اطهر جهانشاهی در یک نگاه
• نام شهر: بندرگز(استان گلستان)
• نام مدرسه: نمونه دولتی مکتب الزهرا (س)
. رتبه سال 1398: 2640 (منطقه 3 تجربی)
• رتبه سال 1399: 3804(منطقه 3 تجربی)
• رتبه سال 1400 : 1367(منطقه 3 تجربی)
درصدهای سال 1400:
ادبیات 52 / عربی 95 / دینی 89 / زبان 74 / زمین 0 / ریاضی 13 / زیست 65 / فیزیک 46 / شیمی 39
• سال های حضور در کانون: از دهم تا دوازدهم و دوسال فارغ التحصیلی (5سال)
• رشته قبولی: پزشکی روزانه دانشگاه علوم پزشکی بابل
• تحصیلات مادر : دیپلم
• شغل مادر : خانه دار
• تحصیلات پدر: لیسانس
• شغل پدر: دبیر
در دوران جمع بندی نیم سال اول(پروژه چهارم) چگونه به جمع بندی مطالب پرداختید؟
در دوران جمع بندی نیم سال اول سعی کردم به جای دوباره خواندن مطالب بیشتر تست بزنم و خلاصه نویسی ها را کامل کنم. چون نزدیک کنکور و برای جمع بندی خلاصه نویسی ها خیلی به درد می خورند. آزمون های قبل را بررسی می کردم و اشتباهات و ضعف هایی که داشتم و رهایش کرده بودم تا در آزمون های بعدی جبرانشان کنم رو تمرین و تکرار می کردم و وقتم را بیشتر برای ان ها می گذاشتم و برای بقیه مطالب هم تست های مروری می زدم. آن زمان قبل از آزمون جمع بندی اصلی یک آزمون جمع بندی هدیه داشتیم که خیلی خوب بود .چون باعث می شد قبل از آزمون اصلی یک بازیابی از خودمان داشته باشیم و بدانیم برای هفته باقی مانده چه چیزی باید بخوانیم. به طور کلی بیشتر وقتم را برای بازیابی و تست گذاشتم تا خواندن مطالب.
چرا نیم سال دوم مهم تر از نیم سال اول است؟
مطالبی که در نیم سال دوم می خوانیم 50% کنکور را تشکیل می دهند. علاوه برآن ما در نیم سال دوم، نیم سال اول را مرور می کنیم و ضعف هایش را رفع می کنیم. علت اصلی پشت کنکور نشستن من همین رها کردن نیم سال دوم بود. از آن جایی که من نیم سال اول را خیلی خوب و زیاد می خواندم. از عید به بعد دیگر خسته می شدم و انگیزه ای برایم نمی ماند و خیلی کم درس می خواندم یا رهایش می کردم. اما در سال بعد کاملا با برنامه راهبردی پیش رفتم و سعی کردم پیوستگیم را تا روز کنکور حفظ کنم .کلا نیم سال دوم زمان خوبی برای اوج گرفتن و تلاش زیاد است .چون نزدیک به کنکور است و عموم مطالبی که می خوانید در ذهن شما می ماند.
چرا برای بار سوم کنکور دادید؟
بار اول که کنکور دادم و نتونستم رتبه دلخواه را بیاورم.تصمیم برای پشت کنکور نشستن راحت بود ولی برای سال دوم خیلی سخت بود و واقعا تصمیم گرفته بودم که یک رشته ی پایین تر را بزنم و بروم و تصمیمم قطعی بود چون واقعا خسته بودم. مخصوصا که کنکور سال۹۹خیلی طولانی شده بود و خانواد ه ام هم مخالف پشت کنکور نشستن بودند اما دوستان خوبی که داشتم (مخصوصا مریم عزیزم که او هم امسال قبول شده)من را قانع کرد که برای سال سوم هم برای هدفم بجنگم. یادم هست آن موقع گفته بودم میخواهم رادیولوژی بروم و دوستم به من گفت "اگر واقعا این رشته را دوست داری برو ولی اگر فقط برای اینکه بروی دانشگاه این رشته را انتخاب کردی، نرو" و با انرژی هایی که از دوستان خوبم گرفتم توانستم یک بار دیگر برای هدفم بجنگم.
