شیدا دهقانی در یک نگاه:
نام شهر: مراغه
نام مدرسه: فرزانگان
رتبه سال 99: 5398 منطقه ی 2
رتبه سال 1400: 1292 منطقه ی 2
سال های حضور در کانون: ششم، هشتم تا دوازدهم و سال بعد از کنکور، به مدت 7 سال،119 آزمون
میانگین تراز 1400: 6363
رشته قبولی: دندان پزشکی روزانه اردبیل
در صد های کنکور 99:
فارسی36 / عربی74 / دینی70 /زبان61 / زمین6 / ریاضی 45/ زیست 50/ فیزیک 28/ شیمی 42
درصدهای کنکور 1400:
فارسی42 / عربی76 / دینی 85/ زبان 70/ زمین 17/ ریاضی 40/ زیست 69/ فیزیک 16/ شیمی61
زمان اعلام نتایج برای سال 1400 چه حسی داشتید؟
زمان اعلام نتایج ساعت سه ونیم صبح بود. از صبح به طور وحشتناکی استرس داشتم و چند روزی بود که مدام صفحه سایت سنجش را چک می کردم. همان موقع هم خانواده ام استراحت می‌کردند و من هم اتاقم در حال چک کردن همان صفحه بودم که متوجه شدم نتایج را گذاشتند و با توکل خیلی خیلی زیاد به خداوند وارد صفحه شدم ؛ احساس می‌کردم طپش قلبم آن قدر زیاد شده که دیگر حسش نمی کنم و کاملا مضطرب و نگران بودم. نتیجه را دیدم بعد هم خیلی ذوق کردم و به خانواده ام هم خبر دادم و آن ها هم خیلی خوشحال شدند. بی شک، تمام این موفقیت خواست خدا بوده و هر لحظه باید برای این موفقیت سپاسگزار او باشم...
دلیل این که برای یک سال پشت کنکور ماندید چه بود؟
اول اینکه چون رشته موردعلاقه ام دندانپزشکی بود ولی با رتبه ای که سال اول داشتم، حتی پردیس هم نمی‌توانستم قبول شوم.
و دوم این که، سال اول، روز انتخاب رشته خیلی مردد بودم که رشته های دیگر(که احتمال قبولی رو در آن ها را داشتم) را انتخاب کنم یا نه؛ چون نگران بودم پشت کنکوربمانم و سال بعد رتبه ام بدتر شود و انتخاب هایی را که الان داشتم را هم نداشته باشم؛ که عمویم به من گفت خودم را بسنجم و ببینم چند درصدِ تلاشم (تمام تلاشی که من می توانستم برای کنکور بکنم) را امسال کردم.
من دیدم از ۱۰۰٪ کاری که می توانم برای کنکورم انجام بدهم تنها حدود۲۰٪ را برای کنکور ۹۹ انجام دادم. یعنی مابقی را من توانش را داشتم تلاش کنم ولی نکردم و کم‌کاری کردم.
این حرف ایشان باعث شد که من کاملا از راهی که انتخاب کردم، مطمئن بشوم. به همین خاطر یک سال هم پشت کنکور ماندم ولی در ابتدای راهم به خودم قول دادم که همه ی تلاشم را امسال بکنم تا با خیال راحت انتخاب رشته کنم و آن روز هر رتبه ای که داشتم به خودم بگویم که این، نهایتِ توان و تلاشم بود.
نظر خانواده برای اینکه دوباره کنکوربدهید چه بود؟ وچگونه شما را دراین سال همراهی کردند.
آن ها کاملا به تصمیم های من احترام می‌گذارند و هر تصمیمی که بگیرم پشت من هستند. در این مورد هم به من این اطمینان خاطر را دادند که امسال هم من را همراهی می‌کنند تا به هدفم برسم.
چون سال اول اغلب کتاب تست هایم را داخل خود کتاب حل کرده بودم؛ برای اینکه اذیت نشوم دوباره کتاب هارا تهیه کردند و یک سری کتاب‌های جدید هم خریدند که من پارسال کار نکرده بودم و امسال نتیجه خیلی خوبی از آنها گرفتم . تمام رفت آمد های غیر ضروری را کنسل کردند و سعی می‌کردند من را از تمام حواشی دور نگه دارند. وقت هایی که خسته می شدم، به من روحیه می‌دادند و نمی‌گذاشتند انگیزه ام افت کند.
