گفت و گوی مریم حضرتی با قهرمان پیشرفت ملیکا شلیله

همین طور که گفتم بیشتر به درصدها توجه می‌کردم و درصدهایم در دروس عمومی بهتر بود ولی در درس‌های اختصاصی هم کم کم درصدهایم خیلی بهتر شد

گفت و گوی مریم حضرتی با قهرمان پیشرفت ملیکا شلیله

ملیکا شلیله در یک نگاه

شهر: همدان

سال 1399 رتبه در منطقه 2 : 12581

سال 1400 رتبه در منطقه 2 : 2060

رشته قبولي : دارو سازی  روزانه علوم پزشكي همدان

عيار كانوني : 3 سال : دهم ، يازدهم ، دوازدهم 

میزان تحصیلات و شغل پدر و مادر

پدر دیپلم – شغل ازاد

 مادر: پی اچ دی -  کارمند علوم پزشکی


شرایط کرونا و شرکت شما در آزمون های آنلاین چه تاثیری در آزمون دادن شما گذاشت؟

از اسفند ۹۹ که کرونا شیوع پیدا کرد آزمون ها به صورت انلاین برگزار شد که واقعا از چند جهت سخت بود. هم خود مسئله انلاین آزمون دادن که به راحتی حضوری نبود، و مهم تر از ان این که انگیزه ام هم برای تداوم در ادامه آزمون ها کم شده بود. البته این که کلا در سال اول انگیزه درس خواندن نداشتم هم بی تاثیر نبود. ولی در سال دوم که پشت کنکوری بودم انگیزه بیشتری داشتم و با وجود اینکه گاهی سست می شدم باز هم سعی می کردم آزمون ها را دنبال کنم حتی اگه فقط در حد بررسی سوالات بود.


نقاط قوتت در کدام درس بود؟

من به شخصه در دروس عمومی خیلی قوی تر بودم. به ادبیات علاقه زیادی داشتم و این باعث می شد که راحت تر برایش تلاش کنم. عربی و زبانم هم از پایه خوب بود و زیاد روی این درس ها وقت نمی گذاشتم ولی دینی را سعی می کردم جدی بگیرم و برای آزمون ها حتی اگر زیاد اماده نبودم سعی می کردم جزو درس هایی باشدکه حتما می خوانم.

در درس های اختصاصی در ریاضی از بقیه بهتر بودم و در درجه بعدی زیست. ولی فیزیک و شیمی همیشه برایم چالش داشت. در فیزیک در بعضی مبحث ها برایم مشکل فهم وجود داشت که با تغییر منبع در سال دوم کنکورم تا حد زیادی بهتر شد. در شیمی هم معمولا با مسائل مشکل زیادی نداشتم ولی با حفظیات خیلی درگیر بودم و از آن جایی که شیمی درس اخر بود وقت سرش کم می اوردم و این دو مشکل باعث می شد درصدهام پایین بیاد.


بعد از برگزاری آزمون ، آزمون را چگونه تحلیل می کردی؟ در بررسی کارنامه ات به چه درس هایی توجه می کردی؟

برای تحلیل آزمون من با توجه به مشکلات انلاین آزمون دادن به پیشنهاد مشاورم بیشتر به درصدها توجه می کردم تا تراز. چون گاها که ترازم پایین می شد ناراحت می شدم و دیگربه خود ایرادهایم زیاد توجه نمی کردم. بنابراین قرار شد که بیشتر به خود درصدهام در هر درس توجه کنم و تلاش کنم که درصدهایم را بهتر کنم. در تحلیل آزمون ها هم سوالات غلط و نزده را حل می کردم و دوباره درصد می گرفتم تا بتوانم بهتر نقات قوت و ضعفم را بررسی کنم.در تحلیل دروس عمومی چون با اطمینان بیشتری سر آزمون سوالا رو می زدم فقط غلط ها و نزده هام را بررسی می کردم البته در ادبیات گاهی سوالات درست را هم بررسی می کردم مثل بعضی مفاهیم ابیات یا معنی لغات.

ولی دروس اختصاصی خیلی بیشتر ازمن وقت می گرفت. مخصوصا در سوالات زیست چون تعداد چند موردی ها هم تقریبا زیاد بود باید همه موارد بررسی می شد حتی اگر درست زده بودم چون ممکن بود دلیل درست زدنم اشتباه باشد. بعد از زیست دقتم روی فیزیک بود چون همیشه موارد مشکل مفهومی برای این درس برایم بود و بررسی هر کدام از سوالات می توانست به نحوی مشکلاتم را رفع کند.اما در شیمی چون مشکلم را از قبل می دانستم کمتر وقت ازمن می گرفت. اگر سرعت حل مسئله ام و کیفیت حفظیاتم را بیشتر می کردم قطعا بهتر می شد ولی برایم مشکل بود با این که در درس شیمی چندان مشکل فهم نداشتم. البته این توضیحات مربوط به سالی است که پشت کنکور بودم وگرنه در سال دوازدهم که نه با کیفیت درس می خوندم و نه آزمون می دادم که مشکلات یا روش تحلیل آزمونم مشخص بشود.