از چه سالی به کانون امدید؟در این بازه زمانی برنامه کانون چه تاثیری دروضعیت اموزشی شما داشته است؟
من از تابستان سال دهم به کانون امدم واولین ترازم حدود5500 بود و نمی دانستم که تراز چیست اما کم کم با روش کانون اشنا شدم. آزمون های کانون از هر نظر کامل بود حس رقابتی که در من ایجاد کرد تا از سال دهم تلاش کنم و هدفم را برای کنکور تنظیم کنم. هرچقدر بیشتر آزمون می دادم تلاشم و انگیزه ام بیشتر می شد.برنامه ریزی را یاد گرفتم و نیز روش های های آزمون دادن و روش های مطالعه را. واقعا کانون برای من یک جعبه ابزار کامل بود .هروقت که ناراحت می شدم و انگیزه ام را از دست می دادم مصاحبه های داخل مجله و سایت را میخواندم و حتی بعضی هایش را سال ها داشتم. تمام سخنان اقای قلم چی را گوش می دادم و سعی می کردم تا حد امکان عملی کنم .مقاله ها و صحبت های اقای قلم چی برای من مثل یک مشاور کامل و بی نقص بود و من همیشه وقتی مشکل داشتم داخل مقاله های ایشان به دنبال راه حل بودم. حالا که فکرش را می کنم هرچیز که راجع به کنکور می دانم را از کانون دارم.
مهم ترین ویژگی کانون را بیان کنید.
این که در هر شرایطی دانش اموزان را پشتیبانی می کند و هرکسی با هررشته ای و با هرشرایطی می تواند از امکانات کانون استفاده کند و تمام چیزی که یک دانش اموز در این راه احتیاج دارد را پوشش می دهد.
برنامه راهبردی آزمون ها به چه میزانی درموفقیت شماتاثیرگذار بود؟
برنامه راهبردی کانون را خیلی خیلی خیلی قبول دارم و یکی از اشتباهات من این بود که سال99 به برنامه کانون اعتماد نکرده بودم و تصمیم گرفتم حتما تا اسفند یک دور تمام کنم و این با طولانی شدن دوران کنکور آن سال کاملا به ضرر من تمام شد .بخاطر اینکه وقتی شما زودتر تمام می کنید مرور کردن و خواندن شان نزدیک کنکور خیلی سخت می شود. سال1400 به خودم گفتم یک بار بخوانم اما خیلی خوب بخوانم و هیچ اصراری برای زود تمام کردن نداشتم وکاملا با برنامه کانون پیش رفتم.
آیادفتربرنامه ریزی داشتید؟نقش دفتربرنامه ریزی به عنوان مهم ترین ابزار اموزشی به چه میزان بوده است؟
بله .من از سال دهم دفتر برنامه ریزی داشتم و حتی فکر می کنم به درد دانشگاه هم می خورد! دفتر برنامه ریزی کانون به دانش اموزان برنامه ریزی رآیاد می دهد. این که چطور یک برنامه ریزی عالی و درحد خودشان برای خودشان بریزند و باعث می شود با نوشتن ساعت مطالعه و نوشتن نکات مثبت و منفی روش مطالعه اشتباهات خود را اصلاح کنند.وقتی آزمون می دهیم با نگاه به دوهفته قبل در دفتر برنامه ریزی علت پیشرفت یا پسرفت را متوجه می شویم و برای دوهفته بعد با دید کامل تری برنامه می ریزیم.دفتر برنامه ریزی به عنوان ابزاری برای مسابقه با خود برای افزایش کمیت و کیفیت ساعت مطالعه است .درباره ساعت مطالعه نمی شود با بقیه رقابت کرد چون شرایط و بازده هرکس متفاوت است و بنظرم بهترین راه مسابقه باخودت است که باثبت ساعات در دفتر برنامه ریزی هر هفته خودت را با هفته ی قبل مقایسه کنی .
آیا تحلیل آزمون هاو ارزیابی سوالات راانجام می دادید؟
بله. تمام آزمون ها .حتی آزمون های هدف گذاری. یکی از اشتباهات سال های قبل من این بود که بعضی آزمون هارا تحلیل می کردم اما بعضی هارا نه. اما امسال این اشتباه را تکرار نکردم.
به قول کانون آزمون بدون تحلیل یک کار نیمه تمام است و می شود گفت حتی آزمون فایده ای ندارد وقتی تحلیلی نباشد بیشتر یادگیری ها و رفع اشتباه ها زمان تحلیل اتفاق می افتد.
روش مطالعه خود را در دروس عمومی و اختصاصی که نقطه قوت شما بوده را بیان کنید
بالاترین درصد های دروس عمومی من متعلق به عربی 95%و دین و زندگی 89% بود.