فکر می کنید چه دلیلی داشت که سال اول موفق نشدید؟
1- سال اول چون علاوه بر مدرسه، کلاس های تقویتی هم شرکت می کردم ساعت مطالعه ی پایینی داشتم. کم تست می زدم و تعدادشان کافی نبود .
2- دوران جمع بندی خیلی کم کاری کردم و نتوانستم کامل مباحث رو مرور کنم و تست جمع بندی هم خیلی کم کار کردم.
3- سال اول آزمون هایم را کامل تحلیل نمی کردم و این مورد خیلی مشکل ساز هست. چون آزمونی که کامل تحلیل نشود هیچ فایده ای ندارد و باعث می شود دید کافی از وضعیتمان نداشته باشیم.(از تحلیل آزمون می توانیم متوجه بشویم که اشکالاتمان در سرعت عمل است یا بی دقتی در محاسبه ها یا در یادگیری متن کتاب نواقصی هست و خیلی چیزهای دیگر که با تحلیل آزمون عایدمان می‌شود)
امسال با چه چالش‌هایی روبه رو بودی؟
چون پارسال مباحث آخر کتاب را به علت تعطیلی مدارس حذف کرده بودند، من برایشان نه تست کارکرده بودم و نه مطالعه کرده بودم. امسال چون همه ان مباحث بودند، از صفر کارکردم و مجبور بودم برای کل مباحث زمان زیادی بگذارم چون نگران بودم مباحث که تازه اند، خوب جا نیفتند؛ ولی خداروشکر مشکل زیادی پیدا نکردم.
نتایج نهایی کنکور ۹۹ رو آبان ماه دادند ومن منتظر نتایج بودم و بعد شروع کردم . کمی دیر شده بود و آزمون ها مخصوصا پایه پیشروی کرده بود و من هم با روحیه ای که داشتم در کنار استرس این که از همه دیر تر شروع کردم، کمی مشکل پیدا کردم ولی خیلی سریع خودم را به برنامه آزمون ها رساندم و ادامه دادم.
چالش دیگری که داشتم این بود که من با نحوه جمع بندی دروس در دوران عید و جمع بندی به خوبی آشنا نبودم که این مورد راهم با راهنمایی های مشاورم و مطالعه سایت کانون حل کردم.
روش مطالعه نقاط قوتت (یک اختصاصی ویک عمومی)را توضیح دهید.
نقطه قوت اختصاصی معمولا زیست بود که بالاترین درصد اختصاصی را هم در کنکور امسال داشت .روش مطالعه من برای زیست این بود که اولویتم کتاب درسی بود و جاهایی را که مشکل داشتم و نمی‌توانستم به خوبی درک کنم، درس نامه کتاب تست‌هایم را مطالعه می کردم و بعد تست کار می‌کردم و تعداد تست هایم خیلی زیاد بود . همچ نین سعی می‌کردم از کتاب‌های مختلف تست کارکنم تا سوالات متنوعی را ببینم؛ حتما سوالات را تحلیل می‌کردم و پاسخ نامه را دقیق مطالعه می‌کردم وتمام نکاتی را که برای من سردرگم کننده و کمی پیچیده و جدید بود را در کتابم یادداشت می‌کردم . من بین بعضی صفحات کتاب درسی ام کاغذ سفید چسبانده بودم و نکات مربوط به هر مبحث را در صفحه سفید مربوطه می‌نوشتم تا روی کتاب درسی زیاد شلوغ نشود.
پنجشنبه ی هر آزمون سعی می‌کردم یک دور نکات مهم را مرور کنم. در عمومی ها هم غالبا دینی بود؛ چون سعی می‌کردم با علاقه دینی را مطالعه کنم و اهمیت خیلی زیادی به متن کتاب می دادم. برای دینی دوازدهم که برخی مباحث تفهیمی بودند، درس نامه کتاب تست ها را مطالعه کردم. چند کتاب تست هم برای دینی کار کردم و سعی می‌کردم زیاد تست بزنم.
