معین محمدنژاد در یک نگاه
نام شهر : آمل
نام مدرسه : نمونه دولتی آمل
رتبه سال 1399 : 5884 منطقه 2
رتبه سال 1400 : 1429 منطقه 2
سال های حضور در کانون : از چهارم دبستان تا ششم، سال نهم تا سال دوازدهم، 1 سال پشت کنکور، 8 سال
رشته قبولی : پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل
تحصیلات و شغل پدر :کارشناسی ارشد ، فرهنگی
تحصیلات و شغل مادر : دکترای روانشناسی ، فرهنگی
دلیل اینکه مجدد کنکور دادی چی بود ؟
هدف من قبولی در رشته پزشکی بوده و نرسیدن به این هدف اصلا من را راضی نمی کرد، هرچی فکر کردم دیدم هدفی که دارم را باید بهش برسم برای همین خودم را راضی کردم تا سال دیگه کنکور بدم و به هدفم برسم.
نظر خانواده برای اینکه دوباره کنکور بدهید چی بوده؟
خانواده ام اجباری برای کنکور دادن مجدد من نکردند و به من گفتند تو هر تصمیمی بگیری ما حمایت می کنیم ، ولی این انگیزه را به من دادند که پتانسیل قبولی را دارم وهمیشه می گفتند تو قطعا می توانی به شرطی که اتلاش بیشتری کنی حتما به هدفت خواهی رسید
اعتمادی که به من داشتن باعث شد اعتماد به نفسی به من بدهد که بنشینم و مجدد برای کنکور بخوانم
چگونه شما را در این سال همراهی کردند؟
در این یک سال خانواده بسیار به من کمک کردند . محیط خانه را بسیار آرام نگاه داشتند تا من در آرامش بیشتری درس بخوانم پدرم بسیار برای من زحمت کشید و مجدد من را در آزمون ها ثبت نام کرد و کتاب هایی که نیاز داشتم را برای من تهیه کرد مادر و برادرم شرایط خانه را طوری برای من فراهم کرده بودند که هیچ چیزی من را اذیت نکند و درگیر مسائل جانبی نشوم و با آرامش درس بخوانم.
فکر می کنید چه دلیلی داشت که سال اول موفق نشدید؟
یکی از دلایلم این بود که برنامه ریزی درسی مناسبی نداشتم و مستمر درس نمی خواندم ، تعادل در زمان و میزان مطالعه درسی نداشتم ، عدم دوره زیاد دروس عمومی در طول سال در سر جلسه کنکور بهم صدمه زد.
دلیل دیگر هم این بود که با وجود کرونا مدوام کنکور سال 99 عقب می افتاد و باعث شد تلاش کمتری در انتهای راه کنیم و حس بی خیالی بهم دست داد و ساعت مطالعه ام بعد از عید به شدت کاهش یافته بود.
امسال به چه چالش هایی روبه رو بودی؟
به دلیل تاخیر در برگزاری کنکور و اعلام نتایج باعث شد دیرتر برای شروع مجدد مطالعه را آغاز کنم .
چالش بعدی هم ناامیدی که در دی ماه و بهمن ماه به سراغم امد که کاش همان سال قبل رشته ای را انتخاب می کردم و می رفتم و این قدر به خودم زحمت ندهم. ولی سریع به خودم تلنگر می زدم که باید امسال نتیجه مثبت بگیرم و به گذشته فکر کردن بیهوده است و باید تلاش خودم را ادامه دهم.
چالش بعدی بخش های حذف شده بود که در کنکور سال 99 حذف شده بود ولی در کنکور 1400 سوال امد و باید برای اولین بار می خواندیم .
