وجود داشت این نشان دهنده شخصی سازی روش ها بود. وقتی می دیدم دو نفر با رتبه های نزدیک به دو سبک متفاوت درس می خواندند به جای تقلید محض به دنبال اشتراکات می گشتم و حتی الامکان سعی در ساخت روش مطالعه خودم داشتم گاهی روشم توجیه علمی نداشت و خیلی مورد قبول بقیه نبود اما با آن پیشرفت را در آزمون ها مشاهده می کردم البته به شدت در به کارگیری روش ها سخت گیر بودم و جوانب مختلف را می سنجیدم. 


آيادفتر برنامه ريزي داشتيد؟ دفتر برنامه ريزي چه كمكي به شما كرد؟

بعد از اولین ازمون دفتر برنامه ریزی را گرفتم و به نظرم یکی از درست ترین و تاثیرگذارترین تصمیماتم بود. به شدت به خودسنجی و ارزیابی شخصی خودم کمک کرد و باعث شد منظم تر و دقیق تر بشوم از طرفی افزایش ساعت مطالعه و مهمتر از آن سبب تثبیت ساعت مطالعه من شد طوری که اواخر دیگر هیچ نوسان عجیبی در ساعت مطالعه ام نبود. البته سال آخر به صورت شخصی سازی شده از آن استفاده کردم و تغییرات نسبتا زیادی را در آن ایجاد کردم که به نظرم این هم درست بود چون کم کم داشتم به سمت وسواس روی ساعت مطالعه و بی توجهی به اصل مطالعه می رفتم.


 ساعت مطالعه خودرا طول دوره شرکت در ازمون ها چگونه بود؟ 

هفته اولی که شروع به ثبت ساعت مطالعه ام کردم ده ساعت در هفته درس خواندم. و این تقریبا اوایل سال یازدهم بود البته در اوایل بازگشایی مدارس و حضوری بودن آن بود. بعد از چند وقت در یک روز تحصیلی پنج ساعت درس خواندم و خیلی خوشحال شدم روزهای حضور در مدرسه بیشتر از این را نمی توانستم بخوانم ولی همین مقدار ثابت بود بعد از تعطیلی مدارس در اسفند به دلیل شیوع کرونا تقریبا به هشت ساعت رسید و بعد از عید ده ساعت شد این مقدار تا دوران جمع بندی تقریبا ثابت بود در دوران جمع بندی به طور متوسط روزی یازده ساعت درس می خواندم.


چه برنامه ای برای مطالعه دروس عمومی و اختصاصی خود داشتید؟ 

اوایل بیشتر زمانم را به اختصاصی ها اختصاص میدادم و بیشتر کار می کردم در همان حین ادبیات و زبان را هم تست می زدم و تقریبا برنامه پیوسته ای برایش داشتم نزدیک کنکور زمان بیشتری به عمومی ها اختصاص دادم چون به نظرم سریع تر میشود آن ها را جمع بندی کرد و از طرفی فرارتر هم هستند و باید در انتها بیشتر به آن ها توجه شود در بین دروس سعی میکردم بیشتر روی نقاط ضعفم وقت بگذارم و همه دروس را در حدی متعادل نگه دارم به نظرم اینطور بهتر از آنست که درسی را خیلی قوی باشیم و دیگری را ضعیف.


برنامه ریزی شما در طول دو هفته چگونه بود؟ 

برنامه راهبردی را میدیدم تعداد تست ها و منابعی که باید مطالعه کنم را مشخص می کردم و سعی می کردم تا دو سه روز قبل از آزمون اصلی مطالب را تماما بخوانم در آن دو روز باقی مانده به جمع بندی و آزمون دادن می پرداختم تا برای آزمون اصلی آماده شوم در واقع هدفم در این بازه فقط آمادگی برای آزمون و یادگیری مطالب آن دو هفته بود.


درکدام درسها روش مطالعه ی خود را تغییر دادید و پیشرفت زیادی داشتید؟

ابتدا ریاضی را پایه ای می خواندم ولی بعد ها فهمیدم موضوعی خواندن در همه درس ها برایم بهتر است برای همین دروسی مثل عربی و ریاضی و زبان و ادبیات را موضوعی خواندم و جمع بندی و دسته بندی مطالب برایم راحت تر شد از طرفی در سرعت به یادآوردنم هم تاثیرگذار بود.


 چگونه بین مطالعه براي امتحانات نهایی و کنکور تعادل ایجاد کردید ؟

به نظرم کنکور جامعیت بیشتری نسبت به امتحان داشت یعنی همان مصداق "چون که صد آمد نود هم پیش ماست". به نظرم اگر می توانستم ادعا کنم که برای کنکور آماده هستم باید می توانستم برای امتحانات نهایی هم آماده باشم از طرفی آن چیزی که مسلم بود سخت تر بودن قطعی کنکور نسبت به امتحانات نهایی بود برای همین حتی در دوران خواندن برای امتحان نهایی هم آمادگی برای کنکور را در نظر داشتم و با همان دیدگاه برای امتحان نهایی می خواندم.