اگر در درسی نحوه مطالعه را تغییر داده اید بگویید که این تغییر به چه صورت بوده است؟
من نحوه مطالعه ادبیات را تغییر دادم و موضوعی کار می‌کردم و یک روتین برای خودم مشخص کرده بودم که هرشب دو صفحه قرابت و دو صفحه آرایه تست بزنم و ده تا لغت را از پشت کتاب‌های درسی دقیقا حفظ کنم (یعنی همه معانی یک لغت). این کار باعث شد عملکردم در پاسخگویی به تست های قرابت معنایی بهتر شود و تست های مربوط به لغت و قرابت را هم در کنکور صحیح پاسخ بدهم. ریاضی را هم منبع تست هایم را تغییر دادم و هم مبحثی تست کار می‌کردم وتعداد تست‌هایم را هم چند برابر بیشتر کردم و نتیجه هم گرفتم.
مهم ترین ویژگی های آزمون های کانون که برای شما مفید بود را توضیح دهید.
شهرما نمایندگی کانون را از خیلی سال ها پیش داشت و اغلب آشنایان ما هم در کانون شرکت کرده بودند و ما هم از طریق آن ها با کانون آشنا شدیم. به دلیل این که کانون خیلی با برنامه هست و در کانون سبک و سطح سوالات عالی طبقه بندی می‌شوند و برنامه راهبردی کانون هم خیلی خوب تنظیم شده است و مورد دیگه هم دو هفته یک بار بودن آزمون ها هست که به نظرم مدت زمان خوبی برای آزمون دادن هست.
من یک سال ششم ابتدایی و از سال هشتم تا دوازدهم و یک سال هم پشت کنکوری ، عضو کانون بودم. مهم ترین ویژگی آزمون های کانون سطح سوالات و نکته دار بودن سوالات بود و همچنین وجود بعضی دام های آموزشی . من بعد از تحلیل آزمون های کانون نکات جدیدی رو یاد می گرفتم که به هر دلیلی تا روز آزمون متوجه شان نبودم و همه آنها را در دفترچه مخصوصم یادداشت می کردم.
برنامه ریزی را در طی دوهفته چگونه انجام می دادید؟
چون خودم در برنامه ریزی کردن و تقسیم کردن مباحث برای دوهفته خیلی مشکل داشتم، زحمت برنامه ریزی را پشتیبان ویژه ام خانم دکتر آهنی آزاد انجام می‌دادند و ایشان با توجه به مباحث و برنامه راهبردی یک برنامه منعطفی را تنظیم می‌کردند و من هم طبق تقسیم بندی های دقیقشان مطالعه می کردم و با ایشان هم در مورد روند برنامه و اگر احیانا مشکلاتی در طول برنامه داشتم، صحبت می‌کردم.
غالبا سعی می‌کردم برای همه مباحث آزمون تست کار کنم و چهارشنبه و پنجشنبه منتهی به آزمون هم مرور کافی داشته باشم و مباحث مانده را جمع کنم.
تحلیل آزمون را چه زمانی آغاز می کردید و به چه مواردی دقت می کردید؟
معمولا همان روز آزمون بعد از دادن کارنامه، عمومی هارا تحلیل می‌کردم و اگر وقت داشتم چند درس از اختصاصی هارا هم تحلیل می‌کردم ولی معمولا اختصاصی ها را درس به درس تقسیم می‌کردم و هر روز یک درس یا اگر وقت داشتم بیشتر، در طول هفته اول تحلیل می‌کردم و سعی می‌کردم تا در طول هفته اول تمام کنم.
تحلیل آزمون خیلی خیلی مفید و با ارزش هست چون کلی نکته از مطالعه و عملکردمان بدست می آوریم. مثلا من همیشه سوالات غلط را وقتی بررسی می‌کردم سعی داشتم بفهمم کدام مبحث را از کتاب اشتباه متوجه شدم و یا چه عاملی باعث شده که من به این سوال غلط جواب بدهم و حتما نکته ای را که از سوال متوجه می شدم را در دفترچه ام یادداشت می‌کردم.
