گفت و گوی رامین غفرانی با قهرمان پیشرفت مهدی ثابتی

توصیه‌ی من به بچه‌ها این است که هر کاری را که می‌خواهند شروع کنند، به آن متعهد بمانند و تحت هیچ شرایطی قبل از معلوم شدن نتیجه دست از هدفشان نکشند...

گفت و گوی رامین غفرانی با قهرمان پیشرفت مهدی ثابتی

مهدي ثابتی در یک نگاه

قهرمان پيشرفت و پيوستگي با 7 سال حضور در كانون

سال 1399 رتبه در منطقه 2 : 4239

سال 1400 رتبه در منطقه 2 : 1680

رشته قبولي: پزشكي  روزانه علوم پزشكي همدان

عيار كانوني : 7 سال ( سال ششم ، هشتم ، نهم ، دهم ، يازدهم ، دوازدهم ، يك سال فارغ التحصيل )

میزان تحصیلات و شغل پدر و مادر:

پدر لیسانس ادبیات فارسی  و معلم و مادر خانه دار

درصدها در کنکور 1400:

ادبیات 53  عربی85  دینی88  زبان 41 زمین شناسی 18 زیست شناسی 58 ریاضی 30  فیزیک 57  شیمی 36


مهم ترین ویژگی آزمون های کانون؟

سطح سوالات کانون به نظر من مهم ترین ویژگی آزمون های کانون هست که البته زبان زد خاص و عام هم هست. نکاتی ریز و دقیق که در سوالات هست در هیچ کتابی پیدا نمی شود.بعضی از موسسات با بالا بردن سطح سولات آن رو به شدت سخت طراحی می کنند که اصلا از هدف اصلی یک آزمون دور می شوند و سختی بیش از حد ضمنا به معنی خوب بودن نیست.

 

دفتر برنامه ریزی داشتید؟ ایا از روش های های مدیریت زمان استفاده می­ کردید؟

من از سال هشتم دفتر برنامه ریزی را پر می­کردم و به طور کامل با این دفتر آشنا هستم. فوق العاده مفید است و من به هر کسی از دوستان که هدف کنکوری داشتند دفتر برنامه ریزی رو توصیه می­کردم.با تکمیل این دفترفرد با خودش رقابت می­کند.

در همان دفتر برنامه ریزی تکنیک های مدیریت زمان توضیح داده شده است و من آن ها را از سال دهم یادگرفتم. عمده استفاده ی من از این تکنیک ها به سال دوازدهم و فارغ التحصیلی برمی گردد.

 

آیا در سال کنکور از قسمت قهرمانان پیشرفت و قهرمانان پیوستگی سایت کانون و یا مجله استفاده می­ کردید؟

بله. من مرتبا مجله کانون رو دنبال می­کردم و بخش قهرمانان پیشرفت همیشه مورد علاقه ی من بود. مخصوصا که سال دوم سرنوشتم با قهرمانان پیشرفت گره خورده بود و می­توانستم جا پای آن ها بگذارم.

داستان مشکلات و سختی های آنان من را تحت تاثیر قرار می داد و انگیزه ی من را برای رسیدن به هدف مضاعف می ­کرد.

 

دلیل اینکه برای یک سال پشت کنکور ماندید چه بود؟

خب وقتی شما از سال های دور هدفی  دارید و خواسته هاتان صرفا در حد یک رویا نیست این به شما این اجازه را می­دهد که هر راه سختی را  انتخاب کنید. من سال اول به هدفم نرسیدم و طبیعی بود که یک سال دیگر برایش بجنگم!

 

نظرخانواده شما برای اینکه دوباره کنکور دهید چه بود؟ چگونه شماراهمراهی کردند؟

خانواده خودم از سناریو ی از پیش تعیین شده ی من با خبر بودند که با چه رتبه ای  چه تصمیمی رو خواهم گرفت. بنابراین می دانستند که قصد دارم دوباره کنکور بدهم و به تصمیم من احتردام گذاشتند. به همین دلیل اهداف خانواده به سمت موففیت من جهت گیری کرد. به خاطر درس خواندن من حتی محل زندگی را عوض کردیم. دوباره مهمانی ها هم محدود شدند. در واقع همراهی کردن خانواده با من در سال دوم لطفی بود که در حق من شد.

