یاسان شعبان پور در یک نگاه
نام شهر: بیجار ، استان کردستان
رتبه‌ی سال 1399 : 2679 منطقه‌ی 3 تجربی
رتبه‌ی سال 1400: 527 منطقه‌ی 3 تجربی
سال‌های حضور در کانون: یازدهم و دوازدهم و یک سال فارغ‌التحصیلی به مدت 3 سال
رشته‌قبولی: دندان پزشکی روزانه ی همدان
تحصیلات و شغل پدر: لیسانس جغرافیا، معلم
تحصیلات و شغل مادر: کاردانی علوم تجربی، دبیر علوم تجربی
کنکور 99 :
ادبیات ۳۳% عربی۶۸% دینی ۵۳% زبان ۴۵ % زمین 0 ریاضی ۴۱% زیست ۵۴% فیزیک ۶۳% شیمی ۴۲%
کنکور 1400 :
ادبیات 59% عربی ۸۹% دینی ۷۸ % زبان ۴۵ % زمین ۵۳% ریاضی ۱۳ % زیست ۷۸% فیزیک ۶۹ % شیمی ۶۴%
از چه سالی تصمیم گرفتید که وارد کانون شوید و در ازمون ها شرکت کنید؟
این تصمیم مربوط به پایه ی یازدهم هست. که البته شروع درس خواندن جدی من هم از همین پایه بود. یعنی هم زمان با شروع جدی مطالعه برای کنکور، در آزمون ها شرکت کردم.
چطور شد تصمیم گرفتید یک بار دیگر کنکور شرکت کنید؟
بحث توانایی مطرح بود. معمولا اولیا و افراد دور و بر کسانی که کنکور دارند، قبل از کنکور برای کنکوری ها یک حدود رتبه ای در نظر می گیرند که این کار از ریشه کار اشتباهی هست ! ولی برای من کاملا قضیه برعکس بود. یعنی پدر و مادرم با این قضیه کاملا منطقی برخورد کردند و به هیچ عنوان رتبه ای برای کنکور من پیش‌بینی نکردند. به همین دلیل بود که حتی زمانی که رتبه ی کنکور من ۲۶۷۹ شد اصلا ناراحتی نه برای من و نه برای خانواده پیش نیامد .
دلیل اصلی پشت کنکور موندن من، نرسیدن به رشته ی مورد نظر بود . هدف من از اول رسیدن به دندانپزشکی بود و متاسفانه کنکور ۹۹ به این هدف نرسیدم. پس تصمیم گرفتم که پشت کنکور بمانم تا حتما به این هدف برسم .
چرا این حرف ها رو زدم ؟ چون بسیاری از دانش آموزایی که پشت کنکور می مانند فقط برای بد بودن اسم رتبه ای که آوردند پشت کنکور می مانند و این کار قطعا یک اشتباه هست. چرا که من برای سال ۹۹ با رتبه ی ۲۶۰۰ می تونستم وارد رشته ی پزشکی و دارو سازی بشوم. ولی چون هدف من دندانپزشکی بود، تصمیم گرفتم پشت کنکور بمونم . وگرنه اگر قصد پزشکی یا دارو سازی داشتم قطعا همون سال ۹۹ به دانشگاه می رفتم
مخلص کلام این که برای رشته ی هدفتان پشت کنکور بمانیند و نه برای رتبه !
فکر میکنید دلیل موفقیت شما در سال دوم چه بود؟
مهم ترین دلیل موفقیت من برای سال دوم فهمیدن روش آزمون دادن و استراتژی آزمون بود. اصلا دلیل اصلی موفق نشدن من برای سال اول همین ضعیف بودن روش آزمون دادن بود.
برای سال دوم می شود گفت مطلب جدیدی به معلومات من اضافه نشد. بلکه فقط صحیح آزمون دادن رو یاد گرفتم . برای یاد گرفتن صحیح آزمون دادن هم نمی شود از نکته ی خاصی استفاده کرد. بلکه با تمرین و تکرار و زیاد آزمون دادن به دست میاید.
چه مواردی در سال اول داشتید که تصمیم گرفتید از آن ها فاصله بگیرید؟
یکی از چالش ها کند خوانی ناشی از وسواس کمال گرایی بود. برای سال اول کنکور، تایم مطالعه به خاطر همین وسواس به شدت بالا می رفت .
وقتی که می خواستم یک مطلب رو بخوانم، سعی می کردم که طوری ان رو یاد بگیرم که دیگه هیچ وقت نیاز به دوباره خواندن نباشد. همین باعث می شد یک مطلب رو بارها و بار ها بخوانم، در حالی که برای بار دوم یا سوم دیگه یادگیری مطلب تمام شده بود ولی این کمال گرایی باعث می شد که من چندین بار دیگر ان مطلب رو بخوانم .