یا مثلا نزده ها را خیلی دقیق بررسی می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم حالا بعد آزمون چه ایده ای برای حل این سوال دارم که سر جلسه یا وقت نکردم امتحان کنم یا کلا به فکرم نرسیده ؛ برای نزده ها برای خودم دوباره فرصت می دادم که بازهم روی سوال فکر کنم و اگر هیچ راهی به ذهنم نرسید به پاسخ نامه مراجعه کنم.
سوالات شک دار را هم دو قسمت کرده بودم (طبق راهنمایی های مشاورم) آن هایی که بالای ۵۰٪ شک داشتم که آن گزینه را در دفترچه علامت م یزدم ولی وارد پاسخ نامه نمی کردم و اگر زیر ۵۰٪ بود معمولا وارد می‌کردم ولی هم چنان در دفترچه علامت"ش" را کنار سوال می زدم تا هنگام تحلیل، نکته اش را یادبگیرم.گاهی به دو گزینه شک می‌کردم که در آن صورت هر دو را در دفترچه مشخص می‌کردم ولی وارد نمی کردم.
موقع تحلیل، علت شک کردن و اینکه چه نکته ای را ناقص یاد گرفته بودم که باعث شک کردن شده بود را کامل بررسی می‌کردم.
طی تحلیل آزمون به زمان پاسخگویی مدنظر دفترچه و زمان پاسخگویی خودم هم دقت می‌کردم و مقایسه می‌کردم که اگر زمان زیادی برای مبحثی گذاشته باشم به چه دلیل بوده و اینکه آیا با مطالعه می شود درستش کرد یا با افزایش تعداد تست و اگر نمی توانم زمان استاندارد را صرف آن نوع از سوالات (یا آن مبحث) کنم با افزایش سرعت عملم در کدام مباحث می توانم آن را جبران کنم.
هنگام تحلیلِ جاهای که بی دقتی کردم یا اشتباه محاسباتی داشتم ، دقیقا همان اشتباه محاسباتی را یا همان بی دقتی را در کاغذی می‌نوشتم و کنارش چندتا ستاره و یک سری علامت که خودم ابداع کرده بودم تا توجه ام رو جلب کند، را می کشیدم و کاغذ را جلوی میز مطالعه ام می‌چسباندم تا جلوی چشمم باشد؛ این کار معمولا باعث می‌شد دوباره آنهارا تکرار نکنم.
از چه منابعی از کانون استفاده می کردید؟ چه ویژگی هایی داشتند؟
از کتاب‌های آبی کانون برای همه درس های اختصاصی و کتاب های آبی جامع برای چهاردرس عمومی.
کتاب های آبی واقعا عالی و پرنکته بودند و من از حل آبی های اختصاصی کلی نکته جدید یادگرفتم و واقعا از آن ها نتیجه خوبی گرفتم . از آبی های عمومی کم استفاده کردم وبرای عمومی ها بیشتر کتاب زرد عمومی را کار کردم. سه سطحی ها که چون طبقه بندی شده بودند خوب بودند و آنها راهم برای همه درس ها کارکردم. زرد اختصاصی را هم زمان دار و به روش سه روز یک بار کار کردم. درک مطلب عربی عمار را هم داشتم که در پاسخگویی به سوالات درک مطلب عربی برای من خیلی مؤثر بود.
از چه مطالبی درسایت و مجله آزمون استفاده می کردید؟
معمولا روش های مطالعه و مصاحبه با رتبه های برتر و قهرمانان پیشرفت، قسمت مشاوره و روانشناسی و یادگیری را از سایت کانون مطالعه می کردم. روز آزمون که مجله را می گرفتم معمولا هنگام استراحت حتما بخش قهرمان پیشرفت (مخصوصا سال پشت کنکوری، مطالعه ی این بخش خیلی انگیزه و روحیه می‌دهد ) و گفت و گو با رتبه های برتر را مطالعه می کردم و هم چنین به بخش شوخی های کامنتی و بخش نجوم و هنر هم نگاه می کردم.