نقطه قوت درسی تو در اختصاصی ها چه درسی بود؟
نقطه قوت من درس زیست شناسی بود .من درس زیست شناسی را یک بار به صورت سریع می خواندم ( به شکل یک روخوانی می خواندم) بعد یک مداد یا مارکر دستم می گرفتم و زیر قسمت هایی که فکر می کردم مهم است و ممکن است از آن ها سوالی بیاید خط می کشیدم و بعد سراغ مطالعه نکات می رفتم( نکاتی که از جزوه ها به دست آورده بودم) و بعد به سراغ تست می رفتم تا مشکلاتی که در هر بخش داشتم را متوجه بشوم.قسمت هایی که ایراد داشتم رو بررسی می کردم ونکاتش را در کتاب درسی می نوشتم تا در مطالعه بعدی از آنها استفاده کنم.
نقطه قوت درسی تو درعمومی ها کدام درس بود ؟
ادبیات. هرشب تست قرابت کار می کردم ( با کمک مادرم در هرشب قرابت معنایی و آرایه ادبی را با همدیگر کار می کردیم.) مادرم در مطالعه درس ادبیات کمک کرد تا بتوانم در این درس پیشرفت خوبی داشته باشم
اگر در درسی نحوه مطالعه را تغییر داده اید بگویید که این تغییر به چه صورت بوده است؟
در درس عربی در آزمون ها درصد های 20 و 30 کسب می کردم و در نهایت متوجه شدم با این روش مطالعه در این درس نتیجه نمی گیرم. عموما چون زیاد علاقه ای به این درس نداشتم خیلی وقت ها این درس را کلا کنار می گذاشتم و نمی خواندم.
پدرم پیشنهاد کرد برای این درس کلاس خصوصی برم و دبیرم اقای کاظمیان به من کمک تا در این درس نتیجه خوبی بگیرم و درصد عربی ام را به 76 درصد در روز کنکور رساندم.
چطور با کانون آشنا شدید ؟ به چه دلیل به کانون آمدید؟
از طریق مدیر دبستان با کانون آشنا شده بودم و تصمیم گرفتم از چهارم دبستان آزمون ها را شرکت کنم و تا ششم دبستان در آزمون ها شرکت کردم( برای ورودی نمونه و تیزهوشان).مجدد از سال نهم در آزمون ها شرکت کردم تا سال پشت کنکورم آزمون ها را دادم.
مهم ترین ویژگی های آزمون های کانون ، نکات طلایی بود که بعد از آزمون دادن و تحلیل آزمون متوجه اون نکات می شویم . در سوالات آزمون بعضی روش هایی هست که شما تا الان استفاده نمی کردید ولی طراح سوال ازآن استفاده کرده و دید شما را به سوالات و مطالعه درس تغییر می دهد.
ویژگی بعدی آزمون های کانونف برنامه راهبردی آن است که کمک می کند دانش آموز بدون استرس به تمام سرفصل ها برسد و جمع بندی خوبی داشته باشد.
برنامه ریزی را در طی دو هفته چگونه انجام می دادید؟
هفته اول:
روزانه حدود 10 ساعت درس می خواندم که 7 ساعت شامل دروس اختصاصی و 3 ساعت دروس عمومی بود.
هفته دوم:
تا روز سه شنبه همین برنامه را اجرا می کردم و روز چهارشنبه آزمون مشابه پارسال را از خودم امتحان می گرفتم و بعد از ظهر تحلیل آزمون را انجام می دادم
روز پنجشنبه هم دروس عمومی را یک بار دیگه ( بیشتر لغات ) مطالعه می کردم.
تحلیل آزمون را چه زمانی آغاز می کردید ؟
تا ساعت 3 صبر می کردم تا کارنامه آزمون بیاید و بعد از آمدن جواب آزمون حدودا یک ساعت و نیم استراحت می کردم و بعد سراغ تحلیل آزمون می رفتم.در هر درس سوالاتی که غلط زدم و دلیل اینکه غلط زدم را بررسی می کردم .سوالاتی که غلط زدم را درون کتاب خودآموز یادداشت می کردم و بعد از آن به تحلیل سوالاتی که پاسخ ندادم می پرداختم.و بعد ازآن به سراغ سوالاتی که درست زدم ولی شک داشتم می رفتم.تا ساعت 10 یا 11 تحلیل آزمون من ادامه داشت تا نکات آزمون را به طور کامل در بیاورم.