اولین آزمون عربی را 43%زدم. اما با امتحان روش های مطالعه مختلف بالاخره توانستم عربی را به نقطه قوتم تبدیل کنم .روشم به این صورت بود که اول قواعد را از روی درس نامه می خواندم و همان موقع 10 تا تست می زدم تا با نوع سوالات اشنا بشوم و یک خلاصه ای از درس نامه قواعد رو برای خودم یادداشت می کردم. جلسه بعد مطالعاتی متن کتاب و تمریناتش را از نظر قواعد بررسی می کردم .این کار تاثیر خیلی خیلی زیادی داشت. اولا باعث می شد قواعد در ذهنم بیشتر تثبیت شود دوما اینکه اکثریت سوالات از کلمه ها و جملات کتاب درسی هستند پس بررسی کردن با دقت از نظر قواعد و ترجمه خیلی کمک کننده بوده و بعد از آن هم تست های مروری می زدم.تمام نکات تست ها و نکات کتاب و درس نامه که از نظرم مهم بودند ونکات آزمون هارا یادداشت می کردم. این ها در دوران جمع بندی خیلی به درد می خورند.
درمورد دین و زندگی هم کتاب را خیلی زیاد خواندم جوری که می دانستم هر ایه دقیقا کجاست و مرتبط با کدم متن است. البته این به تنهایی کافی نبود و بعد از چندبار آزمون دادن و بررسی سوالات یاد گرفتم که ایه های مختلف را به هم ارتباط بدهم .تحلیل آزمون دقیقا هم چنین جایی به درد می خورد که شما اشتباهات تان را متوجه شوید و روش های صحیح را اجرا کنید.
در اختصاصی ها زیست نقطه قوت من بود.زیست از دو بخش حفظی و مفهومی تشکیل شده یعنی همان قدر که شما باید برای فهمیدن موضوع تلاش کنید باید برای حفظ کردنش هم تلاش کنید. علاوه براین شما باید متن کتاب را زیاد بخوانید و در عین حال هم زیاد تست بزنید .در اصل هر صفحه کتاب را مثل یک جسم صد لایه درنظر بگیرید. باهربار تست زدن شما به لایه های عمقی تر کتاب پی می برید.
علاوه بر همه این ها من سعی می کردم هرازگاهی برای تنوع هم که شده روش های مختلفی را به کار بگیرم. این کار وقتی که از درس خواندن خسته می شدم خیلی جواب می داد. روش هایی مثل طرح سوال که این کار باعث می شد نکته ها در ذهنم باقی بماند. به جمع ها و مفرد ها و قید ها بیشتر توجه کنم.
یک روشی که برای شکل های کتاب بکار می بردم نقاشی تصاویر کتاب بود. البته برای اینکار لازم نیست نقاشی تان خوب باشد. صرفا باعث می شود به جزییات شکل ها بیشتر دقت کنید و بیشتر در ذهن بماند. این روشی است که الان در دانشگاه برای یادگیری اناتومی هم استفاده می کنیم.
نقطه قوت دیگر من فیزیک بود. مهم ترین کار برای فیزیک تیپ بندی تست ها بود. این کارباعث می شد راه حل ها با سوالاتش دقیقا در ذهن من بماند.علاوه بر این تست زیاد زدن و تحلیل درست تست ها و یادداشت و خلاصه نویسی درس نامه از کارهای دیگری بود که انجام دادم. علاوه بر این ویدیو های تحلیل آزمون اقای حاتمی که بعد از آزمون می دیدم هم عالی بودند.
در آیام نوروز در مهم ترین ایستگاه جبرانی چگونه مطالعه داشتید؟
کلا عید زمان خوبی برای جبران کردن عقب ماندگی ها و جبران نقطه ضعف ها است. مخصوصا عمومی ها .بچه ها معمولا عمومی ها را نمی خوانند .یادم هست آن سال کانون خیلی روی عمومی ها تاکید داشتند و حتی در عید یک آزمون فقط بادروس عمومی برگزار شد تا اهمیت عمومی هامشخص شود. که این خودش به من خیلی کمک کرد تا از عید به بعد عمومی هارا به طور ویژه ای بخوانم که درصد بالای عمومی و زیست باعث موفقیت من در کنکور شد.
فکر می کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره خودرا از روز اعلام نتایج بفرمایید.