ولی در کل مهم ترین چیز‌ برایم پیشرفتی بود که در هر درس نسبت به آزمون قبل ایجاد می شد. گاهی هم که پسرفت داشتم باعث می شد بیشتر روی آن درس  حساس بشوم. ولی همان طور که گفتم بیشتر سعی می کردم روی خود درصدها تمرکز کنم تا تراز. حتی رتبه برترهای هر آزمون را هم نگاه نمی کردم و فقط تلاش می کردم پیشرفتم در درس ها برایم مهم باشد. البته گاهی که این مسئله یادم می رفت و سر نتیجه آزمون ها ناراحت می شدم. مشاورم بهم من یاداوری می کرد که درصدها مهم ترهستند.

گفت و گوی مریم حضرتی با قهرمان پیشرفت ملیکا شلیله

چگونه درس می خواندید؟

همین طور که گفتم بیشتر به درصدها توجه می کردم و درصدهایم در دروس عمومی بهتر بود ولی در درس های اختصاصی هم کم کم درصدهایم خیلی بهتر شد و گرچه گاهی بالا پایین می شد ولی در کل رو به بهبود بود. برای ادبیات هر روز روتین داشتم و به صورت موضوعی کار می کردم و مخصوصا اواخرسال روی لغت و تاریخ ادبیات تمرکزم را خیلی بیشتر کردم چون در آزمون ها مشکلم در لغت و تاریخ ادبیات بود. دینی را هم بصورت روتین می خواندم و معمولا شب ها آن قسمتی که طول روز تست هایش را زده بودم را حفظ می کردم. 

برای درس های ریاضی و فیزیک از روی کتاب اول می خواندم و بعد درس نامه خیلی خلاصه و مختصری می خواندم و بعد شروع به تست زنی می کردم که این روش بسیار برایم جواب می داد. برای زیست اکثرا تمرکزم روی متن کتاب بود و بعد تست زنی و نکاتی که از تست ها در می اوردم . برای زیست زیاد از درس نامه کتاب های کمک درسی استفاده نمی کردم. البته برای این درس حفظ کردن هم بسیار نقش مهمی دارد. برای درس شیمی هم عموما از درس نامه کتاب های کمک درسی و جزوات استفاده می کردم. ولی برای تمرکز روی حفظیات شیمی متن کتاب خیلی مهم است. من خودم اواخر سال کمی زمین هم خواندم و به نظرم خیلی کمک کرد.


در سال دوم که برای کنکور درس می خواندی، به گذشته ات هم فکر می کردی؟ مثلا با خودت بگویی کاش سال اول بیشتر درس می خواندم ؟

حقیقت اینه که فشار درس خواندن در سال کنکور به قدری زیاد است که قطعا گاهی این فکر را می کردم ولی واقعا زیاد حسرت این را نمی خوردم که کاش سال اول خوانده بودم چون می دانستم اگر باز هم زمان به عقب برگردد من دوباره همان کار ها رو تکرار می کردم. اصولا چنین کار سختی به روحیه ای نیاز دارد که «بخواهد» این مرحله رابه خوبی طی کند. من سال اول کنکور واقعا نتیجه زیاد برایم مهم نبود و به قدری کلافه و عصبی بودم که فقط دلم می خواست زودتر تمام شود هرطوری که شده. ولی امسال واقعا تصمیم داشتم که با همه کم و کاستی های مطالعه ام هرطور شده بخوبی این مرحله را پشت سر بگذارم و این خواستن باعث می شد که تفاوت را با سال قبلم کاملا احساس کنم و بدانم چون اصلا سال اول از هیچ جهت امادگی قبولی توی کنکور را نداشتم پس حسرت خوردنم هم فایده ای نداشت. ان مرحله باید طی می شد تا من طریقه درست تفکر و مطالعه را درک کنم.