مادرم معمولا مجله را مخصوصا بخش‌های مصاحبه با والدین و حتی بخش های دیگر مثل صحبت های آقای قلم چی و نکات مشاوره ای دیگر را هم مطالعه می‌کردند و نکات مهم شان را به من می‌گفتند.
از روش های مدیریت زمان استفاده می کردید؟ دفتر برنامه ریزی داشتید؟
بله.هم در تست های زمانداری که حل می‌کردم وهم در آزمون های کانون و هم چنین سر جلسه کنکور از تکنیک های مدیریت زمان استفاده کردم و باعث می‌شدند آزمونم را به بهترین نحو کنترل کنم.
دفتر برنامه ریزی داشتم ولی خیلی نامنظم استفاده می کردم اما در کنارش چون برای پشتیبان ویژه ام گزارش کار می‌نوشتم، زمان ها رو بیشتر در گزارش‌کار هایم لحاظ می کردم . گاهی آن ها را به دفترم انتقال می دادم و در کل از دفتر برنامه ریزی استفاده می کردم. ولی برای اینکه با خودم رقابت کنم تعداد تست های هر روز رو در آخر روز در دفتر برنامه ریزی ام می‌نوشتم و حتی جمعشان را در آخر هفته هم حساب می کردم و سعی می‌کردم با خودم رقابت کنم و تعداد تست هایم را با حفظ کیفیت یادگیری وتحلیلشان، بیشتر کنم. همچنین ساعات مطالعه را هم اینگونه افزایش می دادم.
فکر می کردید چنین رتبه ای بگیرید؟روز کنکور مورد خاصی که پیش نیامد؟
من هدفم را خیلی رتبه بهتری گذاشته بودم و همیشه سعی می‌کردم برای آن رتبه ی خیلی تاپ و عالی تلاش کنم ولی همیشه رتبه زیر دوهزار را برای خودم تصور می کردم و وقتی با خانواده ام هم صحبت می کردم می گفتم مثلا۱۵۰۰ بشوم چقدر خوب می شود و به رشته موردعلاقه ام هم م یرسم. غالبا ۱۵۰۰ در ذهنم بود که شکر خدا ۱۲۰۰ شد. نزدیک همان رتبه ای که در ذهنم بود.
روز کنکور به لطف خدا همه چیز خوب بود. ولی استرس و اضطراب لازم را داشتم. این اضطراب (البته به میزان کم و لازم) باعث می شو گیج نباشیم و سرعت عمل هم بیشتر شود. سر جلسه صندلیم جای خوبی بود و تقریبا از مدیریت آزمونم راضی بودم و می دانستم که نسبت به پارسال سر جلسه خیلی بهتر عمل کردم؛ هنگام شروع آزمون با خودم گفتم ۸۰درصدِ تلاشم را کردم مابقی را هم می سپارم به خدا و با توکل بر خدا کنکورم را شروع کردم که به خواست و لطف خودش هم نتیجه گرفتم.
توصیه‌ای برای دانش آموزان دارید؟
در تمام طول سال کنکور، سختی های زیادی را پشت سر خواهید گذاشت و چون خواهان رتبه و رشته ی خوب هستید، مجبورید زیاد مطالعه کنید، زیاد تست بزنید و آزمون بدهید و... که اگر همه این ها را با لذت انجام بدهید و نه با اکراه و با این دید که این درس بالاخره شاید شاید جایی به دردم خورد ؛ سختی این مسیر را ذره ای کم می کند.
هیچ وقت توکل و امیدتون را به خدا از دست ندهید و هر لحظه از خدا کمک بخواهید که قطعا فقط او هست که می تواند معجزه کند و شما را برساند به همه چیزهایی که می خواهید. ان شاء الله که همه شما در مسیر خواسته ها و اهدافتان باشید و به آنها با یاری و خواست خداوند برسید.
مصاحبه کننده: سارا تقوی
قهرمانان پیشرفت،سیده زینب موسوی، از رتبه ی 2171 تا رتبه ی 282
قهرمان پیشرفت، کوثر نجف زاده، از رتبه ی 4386 تا رتبه ی 1680