من در دوران کنکور همیشه سعی کردم به خودم باور داشته باشم اعتماد به نفس در دوران کنکور خیلی مهم و کمک کننده است. همیشه به خودم می گفتم من حتما زیر هزار می شوم و این را همیشه باخودم تکرار می کردم. وقتی اشتباه زیاد می زدم یا ترازم پایین بود می گفتم هرچی این جا اشتباه زدم دیگر در کنکور اشتباه نمی زنم وهم چنین رتبه ای نمی آورم و این مهم ترین جمله ای بود که برای خودم داشتم.
روز اعلام نتایج رتبه چند شب نخوابیده بودم و منتظر بودم و دیگر ناامید شده بودم که اعلام شد و با دیدن رتبه ام خیلی خوشحال شده بودم و خوشحالیم وصف ناپذیر بود اما بااین حال نگران بودم که کجا قبول می شوم . من چون خودم شمالی هستم دلم می خواست در شهر های شمالی درس بخوانم ولی خب بااین رتبه نمی خورد و گرگان و بابل و ساری و رشت و نمی اوردم و موقع اعلام نتایج وقتی روزانه بابل رو دیدم خیلی تعجب کردم و خوشحال شدم چون من فکر می کردم که حتی گرگان هم قبول نمی شوم و بابل هم تا رتبه های 500/600 منطقه سه را می گرفت
توصیه ای به دانش اموزان کنکوری دارید؟
برای هدف هاتون بجنگید .اگر واقعا به آن ایمان دارید .یادتان باشد این دنیا همین جوری چیزی را به شما نمی دهد و اگر چیزی را می دهد چیزی در ازای آن می گیرد. من خوابم را تمام وقت این چند سال را حتی درد هایی که بخاطر نشستن زیاد به بدنم وارد می شد را درازای این موفقیت دادم.
از روش های مدریت زمان استفاده کردید؟ این روش ها چقدر درکنکور موثر بوده است؟
کنکور فقط علم نیست .این را در کانون خیلی خیلی تکرار کردند و این برای خودم اثبات شد .ما سه تا دوست بودیم با میانگین تراز یکسان اما مدیریت آزمون باعث شد سه رتبه ی خیلی متفاوت را در کنکور کسب کنیم .یادم هست در مقاله ها خیلی گفته می شد که اگر در کنکور سوالی یا درسی خیلی سخت بود رهایش کنید. امسال ریاضی خیلی سخت بود . یکی فقط یک ربع برایش وقت گذاشت رتبه500 اورد. دیگری که 45 دقیقه وقت گذاشت هزار و کسی که بیشتر برایش وقت گذاشت رتبه اش دوهزار شد. پس مدریت آزمون خیلی مهم و از آن جایی که سطح سوالات آزمون کانون به کنکور نزدیک است می توانید روش هایی مثل ضربدر و منها و روش های بازگشتی و .. را تمرین کنید.
آیا از کتاب های کانون استفاده می کردید؟چه ویژگی ای داشتند؟
کتاب های آبی درس نامه خلاصه و خوبی دارند و برای دوران جمع بندی به درد می خورند و سوالاتش هم سوالات کنکور و آزمون هستند که هردوی آن ها منابع خوبی هستند. کتاب های سه سطحی هم حجم کمی دارند و هم سوالات خیلی خوبی دارند و در دوران جمع بندی خیلی کمک کننده هستند.
آیا پدرو مادر شما برای اینکه دوباره کنکور بدهید موافق بودند؟چگونه شما را حمایت کردند؟
پدر و مادرم همیشه حامی و مشوق من بودند و تمام تصمیمات بزرگ زندگی ام را به خودم سپردند .وقتی تصمیمم را برای پشت کنکور شنیدند به من پیشنهاد کردند که فرهنگیان را انتخاب کنم اما من قبول نکردم. ان ها ترس این را داشتند که نکند سال بعد هم قبول نشوم اما با وجود این که از صمیم قلب راضی نبودند به تصمیم من احترام گذاشتند و برای یک سال دیگر مرا حمایت کردند .البته ناراحتی پدر و مادرم راحس می کردم اما همین موتور حرکتی برایم شده بود و هروقت که خسته می شدم مخصوصا ماه اخر با خودم می گفتم بخاطر پدر و مادرم هم که شده باید این خستگی و سختی را تحمل کنم و ادامه بدهم و آن هارا خوشحال کنم.
مصاحبه کننده: لیلا محمدی
قهرمان پیشرفت، ماهان عباسی، از رتبه ی 3135 تا رتبه ی 668