  گفت و گوی رامین غفرانی با قهرمان پیشرفت مهدی ثابتی

دلیل قبول نشدنت در سال اول چه بود؟

سال اول داشت خوب پیش می­رفت. همه چیز عالی بود و من در حد اهدافم بودم. اما فصل بهار و طبیعت زیبا و ...  پای من را به بیرون و وقت گذراندن های الکی باز کرد. من دیگه نتوانستم دل از بیرون بکنم و ساعت مطالعم کم کم افت کرد.این که کنکور عقب افتاده بود هم به من یک آرامش خاطر کاذب داده بود بعدش که عمق فاجعه رو متوجه شدم نتوانستم کاری کنم چون به فضای بیرون و ان تفریحات و ان آدم هاا شرطی شده بودم که نمی توانستم کاری کنم. در حالی که شاهد خراب شدن برج آرزو هام بودم!

 

چالش هایی که شما سال اخر داشتی چه بود؟

من در سال آخر  هیچ چالش درسی نداشتم و از لحاظ علمی همه چیز عالی بود. من درس ها را از اول محکم گرفته بودم. روحیه ی قبول شدن من هم بالا بود . افکاری که اگر نشود و ... هم به سراغم نمی آمد. ولی در سال 1400 به دلیل موضوعی شخصی 10 هفته را از دست دادم. چالش بعدی و بزرگ تر ابتلای خانوادگی ما به ویروس کرونا بود.خیلی شدید و خیلی طولانی درگیر این بیماری بودیم .بعضی از اعضای خانواده بستری هم شدند. من تا 50 روز نتوانستم سر درس برگردم. فروردین و اردیبهشت ماه ما درگیر این مسئله بودیم . در حالی که روز های من در رختخواب می­گذشت واین برای من دردناک بود.

  

اگر در درسی نحوه مطالعه رو تغییر دادی و باعث پیشرفت شد این تغییر به چه صورت بود؟

چالشی ترین درس برای من همیشه و در هر دوره ای  انگلیسی بوده و هست. در سال دوم من به طور روزانه برای این درس  وقت می گذاشتم. یک بخش را صبح زود قبل از همه ی دروس و یک بخشی رو قبل خواب. این خیلی مهم است که برای زبان هر روز وقت بگذارید. اگرچه کم. البته سال اول من این طوری نبودم. این کار باعث شد درصد زبان من از 14 درصد در سال اول به 41 درصد در سال دوم برسد که شاید اگر این درصد را سال اول زده بودم قبول بودم.

 

از چه منابعی از کانون استفاده می­ کردید؟ چه ویژگی مهمی داشتند؟

من در دروس فارسی و عربی و زبان از آبی جامع استفاده می­کردم. در اختصاصی ها هم اکثرا سه سطحی ها را داشتم که حسن ختامی برای تکمیل دروس اختصاصی بود. کتاب های آبی عمومی سطح سوالات واقعا جذاب بود و ان ها را به کتاب های چالشی تبدیل می­کرد.

کتاب های سه سطحی که حجم کمی دارند برای مرور و جمع بندی عالی هستند .مخصوصا که می شود دید که چند درصد به ان سوال پاسخ داده اند. که یک ویژگی منحصر به فرد در کل کتب کمک آموزشی هست.

 

ایا تحلیل آزمون می­ کردید؟ از چه زمانی اغاز می ­کردید و به چه چیزی دقت می­ کردید؟

من تحلیل آزمون را روز جمعه یا شنبه انجام می­دادم. تمام سوالات را یک بار دیگه حل می­کردم. و جالب بود که در سوالات درست هم نکات خوبی وجود داشت و حتی روش حل و استنباط ها فرق می­کرد. سوالات نزده و غلط رو سعی می­کردم که خودم جوابش را پیدا کنم و بعد به پاسخ نامه رجوع کنم.

 

ازچه مطالبی در سایت و مجله استفاده می­ کردید؟

من به طور مداوم به سایت کانون سر می­زدم و عمده استفاده من از کارنامه های متنوعی بود که در اختیار من قرار می­داد. مجله را هم در طول هفته، هم من و هم والدینم کامل مطالعه می­کردیم. مصاحبه با رتبه های برتر و بخش نقاشی انتهای مجله همیشه توجه من را به خودش جلب می­کرد. و قهرمانان پيشرفت رو هم كه توضيح دادم بسيار جدي دنبال مي كردم.

 

روش مطالعه دروس ديني و زيست (نقاط قوت خود) را بیان کنید

دینی نقطه قوت من با درصد 89 در کنکور 1400 بود. در سال دوم کنکور عمده وقت دینی را با کتب درسی می­گذراندم و بیشتر تشریحی خوانی می­کردم تا تست. تست هم می­زدم اما نسبت به سال قبل کمتر و البته منظم تر. من آیه را از متن جدا نمی­دانستم و هردو رو باهم پیوند می­دادم و باهم می­خواندم. البته یک وقت هایی را هم صرفا برای آیه وقت می­گذاشتم که عمده سوالات دینی در کنکور سال های اخیر آیه بود.