بهترین تراز شما در کدام درس ها بود ؟روش مطالعه شما در این درس ها چه بود ؟ 

بعد از چند بار تحلیل متوجه شدم در درس فیزیک که از نقاط قوت من هم بود می توانم با کمی کار بیشتر خودم را بیشتر بالا بکشم در حقیقت چندباری که فیزیک را به دید نقطه قوت زدم تراز خوبی گرفتم و احساس کردم می توانم به آن به چشم نقطه اوج نگاه کنم در کنکور هم همینطور بود و به فیزیک نگاه ویژه داشتم و خب نتیجه خوبی هم گرفتم. من در محاسبات مفهومی خوب بودم برای همین از فیزیک و ریاضی خوشم می آمد کلا سعی می کردم به همه درس ها به چشم نقطه قوت نگاه کنم این به من احساس قدرت و اطمینان خاطر بیشتری می داد. سعی میکردم تست های زیادی بزنم تا با سبک های متفاوت آشنایی کامل داشته باشم.


براي اين كه از حاشيه های کنکور و کرونا و ... به دورباشيد، چه كارهايي انجام داديد؟

با کرونا مشکل خاصی نداشتم ولی شاید جالب باشد من اصلا نمی خواستم از حاشیه های کنکور دوری کنم به عبارتی حاشیه ها را پیچ هایی می دانستم که میشد سر آن ها سبقت گرفت چون بقیه ممکن است در آن گیر کنند اتفاقا از شرایط سخت خوشم می آمد چون پیوستگی من اثربخشی بیشتری داشت و راحت تر می توانستم از رقبا پیشی بگیرم. هنوز هم می گویم شاید اگر همه چی بر وفق مراد بود من امروز به اینجا نمی رسیدم. کنترل خوبی روی خودم داشتم و گاها حتی از حاشیه ها به عنوان نیروی محرکی برای جلو رفتن استفاده می کردم البته این به این معنا نیست که به استقبال حاشیه ها میرفتم بلکه فقط از آن ها فرار نمی کردم مگرنه دنباله روی هم نداشتم.


درصورتی که در یک مقطع از سال افت ترازداشتید  علت ان چه بود وچگونه آن را برطرف کردید؟

روند ترازم افت و خیز کمی داشت و نسبتا خوب بود تا تصمیم گرفتم در آزمون بعدی به 7000 برسانمش خیلی هم خوب و دقیق و برنامه ریزی شده پیش رفتم  بعد از آزمون هم تقریبا مطمئن بودم که بهترین آزمونم را داده ام ولی ترازم در طول آن سال تقریبا کمترین ترازم بود البته دلیل اصلیش پایین آمدن سقف تراز بود و تراز همه پایین آمد اما این درگیری هم بی تاثیر نبود و برعکس تصوراتم آزمون خوبی ندادم و بی دقتی زیادی داشتم بعد از آن فهمیدم نتیجه صرفا پاداش عملکرد است و هدف نباید بهترین نتیجه باشد بلکه باید بهترین عملکرد باشد و خیلی هم نباید به نتیجه کار فکر کرد. بعد از آن روند خوبی شروع شد و تا اواخر ادامه داشت. 


 پدر و ماردتان درسال آخر چه كمك هاي آموزشی به شما كردند؟

از همان ابتدا شخصیت مستقلی داشتم و سعی می کردم خودم راه حل را پیدا کنم به نظرم نکته به شدت مثبت انها آزادی عملی  بود که به من داده بودند و اطمینان کاملی که به من داشتند طوری که نظر من حتی اگر مخالف آنها بود آن را می پذیرفتند و از آن حمایت می کردند. در اطرافیانم شاهد کسانی بوده ام که علی رغم استعداد فراوان فشار والدین بر انجام برخی کارها و شرکت در برخی موسسات سبب افت فرد شده است.

 

آيا درس هارا پيش خواني مي‌كردي ؟ 

در سال دهم سعی میکردم پیشخوانی کنم اما معمولا تنبلی میکردم در یازدهم با اینکه آثار پیشخوانی را دیده بودم ولی پیشخوانی نمی کردم تا اسفند ماه که مدارس تعطیل شد و بقیه درس ها را  کاملا خودم می خواندم دوازدهم هم همینطور بود درس ها رو جلوجلو میخواندم و می رفتم مشکلی هم به آن صورت با مطالب نداشتم.

برای آینده چه برنامه‌ای داری؟ 

خیلی به دور دست فکر نمی کنم این به معنای آینده نگر نبودن نیست فقط سعی میکنم توازنی بین گذشته و حال و آینده برقرار کنم و مسیری رو به جلو داشته باشم خودم رو محدود به تصویری که از خودم می سازم نمی کنم قطعا تصورات می تونن ارتقا پیدا کنن پس دید من از خودم در آینده می تونه بزرگ و بزرگ تر بشه لذا صرفا سعی میکنم به بهترین حالت پیش برم و ساختن آینده رو به زمان حال بسپرم.