این وسواس وارد آزمون دادن هم می شد. گاهی اوقات وقتی یک سوالی رو جواب می دادم شک می کردم که درست جواب دادم یا نه ! و دوباره ان سوال رو برسی می کردم . بعد چون حین مطالعه تقریبا تمام مطالب آزمون رو تمام می کردم، سعی می کردم که همه ی سوالات آزمون رو جواب بدهم (کمال گرایی ) در صورتی که این مسأله کاملا با نحوه‌ی صحیح آزمون دادن در تناقض هست . حذف کمال گرایی و وسواس ناشی از اون برای سال دوم کنکور واقعا کمک کننده و مفید بود .
چالش های پیش روی شما در سال دوم چه بود؟
سال دوم کنکور برای کسی که سال اول رتبه‌ی ۲۶۰۰ آورده چالش مطالعاتی ندارد. چون کسی که این رتبه رو میاورد تقریبا به اکثریت مطالب تسلط کامل دارد. افراد پشت کنکوری مشکل زمان ندارند . یعنی زمان کافی برای مطالعه و درس خواندن هست و پشت کنکوری معمولا کمبود زمان رو احساس نمی کند . مهم ترین چالش حفظ شخصیت و خسته نشدن از کنکور بود. چرا که رتبه ی ۲۶۰۰ قابلیت ورود به رشته های پزشکی و دارو سازی رو داره و این یک ریسک هست که کسی این رتبه رو زمین بگذارد و پشت کنکور بماند. چون احتمال داره که سال بعد حتی ان رتبه رو هم نیارید !. چالشی که ایجاد می شود این هست که پشت کنکوری زود نا امید می شود و امیدش رو به کنکور از دست می دهد . پس پشت کنکوری ها باید حتما و حتما با امید و شور و هیجان زیاد به سمت کنکور حرکت کند .
روزانه چند ساعت درس می خواندی؟
برای کنکور سال اول من مطالعه ی حدود ۸ ساعت در روز برای روز هایی که مدرسه می رفتم، و روزی ۱۵ ساعت برای روزهایی که کل روز آزاد بودم را داشتم . که همان طور که قبل تر گفتم ساعت مطالعه ی زیادی هست که باعث زود خسته شدن و کلافه شدن می شود. برای سال 1400ساعت مطالعه ی من بین ۶ تا ۷ ساعت بود .
کلا ساعت مطالعه ی رو به رشد یا رو به کاهش را نداشتم ! بلکه وابسته به مقطع درس خواندن و شرایط آزمون کانون، تایم مطالعه کم و زیاد می شد . بعضی آزمون ها هستند که مطالب ساده تری دارند یا این که مطالبی در ان آزمون مورد پرسش هست جز نقاط قوت آدم هست. پس به این دلیل تایم مطالعه کاهش پیدا می کرد و برعکس .
در ایام کرونا ، چگونه درس می خواندی؟
شرایط کرونا برای کنکوری ها خیلی هم بد نبود !. چرا که خیلی از تفریحات و ذهن مشغولی هایی که برای آن ها به وجود می‌آید را از بین برد ! مهمانی های خانوادگی ، مراسمات مختلف و ... که تقریبا یکی از مهم ترین ها مشکلات کنکوری هاست با امدن کرونا تعطیل شد و تقریبا به نفع کنکوری ها تمام شد !
البته در کنار این کلاس های تقویتی یا جمع های مفید کنکوری هم لغو شدند و این هم ضربه ی بزرگی به کنکوری ها بود. ولی برای شرایط مطالعه‌ی افرادی مثل من که کلا کلاس های تقویتی نمی روند و کل مطالعه را خودشان با کمک کتاب انجام می دهند، کرونا تقریبا به نفع بود .
بزرگترین نقطه قوتت را چه می دانی ؟
صبور بودن . هر اتفاقی که افتاد من صبر کردم.
میانگین مطالعه ات برای دروس اختصاصی و عمومی چقدر بود ؟ برای کدام درس بیشترین وقت را گذاشتی؟
اگر روز را ۴ قسمت در نظر بگیریم، سه قسمت برای اختصاصی و یک قسمت برای عمومی در نظر می گرفتم. چون به هر حال اختصاصی هم ضریب بالاتری دارد وهم دشواری بیشتری دارد . بیشتر ساعت مطالعه ی روزانه را هم زیست داشت.
درسی بود که در آن روش مطالعه ات را تغییر داده باشی؟
در واقع برای سال دوم کنکور روش مطالعه ی همه درس ها رو تغییر دادم. روش مطالعه ی سال اول خواندن درس نامه و یک مقداری هم تست بود. اما برای سال دوم بیشتر تایم مطالعه را تست زدن می برد و خواندن درس نامه تایم خیلی کم تری می برد. یعنی برای سال اول بیشتر درس نامه می خواندم و کمتر تست می زدم ، اما برای سال دوم این مسئله کاملا برعکس شده بود. همین مسئله باعث شد که من خیلی روش تست زدنم بهتر بشود و سرعت تست زدن هم بالاتر برود .
