گفت و گوی پرستو قربانی با قهرمان پیشرفت آیدین مرشدی

معمولا قسمت قهرمانان پیشرفت را دقیق می‌خواندم و برایم جالب بود که خب کسانی هستند که شرایط من را داشتند و موفق شدند پس من هم می‌توانم

گفت و گوی پرستو قربانی با قهرمان پیشرفت آیدین مرشدی

آیدین مرشدی در یک نگاه

نام شهر : تبریز

نام مدرسه : استعداد های درخشان شهید مدنی تبریز

رتبه سال 1399 : 2872 منطقه 1

رتبه سال 1400 : 724 منطقه 1

میانگین تراز1400: 6587

سال های حضور در کانون : از هشتم تا دوازدهم ، 1 سال فارغ التحصیلی، 6 سال، 111 آزمون

رشته قبولی :دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز(شهریه پرداز)

تحصیلات و شغل پدر : لیسانس مکانیک

تحصیلات  و شغل مادر : فوق لیسانس ادبیات 

 

دلیل اینکه مجدد کنکور دادی و در واقع پشت کنکور ماندید چی بوده ؟

از رتبه ای که آورده بودم راضی نبودم ، البته رتبه ای که در سال 99 کسب کرده بودم نه خیلی خوب بود و نه خیلی بد.

من می توانستم داروسازی شهرهای اطراف را قبول بشوم ولی من دندان پزشکی و شهر محل سکونت خودم را می خواستم که قبول بشوم و این قدرت و توانایی را در خودم می دیدم که بتوانم یک سال دیگه بنشینم و بخوانم و به ان چیزی که می خواهم برسم.


نظر خانواده برای این که دوباره کنکور بدهید چی بود؟

خانواده در این تصمیم و با من همراه بودند و در این یک سال بسیار به من کمک کردند و من را پشتیبانی کردند. تصمیم گیری به عهده خودم بود که بمانم یا یک رشته ای را انتخاب کنم و بروم. من هم تصمیم گرفتم بمانم و یک سال تلاش کنم و از هفته بعد از اعلام نتایج دوباره شروع به مطالعه کردم.

  گفت و گوی پرستو قربانی با قهرمان پیشرفت آیدین مرشدی

فکر می کنید چه دلیلی داشت که سال اول موفق به کسب این رتبه نشدید؟

دلیل این که سال قبل موفق نشدم این بود که آموزش من سطحی بود و خیلی عمیق بعضی از دروس را یاد نگرفته بودم ( به خصوص زیست) . تست زنی بلد بودم، در آزمون های کانون ترازم بالا بود ولی ان جوری که یادگیری عمیق داشته باشم خیر.

دلیل بعدی این بود که کنترل آزمونم خوب نبود. من کنکور 99 را به همین دلیل درس زیست خیلی خراب کردم.


امسال با چه چالش هایی روبه رو بودی؟

چالش های زیادی را داشتم. دوستانم اکثریت قبول شده بودند و خب می دیدم که ان ها در رشته های خوب قبول شدند و همه دانشگاه می رفتند( البته به صورت مجازی) و خب دکتر شده بودند . این مسئله خیلی برایم سخت بود.

در این یک سال من مدام در منزل در حال درس خواندن بودم، تفریحاتم کم بود و این چالش خیلی سختی بود. من هر روز هفته خانه بودم و فقط جمعه های آزمون تفریح داشتم.


روش مطالعه نقاط قوت (یک اختصاصی و یک عمومی) را بگو

درس اختصاصی: شیمی

بخش حفظی شیمی را به طور خیلی خیلی دقیق از کتاب درسی می خواندم و نکاتی که از تست ها در می اوردم یا در آزمون های کانون به دست می اوردم در کتاب می نوشتم که هر دفعه مرور می کردم این نکات برای من یادآوری می شد و این موضوع برای من خیلی خیلی خوب بود.

وقتی آزمون کانون ایستگاه جبرانی داشت من برمی گشتم و کتاب را مجدد می خواندم و تاثیرگذاریش بسیار زیاد بود.

بخش مسائل شیمی هم من خیلی مسئله کار می کردم، بعد اینکه مبحث را خوب یاد می گرفتم خودم سعی می کردم ببینم تست را طراح از چه دیدی نگاه می کند و ان دید رو سعی می کردم کشف کنم.

تست بیشتر کتاب ها را می زدم و سلیقه طراح های مختلف را می دیدم.

درس عمومی : دین و زندگی

دبیرم در درس دینی خیلی خوب بود، آزمون های خوبی از ما میگ رفتند و تحلیل های عالی داشتند و تلاش خودمم خیلی تاثیرگذار بود .  البته که باید در این درس کتاب را کامل حفظ کنید و تسلط کامل داشته باشید . من هم متن کتاب ، آیات ، روایات، همه را کامل حفظ بودم.( حتی عربی آیات را هم حفظ بودم)   


اگر در درسی نحوه مطالعه را تغییر داده اید بگویید که این تغییر به چه صورت بوده است!؟

نحوه مطالعه زیست را کمی تغییر دادم.

کمی جزوه بیشتر مطالعه کردم.  من زیستم ضعیف بود جوری که خودم نمی توانستم بعضی نکات را از کتاب استنباط کنم. برای همین کمی جزوه را بیشتر خواندم و بعد کتاب را مطالعه می کردم.

حداقل 2 یا 3  بار کتاب را می خواندم و بعد به سراغ تست می رفتم. تست هم بعد پاسخگویی رد نمی شدم و از روی تست بررسی دقیق می کردم. ان تست هایی که اشتباه داشتم را یا از معلمم می پرسیدم یا ان هایی که در دام تستی افتادم را کنار کتابم می نوشتم.

