گفت و گوی لیلا محمدی با قهرمان پیشرفت مریم حسنی

دانش آموز خوب و کوشایی بودم و به دروس اختصاصی نسبت به عمومی‌ها بیشتر بها می‌دادم. هیچ وقت درگیر حواشی نمی‌شدم و شاید تک بعدی بودن برداشت شود...

گفت و گوی لیلا محمدی با قهرمان پیشرفت مریم حسنی

  مریم حسنی در یک نگاه  

• نام شهر: مشهد

• رتبه سال 1399:  3173  (منطقه 1 تجربی)

• رتبه سال 1400 :   896 (منطقه1 تجربی)

• سال های حضور در کانون: به مدت6 سال

• رشته قبولی: پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد

• تحصیلات مادر : لیسانس /  شغل مادر : فرهنگی

• تحصیلات پدر: لیسانس /  شغل پدر: کارمند اداره راه

 

شوخی اما جدی: 

یک روز که من در اتاق نشسته بودم و داشتم با دوستانم صحبت می کردم مادرم وارد اتاق شدند و گفتند می خواهی برایت داروسازی را بزنیم یا دوباره کنکور می دهی؟ من هم گفتم یک سال دیگر می خوانم. بعدها که من هنوز کنکور 1400 را جدی نگرفته بودم مادرم دوباره آمدند و گفتند خب الان که دیگر نمی توانم برایت انتخاب رشته کنم برای همین یا خوب می خوانی و پزشکی قبول می شوی و یا ازدواج در انتظارت خواهد بود! توفیق اجباری بود .دیگر درس خواندیم.

ولی در کل حمایت پدرومادر چه به صورت تشویق و چه به صورت  تنبیه و غرولند در تک تک روزهای آمادگی برای کنکور همراهم بود .دغدغه ها و نگرانی هایی  که داشتند به من منتقل می شد و محرکی بود برای اینکه من بیشتر درس بخوانم . برای کنکور 1400 که تجربه داشتم که تست زدن خیلی بیشتر کمک کننده است تا خواندن مداوم. هر گونه کتاب تستی که لازم داشتم تا اخرین روز کنکور پدرومادرم برایم تهیه کردند و از هیچ کمکی به من دریغ نکردند .

 

چرا نیم سال دوم مهم تر از نیم سال اول است؟

نیم سال اول چون هدف از مطالعه یادگیری و مرور مباحث دهم یازدهم است با آرامش خاطر بیشتری پیش می رویم اما در نیم سال دوم فضا جدی تر می شود و تست های بیشتری می زنیم و مرور نکات را در همان تست ها انجام می دهیم و زمان کمتری برای دوباره خوانی مباحث کتاب صرف می کنیم و نیم سال دوم تست ها زمان دار می شود و بیشتر روی سرعت عمل کار می کنیم و دغدغه اصلی مان سریع حل کردن و کم کردن بی دقتی ها و اشتباه وارد نکردن جواب در گزینه ها هست.


شما از سال یازدهم به کانون آمدید در سال یازدهم و دوازدهم از نظر آموزشی چه وضعیتی داشتید؟

دانش آموز خوب و کوشایی بودم و به دروس اختصاصی نسبت به عمومی ها بیشتر بها می دادم. هیچ وقت درگیر حواشی نمی شدم و شاید تک بعدی بودن برداشت شود ولی بنظرم مهم ترین هدفم درس خواندن و در راستای موفقیت گام برداشتن بود.

 

چرا تصمیم گرفتید دوباره کنکور دهید؟

چون سال99 بعد از شیوع کرونا که مدارس و سالن مطالعه ها بسته شد کیفیت مطالعه ام به شدت افت کرد و در منزل بازدهی بالایی نداشتم . ساعت مطالعه ام کم شده بود و علاوه بر آن مدیریت زمانم در کنکور 99 اصلا خوب نبود و چون عواملی که باعث شد در کنکور 99 به خوبی ظاهر نشوم و رتبه دلخواهم را کسب کنم شناخته بودم تصمیم گرفتم یک بار دیگر در کنکور شرکت کنم و روی این نقاط ضعفم وقت بیشتری بگذارم و کم رنگ شان کنم.