چه روشی برای مطالعه ی دو هفته ات داشتی؟
هدف دو هفته، رسیدن به برنامه‌ی کانون بود. چون کانون سرعت زیادی در پیشروی برنامه دارد و در نهایت زمان هایی برای مرور در نظر خواهد گرفت .
به طور کلی بازه ای از درس که آزمون در نظر گرفته بود رو بخش بخش می کردم (یا از پیمانه های کانون استفاده می کردم) بعد تمام سعی خودم را می کردم که هر روز همه ی درس ها بررسی شود. یعنی هر روز هر ۸ درس عمومی و اختصاصی مورد برسی قرار بگیرد. بعد برای هر درس اول از همه متن کتاب را مطالعه می کردم و بعد درس نامه ی کتاب کمک درسی تا اگه نکته هایی را از کتاب درسی متوجه نشدم، پیدا کنم و علامت بزنم . بعد تست های آموزشی حل می کردم تا تسلط بر مطلب تا حد زیادی افزایش پیدا کند . بعد در روز های آخر دو هفته (چهارشنبه ، پنج شنبه) برنامه را تا حد زیادی به سمت تست های زمان دار تغییر می دادم تا برای آزمون آماده تر بشوم .
فکر می کردی چنین رتبه ای بگیری؟
با وجود تسلط زیادی که روی آزمون دادن داشتم بله . من حتی سال قبل هم فکر می کردم که رتبه ی زیر هزار بیاورم، چون تسلط بالایی روی مطالب درسی داشتم، اما نحوه ی آزمون دادن و استراتژی آزمون دادن ضعیفی داشتم و همین مسئله باعث شد که به رتبه ی مورد انتظار نرسم . اما امسال تقریبا مطمئن بودم که رتبه‌ی بهتری از سال قبل میاورم .
توصیه ایی برای دانش اموزان داری؟
یکی از مهم ترین توصیه هایی که برای دانش آموزان دارم درس خواندن با تمرکز هست . این توصیه تا حدی به دانش آموزان مربوط می شود و بخشی از این توصیه هم به اولیا و خانواده ی دانش آموزان مربوط هست .
دانش آموز باید تا جایی که ممکن هست با تمرکز درس بخوانند . چرا که تمرکز روی درس خواندن کلا بازده مطالعه را دگرگون می کند. افرادی را داریم که با مطالعه ی ۱۵ ساعت هم موفقیتی در کارشان کسب نمی کنند و در مقابل افرادی داریم که با روزی ۷_۸ ساعت مطالعه به بزرگترین موفقیت ها می رسند . به نظر من عمده ترین تفاوت میان این دو گروه تمرکز روی مطالعه هست . دانش آموزان باید سعی کنند تا جایی که امکان دارد در دوره ی کنکور از مسائل حاشیه ای دور بشوند. ذهن خودشان باز کنند و کاملا ذهن را در اختیار مطالعه قرار بدهند . چرا که کل زمان درس خواندن چند سال کوتاه است و در یک چشم به هم زدن می گذرد. پس تمام مسائل حاشیه ای باید از ذهن خارج بشود تا بازده درس خواندن تا حد خیلی زیادی افزایش پیدا کند .
اولیا هم در تمرکز دانش آموزان نقش خیلی مهمی رو بر گردن دارند . اولیا باید شرایط درس خواندن را برای دانش آموز فراهم کنند . حتما و حتما فضای مطالعه ی دانش آموز باید ساکت و آرام باشد . دانش آموز به هیچ وجه نباید درگیر مسائل خانواده بشود . درگیری های خانواده نباید اصلا به گوش دانش آموز برسد . چرا که همه ی این مسائل ذهن دانش آموز را برای مدت بسیار طولانی درگیر می کند و تمرکز دانش آموز و راندمان مطالعه را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد .
نقش چه کسی را در موفقیتت بیشتر می دانی؟
اولین و مهم ترین فرد مادرم هستند که تمام این سال ها ، زحمت های بی دریغ و بدون چشم داشتی را در حق من ادا کردند . بعد پدر بزرگوار من هستند که یک مشاور به تمام معنا بود. بعد برادر کوچک ترم که با وجود سن و سال کمی که داشت بازی های کودکانه و انرژی کودکی خودش را کنار گذاشت تا سکوت برای من فراهم بشود و بتوانم بهتر مطالعه کنم؛ و مشاور بزرگوار بنده که اگه ایشان نبودند من اصلا کنکور دادن و درس خوندن برای کنکور را نمی شناختم.
مصاحبه کننده: مریم حضرتی
قهرمان پیشرفت، محمد بهزادی نژاد، از رتبه ی 4646 تا رتبه ی 426