 

 

چطور با کانون آشنا شدید ؟

کسی که وارد پروسه کنکور می شود نمی شود که کانون را نشناسد . کانون را همه ی دوستانم شرکت می کردند بنابراین برای ما یک رقابت بود و حتما باید ثبت نام می کردم تا در این رقابت خودم را بهتر ارزیابی کنم.

کانون فقط یک آزمون نیست، مثل یک راه و مسیر است که دانش اموز را وارد یک مسیر درست می کند که این مسیر شما را به سمت موفقیت خوهد برد.

من از سال هشتم عضو کانون بودم. مهم ترین ویژگی آزمون های کانون برنامه راهبردی بسیار قوی بود. ایستگاه های جبرانی در برنامه های کانون خیلی خوب بود و باعث می شد که ان قسمت هایی را که مشکل داشتم را بارها مرور کنم.

 

 تحلیل آزمون را چه زمانی آغاز می کردید و به چه مواردی دقت می کردید؟

از عصر روز جمعه آزمون شروع به تحلیل سوالات می کردم. اول تحلیل سوالات غلط بود؛ دلیل اشتباهاتم را در می اوردم که ببینم کجای کارم اشتباه بوده و ان قسمت را یاد می گرفتم. بعد سوالات نزده را بررسی می کردم تا ببینم چرا نزدم بعد به سراغ سوالاتی که درست زده بودم می رفتم و نکاتی که احتمالا مهم بوده ، مخصوصا زیست، را می نوشتم. 

  

از چه منابعی از کانون استفاده می کردید؟

تمامی کتاب های سه سطحی را داشتم  و کار می کردم. این کتاب ها را 2 یا 3 بار در طول سال زده بودم. سوالات بسیار خوبی داشت، واقعا مبحث را جمع بندی می کرد.شناسنامه سوالات خیلی خوب بود برای دادن آمار مطلوب جایگاهم به من کمک می کرد.

  

از چه مطالبی در سایت و مجله آزمون استفاده می کردید؟

از مجله آزمون بیشتر در سال کنکورم استفاده کردم. معمولا قسمت قهرمانان پیشرفت را دقیق می خواندم و برایم جالب بود که خب کسانی هستند که شرایط من را داشتند و موفق شدند پس من هم می توانم. در سایت هم کلکسیون روش های مطالعه را ( مخصوصا در درس زیست) نگاه می کردم.

 

از روش های مدیریت زمان استفاده می کردید؟دفتر برنامه ریزی داشتید؟

از تکنیک های زمان بندی کانون 100% استفاده می کردم. تکنیک ضربدر و منها ، زمان بندی نقصانی. مخصوصا در سال پشت کنکورم بیشتر استفاده می کردم. دفتر برنامه ریزی داشتم و هر دو هفته یک بار برنامه ریزی ام را توسط دفتر انجام می دادم .

 

 فکر میکردید چنین رتبه ای بگیرید؟روز کنکور مورد خاصی پیش نیامد؟

انتظارم از خودم بیشتر بود و اگر زیست را باز بهتر می زدم زیر 200 می اوردم که انتظارم از خودمم همین بود.

خیلی استرس داشتم چون خیلی زحمت کشیده بودم چون در سال قبل نتیجه خوبی نداشتم برای همین استرسم خیلی زیاد شد. اول که سوالات را حل می کردم استرسم زیاد بود ولی بعد از حل 10  سوال ادبیات وقتی دیدم می توانم سوالات را حل کنم  دیگه ترسم ریخت . در ان لحظه دیگه به رتبه فکر نکردم و فقط به فکر حل سوالات آزمون بودم و بس.

 

خاطره زمان اعلام نتایجت رو میگی که چه حسی داشتی ؟

روز اعلام نتایج پر استرس ترین روز برای یک دانش اموز کنکوری است.

قبل از این که اعلام نتایج بشود شماره داوطلبی رو مادرم داده بود ولی مادرم چون می ترسید رتبه ام خوب نشده باشد  و من خراب کرده باشم شماره داوطلبی را به خاله ام داده بود تا ایشان نگاه کنند و بعد ایشان زنگ بزنند به ما.

بعد اعلام نتایج خاله ام زنگ زد و با گریه به من گفت که رتبه 724 آوردی.خیلی خوشحال بودم و حس خوبی داشتم، این که یک سال برای هدفم جنگیدم و در نهایت به آن رسیدم حس عالی بود.


الگویی در این مسیر داشتی؟

یکی از دوستانم. ایشان دانشجوی سال ششم پزشکی بودند و  واقعا زمان های خستگی کمک کننده بسیار خوبی بودند و کلی به من انگیزه و انرژی می دادند.در روزهای ناامیدی علاوه بر خانواده ، مشاورم و بعضی از معلم هایم هم به من کمک می کردند و روحیه می دادند.

 

توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

دانش اموزان آزمون های کانون را فقط به دیدگاه تراز و آزمون نگاه نکنند بلکه به مسیر پیشنهادی کانون نگاه کنند. تراز و رتبه مهم هستند ولی نه ان قدر که فقط ان ها را مد نظر داشته باشیم بلکه یاد گرفتن دروس باید در اولویت باشد.

مصاحبه کننده: پرستو قربانی


قهرمان پیشرفت، متین نصرالهی، از رتبه ی 5400 تا رتبه ی 746

قهرمان پیشرفت، یاسمن شمسیان، از رتبه ی 4497 تا رتبه ی 1850

قهرمان پیشرفت، امیرحسین بهروز، از رتبه ی 9679 تا رتبه ی 1855

Menu