 

 از چه بازه زمانی ای شروع به درس خواندن کردید؟

برای کنکور 1400 من به صورت جدی از بهمن 99 شروع کردم ولی این طور هم نبود که صفر باشم .می شود گفت 60-70 درصد مطالب را به خوبی به یاد داشتم اما از این زمان به بعد با جدیت بیشتر و به صورت کنکوری درس خواندم.

 

آیا دفتر برنامه ریزی داشتید؟وضعیت ساعت مطالعه شما در این سال چگونه بود؟

در دفترم مشخص می کردم که در طول روز چه مبحث هایی را و چند ساعت مطالعه کنم و آخر شب هم تعداد ساعاتی که در آن روز درس خواندم جمع می کردم .میانگین ساعت مطالعه من 9-8 ساعت بود و سعی می کردم از این میزان کمتر نشود.

 

چرا کانون را انتخاب کردید؟مهم ترین ویژگی کانون را بیان کنید؟

سطح سوالات آزمون های کانون بالا بود و به نظرم معیار مناسبی برای سنجش توانابی ها و دانشم بود و آزمون دادن در مسیر کنکور برای محک زدن خود خیلی ضروری است و آزمون های کانون هم با وجود سوال های سخت و چالش برانگیزش استانداردهای لازم را داشت . به نظرم سوالات تکراری کمتری نسبت به آزمون های گزینشی دیگر داشت.  مهم ترین ویژگی کانون آزمون هایش است. 

 

برنامه راهبردی آزمون ها به چه میزانی در موفقیت شما تاثیرگذار بود توضیح دهید؟

برنامه راهبردی کانون حکم نقشه راه را داشت و همه به سمت یک مقصد در حال حرکت بودیم . ولی مسیری که با برنامه کانون پیش رفته شود مسیر قابل اطمینان تر و کوتاه تری بود و به نظرم اگر واقعا تلاش کنیم و تاحد امکان به برنامه عمل کنیم خیلی می توانیم موفق باشیم .هم در آزمون های کانون و هم در آزمون های جامع و کنکور.

 

روش مطالعه خود را به عنوان نقطه قوت در یک درس اختصاصی و عمومی بیان کنید.

هر درس روش مطالعه ویژه ی خودش را داشت. اما به طور کلی اول یک مرور کوتاه ازمبحثی که قرار بود تست بزنم انجام می دادم و سپس تست می زدم تا اینکه آن مبحث مورد نظر تمام شود. مخصوصا برای درس های ریاضی و فیزیک. یعنی اگر مبحث آزمون حرکت شتابدار بود تمام تست هایش را سعی می کردم همان روز تمام کنم یا اگر قبلا تست های این مبحث را زده بودم تقسیم بندی می کردم و هر روز تعداد خاصی می زدم. به صورت خلاصه اگر خیالم از یک مبحث راحت بود که کاملا به یاد دارم سعی می کردم تست هاش را برای مثال در 6 روز تمام کنم. اما اگر مبحث برایم جدید بود یا من نقطه ضعف داشتم آن قدر تست از آن مبحث حل می کردم تا دیگر مشکلی نداشته باشم.سوال های سخت و نکته دار هر درس را در یک دفتر جدا برای خودم می نوشتم که بعدا همان سوالات یا نکات تستی آنها را مرور کنم. 

 

در مسیر کنکور زمان هایی بود  که خسته شوی یا اینکه از تصمیمی که گرفتی پشیمان شوی؟

پشیمان که هیچ وقت نشدم. چون علاقه و هدفم از اول پزشکی بود. اما خستگی های راه مخصوصا در سال دومم وجود داشت. ترس هایی که داشتم که مبادا رتبه ام از سال اولم بدتر بشود. اما همه این ها یک سری انرژی منفی بود و سعی می کردم از این فضای یاس و ناامیدی  بیرون بیایم یا زمان هایی که خیلی فشار می آمد و اصلا حوصله ی هیچ درسی را در آن روز نداشتم برای اینکه فقط زمانم را از دست ندهم درس مورد علاقه ام را می خواندم. مثلا تست ریاضی و فیزیک می زدم .