از اشتباهاتت چگونه ياد مي گرفتی؟ 

احساس وقتی که اشتباهت رو میبینی خیلی قشنگه جایی وسط خوشحالی و ناراحتی. خوشحالی به خاطر اینکه جای پیشرفت داری و قبل از اینکه کنکور بدی می تونی اشتباهت رو رفع کنی. شاید مهمترین بخش آزمون همین اشتباهات باشه اصلا فلسفه آزمون پی بردن و رفع اشتباهاته. من می نوشتم سعی میکردم مرورشون میکردم تا تکرار نشن البته بدیهیه که هیچ وقت به صفر نمی رسن و همین باور سبب کاهش اشتباهات میشه دیدم که میگم.


نظرات مثبت و منفی دیگران چه تاثیری روی شما داشت؟

نظرات دیگران چه خوب و چه بد به نظرم روی ناخوداگاه آدم ها اثر میزاره و نمیشه گفت برام مهم نبود و ... حتی اگر به اونها بی توجه باشم بازم یه جایی تاثیرشو تو عملکردم میزاره برای همین حتی الامکان سعی داشتم از این قضاوت ها چه خوب و چه بد دوری کنم و خیلی در این موقعیت ها قرار نگیرم ولی در صورت برخورد نیمه پر لیوان رو میدیدم و سعی می کردم منطقی برخورد کنم.


برا ی مدیریت زمان سر جلسه کنکور چکار کردید؟ 

من با تغییر فاز ها و انتقال از یه درس به درس دیگه کمی مشکل داشتم برای همین سعی می کردم از تکنیک ها در درون هر درس استفاده کردم مثلا زمان یک درس اگر 30 دقیقه بود من در این 30 دقیقه یک بار سوالات اسان بعد متوسط را حل میکردم و معمولا سراغ سوالات سخت نمیرفتم بعد درس بعدی و به همین ترتیب البته زمان درس ها را هم تغییر دادم از وقت ریاضی چند دقیقه کم کردم و به زیست اضافه کردم و فیزیک و شیمی در وقت خودشان. البته قطعا مشکلاتی دارد ولی از لحاظ روانی با این روش راحت تر بودم و آن را ترجیح می دادم و در کنکور هم با توجه به سخت بودن ریاضی کمی برایم دردسر ساز شد ولی چون دید درستی داشتم و از لحاظ روانی می دانستم این همه کاری بود که میتوانم برای ریاضی بکنم و به فکر برگشت نبودم مشکلی در بقیه دروس ایجاد نکرد.


چگونه آرامش خود را درروز كنكورحفظ کردید؟

رمز موفقیت امید به بهترین ها و انتظار بدترین هاست. من خودم را برای منعطف ترین آزمون آماده کرده بودم یعنی با خودم تعیین کرده بودم اگر سخت بود اینطور میشود اگر آسان بود آنطور میشود و ... برای همین با مواجهه با سوالات مشکلی نداشتم و حتی هنگام دیدن سوالات ریاضی باز هم خوشحال شدم چون می دانستم اینجا عده ای خود را می بازند اما من نه.  برای حفظ آرامش هم با لباس راحتی سر جلسه رفتم آنجا هم شروع به بگو و بخند کردم و خودم را با محیط وفق دادم طوری که فرقی با خانه نمی کرد به هیچ چیزی فکر نمی کردم و فکرم را تنها نمی گذاشتم تا سراغ افکار بد برود با دوستانم حرف میزدم و می خندیدم بعد هم که با شنیدن قرآن "تطمئن قلوبکم" میسر شد و هیچ استرسی نداشتم.


 روش شما به پاسخگویی به سوالات در روز کنکور چه بود؟ 

از اول خودم را به ترتیب دفترچه عادت دادم و با آن احساس راحتی بیشتری داشتم به نظرم ترتیب دفترچه به آرامشم هم کمک زیادی می کرد.


آیا اتفاق غیر منتظره‌ای در جلسه ی کنکور برایتان به وجودآمد؟ 

نه من خودم را برای همه اتفاقات آماده کرده بودم و کاملا آماده بودم و از قبل آماده شدم که اگر اینطور شد اینکار را می کنم و .. ولی خوشبختانه اتفاق خاصی نیفتاد البته در کلاسمان کمی سر و صدا بود ولی مهم نبود. از لحاظ غافلگیری درسی هم که ریاضی کاملا غیراستاندارد بود البته چون می دانستم بقیه هم نمی توانند و احتمالا خودشان را می بازند آن را به چشم نقطه عطف دیدم سطح بقیه درس ها را هم میشد حدس زد.


در مورد رتبه،رشته و دانشگاه قبولی خود توضیح دهید.

من رتبه 251 رشته تجربی را کسب کردم و در رشته دندان پزشکی دانشگاه کاشان قبول شدم در بین رشته های مطرح هر کدام را به دلایلی حذف کردم و در آخر دندان پزشکی را انتخاب کردم در بین دانشگاه ها هم دانشگاه اصفهان و .. را می توانستم انتخاب کنم ولی به دلیل مجاورتم با کاشان و امکان کار عملی بیشتر در این شهر ترجیح دادم کاشان را انتخاب کنم.

 

Menu