مدیریت زمان چه نقشی در موفقیت تو داشت؟

مدیریت زمان هم برای زمان مطالعه خیلی مهم است هم برای طول آزمون. در زمان مطالعه سعی می کردم حتما با برنامه باشم. البته خیلی پیش می آمد که از برنامه عقب بمانم ولی باز هم زمان باقی مانده روز را سعی می کردم هدر ندهم و با برنامه پیش بروم. خیلی وقت ها هم برنامه درسی ام را خودم تغییر می دادم ولی مهم برنامه داشتن بود. هرچقدر هم برنامه منطقی تر و واقعی تر باشد اتلاف وقت کمتر می شد. گاهی برنامه های زیادی سنگین یا خیلی سبک باعث می شوند به حد و کیفیت لازم مطالعه صورت نگیرد. نکته بعدی وسواس در مطالعه است که می تواند باعث خستگی بشود که در این صورت ممکن است  انگیزه فرد برای مطالعه در باقی آن روز از بین برود. من این وسواس را سر زیست خیلی داشتم که سعی کردم کمی از بین ببرمش و بیشتر به نکات مهم تر و تکراری تر اهمیت بدهم. گاهی هم پیش می آمد که حالم زیاد خوب نبود یا کارهای اجتناب ناپذیر متفرقه پیش می آمد و نمی شد زیاد درس بخوانم ولی سعی می کردم آن روز هرچقدر هم کم باز هم یکم مطالعه را داشته باشم. من در سال کنکورم هم گوشی هوشمند برای خودم نداشتم چون می دانستم نمی توانم خودم را کنترل کنم و بنظرم تاثیر خیلی زیادی داشت. البته بعضی ها خودکنترلی بالایی روی اعتیاد به گوشی دارند ولی احساس می کردم که من جزو ان دسته نیستم.


روزانه چند ساعت درس می خواندی؟

مورد ساعت مطالعه برای هر کسی متفاوت است؛ چون هرکس با یک میزان مطالعه متفاوت به نتیجه دلخواه می رسد. گاهی هم ساعت مطالعه کمتر ولی با کیفیت بیشتر خیلی مفید تر از ساعتها مطالعه بدون تمرکز و بازدهی است. ولی در کل مهم این است که فرد تا جای ممکن به برنامه ای که نوشته شده پایبند باشد. یک نکته مهم دیگر هم دست کم نگرفتن دروس عمومی است. مخصوصا درس مهمی مثل ادبیات که می گویند باید با مثل درس اختصاصی رفتار کرد. اگه در درس های دیگر عمومی هم ضعف هست بنظر من می ارزد که حسابی روی آن وقت گذاشته بشود که درصدش بالا بیاد چون برای کنکور خیلی بیشتر از چیزی که بنظر می آید مهم هستند. البته قطعا نباید از دروس مهمی مثل زیست و شیمی ک ضرایب بالا دارند هم غافل شد.

روش مطالعه درسی را تغییر دادی؟

چیزی که برای تغییر روش مطالعه الان در ذهنم هست بیشتر برای ریاضی و فیزیک است. تغییر منبع در درس فیزیک بسیار به من کمک کرد و در درس ریاضی مفهومی خواندن (و حتی مطالعه کتاب درسی) تغییر زیادی ایجاد کرد. ولی در کل من در سال دوم کنکور خیلی حساب شده تر درس می خواندم؛ کلاس هم نمی رفتم و فقط برای یک مبحث ریاضی که مشکل داشتم و یک جمع بندی ادبیات کلاس گرفتم. حتی در درس فیزیک که همیشه جزو مشکلات من بود بدون کلاس و فقط با مفهومی خواندن خیلی بهتر نتیجه گرفتم و فهمیدم برای من به شخصه یک سری از درس ها با مطالعه شخصی دقیق خیلی بهتر جواب می دهد. البته این هم کاملا نسبیه و یک نفر ممکن است با کلاس خیلی بهتر جواب بگیرد. ولی مهم است که فرد مطمعن باشد که کلاسی که می رود کارایی دارد وگرنه وقت اش کاملا هدر می رود.

 

در پایان اگر توصیه ای به سایر دانش اموزان دارید بفرمایید

در اخر هم این که در کنکور خیلی جاها از سطح علمی مهم تر، حال روحی می باشد. روحیتان را بالا نگاه دارید و سعی کنید یک انگیزه قوی برای درس خواندنتان داشته باشید که باعث بشود شما از ته دل بخواهید این مرحله را پشت سر بگذارید. این انگیزه می تواند هرچیزی باشد فقط کافی است محرک کافی برای شما باشد. من این تفاوت را به عینه دیدم. و این که این راه به قدری سخت است که خیلی وقت ها عصبی بودن، کلافگی، نگرانی و استرس و حتی وقت تلف کردن حق شماست. فقط به قول مشاورم خودتان را سانسور نکنید و این حس های تلخ را بپذیرید و باهاشون کنار بیایید. همیشه برای خودتان دلخوشی ها و تفریحات کوچک بگذارید، زیاد به خودتان سخت نگیرید و توکل به خدا و انرژی های مثبت را فراموش نکنید. و‌این که با حس خواستن قطعا می توانید این مرحله را هم پشت سر بگذارید. 

در اخر هم از خدا، خانواده ام و همه کسانی که در این مدت کنارم بودند به شدت سپاسگزارم

مصاحبه کننده: مریم حضرتی


قهرمان پیشرفت، سیدمحمدمهدی هاشمی، از رتبه ی 6810 تا رتبه ی 874

قهرمان پیشرفت، حسین جعفری، از رتبه ی 4788 تا رتبه ی 542

قهرمان پیشرفت، محمد حسین یعقوبی، از رتبه ی 3216 تا رتبه ی 354

Menu