وقتی که چند منبعی را کنار گذاشتم و با یک منبع کار کردم درس زیست تبدیل به نقطه قوت من شد.

 

ارتباطتان با پشتیبانتان چگونه بود و چگونه باعث پیشرفت شما بودند؟

روابط من با پشتیبانم فقط کاری نبود و ما با هم دوست صمیمی بودیم.ت ماس های ما گاها بیش از یک ساعت طول می­کشید و هر کار یا سوالی داشتم را برطرف می­کرددن.ایشان به من اعتماد داشتند و من به ايشان و  به معنای واقعی کلمه مشورت می­کردیم

 

فکر می­ کردید چنین رتبه ای بگیرید؟ 

من از گرفتن این رتبه مطمئن بودم. حتی انتظار بهتر از این را داشتم. اما خب بیماری کرونا تا حدودی وضعیت را خراب کرد.


آیا در طی مسیر خسته هم شدید و از رسیدن به هدف ناامید؟

من خسته شدم. زیاد هم خسته شدم. اما ناامیدی و فکر ترک مسیر و رها کردن هرگز! من حتی به آن فکر هم نمی­کردم. اصلا دست کشیدن از هدف برای من غیر ممکن بود.

مهم ترین محرک شما در این مسیر چه چیزی یا چه کسی بود؟

من وقتی دوستانم رو می­ دیدم که قبول شدند و از سد کنکور گذشته بودند، انگیزه می­ گرفتم. به علاوه من طرفدار فوتبال هستم و بازیکنان محبوب من روحیه ی جنگندگی من رو مضاعف می ­کردند.


سال اخر تفریح هم داشتی؟

بله من به طور منظم به مادربزرگ و اقوام سر می­زدم. گاهی با دوستان فوتبال بازی می­کردم.، سریال تماشا می­کردم و این اواخر مرتب والیبال بازی می­کردم. نکته قابل توجه این که من این تفریحات را از حد نمی گذراندم و به اندازه ی نیاز بود.

 

با توجه به اين كه شما با آقاي محمد جهانگيري ديگر قهرمان پيشرفت هم مدرسه اي بوديد ، آیا مدرسه شما در روند کلی و نتیجه شما موثر بود؟

من در مدرسه ی علامه حلی 1 همدان که مرکز سمپاد بود، درس خواندم و دوره ی راهنمایی را هم در مدرسه خلیج فارس که نمونه دولتی بود. مدرسه ما کلی مزایا داشت. اولا که هدف اکثر بچه ها در ان مدرسه درس خواندن بود و همه به نوعی به موفقیت فکر می کردند و این یک جو عالی را ایجاد می کرد. 

از طرفی جهت و مسیر  مدیریت مدرسه به سمت کنکور و المپیاد بود و سال آخر همه جوره حمایتمان کردند که از ایشان تشکر می­کنم.

اما این که بچه ها  نام و نشان علامه1 رو یدک می کشیدند و به لحاظ  مدرسه، روی کاغذ، بالاترین سطح رو داشتند کمی مانع پیشرفت می شد.یک جورایی از خودشان مطمئن بودند و دانش آموزان مدارس عادی رو دست کم می گرفتند. در کل مدرسه باعث پیشرفت ما شد اما فراموش نکنیم که دانش آموزان مدارس عادی هم به اندازه بچه های سمپاد شانس قبولی دارند و این رو به کرات دیدم.


اگر توصیه ای برای دانش اموزان دارید بفرمایید.

توصیه ی من به بچه ها این است که  هر کاری را که می خواهند شروع کنند، به آن متعهد بمانند و تحت هیچ شرایطی قبل از معلوم شدن نتیجه دست از هدفشان نکشند. ادیسون میگه خیلی از افراد دست از کار می کشند چون نمی دانند به موفقیت چه قدر نزدیک شدند.

 مصاحبه کننده: رامین غفرانی


قهرمان پیشرفت، مهسا کلانتری، از رتبه ی 6300 به رتبه ی 936

قهرمان پیشرفت، مهیارصفرزاده، از رتبه ی 10632 تا رتبه ی 869

قهرمان پیشرفت، آرش دهنو خلجی، از رتبه ی 7572 تا رتبه ی 89

Menu