 گفت و گوی لیلا محمدی با قهرمان پیشرفت مریم حسنی

تحلیل آزمون ها را چگونه انجام می دادی؟

این که اوقاتی پیش می آمد که تحلیل آزمون را کامل انجام نمی دادم یکی از بزرگترین اشتباهاتم بود . اما بعضا از دروس عمومی که شروع می کردم معمولا تحلیلشان تمام می شد. اما از اختصاصی هم بیشتر اوقات فقط به تحلیل شیمی نمی رسیدم و شاید نیمی از زیست. اما همان سوالاتی که تحلیل می کردم نکاتش را کنار سوال می نوشتم یا در همان دفتر نکته هایم اضافه اش می کردم.

 

از روش های مدیریت زمان استفاده می کردید؟ توضیح دهید.

تکنیک زمان های نقصانی روش خوبی است اما من برای دروس اختصاصی به توصیه ی استاد ریاضی ام از 4 تا 40 رفتم و  یک ربع آخر را به درسی که سوالات بیشتری از آن باقی مانده بود یا در آن زمان کم درصد بیشتری برایم می آورد اختصاص دادم .زمین شناسی هم که نزدم. برای عمومی زمانی که خودم تقسیم کرده بودم 25 دقیقه تقریبا به ادبیات اختصاص می دادم و 20 دقیقه به عربی . برای دینی و زبان به هر کدام 15 دقیقه اختصاص می دادم .سعی می کردم تست های دینی و زبان که سریع تر بودم و نقطه قوتم بود را در مدت کمتری بزنم که زمان اضافی اش را به ادبیات بدهم.

 

فکر می کردید که چنین رتبه ای کسب کنید ؟خاطره ی خود را از روز اعلام نتایج بفرمایید.

راستش من اصلا دلم نمی خواست رتبه ام را ببینم .یادم می آید در روز اعلام نتایج که با دوستانم صحبت می کردم، تا بعداز ظهر منتظر بودیم که نتایج را روی سایت سنجش بگذارند .من بالاخره در یک کانالی دیدم که الان نتایج کنکور 1400  روی سایت است و بعد فقط به صفحه گوشی به صورت خیره نگاه کردم چون باورم نمی شد. بعد به صورت غیرارادی گوشی را کنارگذاشتم و به جمع خانواده ملحق شدم برحسب اتفاق والیبال ایران و ایتالیا هم بود و من نشستم یک گوشه و تماشا کردم. خیلی سعی کردم خودم را کنترل کنم و ناراحتیم را نشان ندهم. چون واقعا بغضم گرفته بود. بعد نمی دانم چطوری ولی خانواده خودشان فهمیدند. داخل سایت رتبه ام را دیدند بعد داشتند می گفتند8000؟؟ بعد من رفتم و نگاه کردم و دیدم 800 بود و آن لحظه را واقعا نمی دانم چطوری توصیف کنم ولی خیلی حس عجیبی داشتم .واقعا انگار روی ابرها بودم و بهترین ثانیه عمرم بود. امیدوارم همه دانش آموزان عزیز یک روز تجربه اش کنند.

 

توصیه ای به دانش آموزان کنکوری دارید؟

توصیه خاصی که نیست اما دل نگرانی ها پدرومادر ها وخانواده را جدی بگیرند و نسبت به آنها حالت تدافعی نگیرند. چون بیش از اندازه فشار زیادی روی یک دانش آموز کنکوری هست اما پدرومادر فقط صلاح فرزندشان را می خواهند. خیلی درگیر دوست و رفیق و دورهمی های بیرون نشوند. اگر هم هست پایان دوهفته به عنوان پاداش اینکه آزمونت را خوب دادی و این که تحت تاثیر حرف های بقیه قرار نگیرند .فقط با همت هر چه تمام تر به مسیرشان ادامه دهند . ملاکشان بیشتر درصد ها و بهبودشان باشد و میدانم سخت است ولی تا می توانید از گوشی و فضای مجازی پرهیز کنید. چون فقط یک سال است نه بیشتر و نه کمتر. طوری درس بخوانید که حداقل شرمنده خودتان نشوید. انشالله که همه دانش آموزان عزیز کنکوری موفق باشند و به همه اهداف و آرزوهای قشنگشان برسند.

مصاحبه کننده: لیلا محمدی


قهرمان پیشرفت، کیمیا سلمانی، از رتبه ی 5496 تا رتبه ی 1303

Menu