از چه منابعی از کانون استفاده می کردید؟
از کتاب های آبی ، سه سطحی ، دفتر برنامه ریزی و کتاب خودآموزی استفاده می کردم.بعد از مطالعه کتاب درسی، کتاب های آبی کانون را کار می کردم و سپس به سراغ کتاب های سه سطحی می رفتم.سوالات کتاب سه سطحی خیلی سوالات قشنگی بودند و بسیار نزدیک به سوالات کنکور 1400 بودند. این کتاب بسیار کمک کننده بود.
از چه مطالبی در سایت و مجله آزمون استفاده می کردید؟
در روز جمعه بعد از تحلیل آزمون در سایت کانون نظرات بچه ها در مورد آزمون را مطالعه می کردم.در مجله آزمون از قسمت قهرمانان پیشرفت استفاده می کردم و با خودم می گفتم امیدوارم در سال آینده که کنکور را دادم مثل این بچه ها با منم مصاحبه بشود (زمان هایی که خسته می شدم به خودم می گفتم امسال کنکور عالی می شوم و با من هم مصاحبه می کنند) از راهکارهای این افراد استفاده می کردم تا ترازم را بهبود بدهم.
از روش های مدیریت زمان استفاده می کردید؟ دفتر برنامه ریزی داشتید؟
از همان شروع کار برای امسال برای تمامی کار تستی که در منزل داشتم، زمان می گرفتم تا سر جلسه کنکور زمان کم نیاورم. آزمون های کانون هم سر ساعت شروع می کردم و زمانم را مدیریت می کردم. در مدیریت زمان بسیار حساس بودم.
دفتر برنامه ریزی داشتم و در طی دو هفته دفتر برنامه ریزی را پر می کردم و هر هفته اگر ساعت مطالعه ام خوب بود که خودم را تشویق می کردم و اگربد بود به خودم می گفتم باید در هفته بعدی جبران کنم.
در دوران جمع بندی چه روشی داشتی؟
در کنار آزمون های جمع بندی کانون از کتاب زرد کانون هم استفاده می کردم. من حدود 17 آزمون مشابه کنکور را قبل از کنکور کارکردم و این کار باعث شد تا استرسم را مدیریت کنم. آزمون های جمع بندی کانون بسیار خوب بود و در این ازمون ها تراز خوبی را کسب کردم.
در طول مسیر خسته یا ناامید هم شدی؟
تمامی قهرمانان پیشرفتی که در مجله کانون با آن ها مصاحبه شده بود برای من الگو بودند. زمانی که ناامید می شدم یا ترازم پایین می آمد همیشه می رفتم قهرمانان پیشرفت را مطالعه می کردم و با خودم می گفتم اینها توانستند موفق بشوند پس من هم می توانم.
فکر می کردید چنین رتبه ای بگیرید؟
با توجه به تلاشی که در سال دوم کرده بودم انتظار این که رتبه خوبی بگیرم و بتوانم پزشکی بابل قبول بشوم را داشتم.در روز کنکور هم وقتی به درس ریاضی رسیدم طبق مدیریت زمانم خیلی از سوالات را نتوانستم جواب بدهم و یک حسی به من می گفت زمان زیادی برای این درس بگذار! ولی به خودم گفتم اشتباه سال 99 را تکرار نمی کنم و با اتمام زمان درس ریاضی این درس را رها کردم و به سراغ درس دیگری رفتم.در زمان اعلام نتایج، لحظه ای که کارنامه را می بینی و می بینی برای هدفی که یک سال تلاش کردی و بهش رسیدی، حسی وصف ناشدنی دارد و اینقدر خوشحالی و ذوق داری که گفتی نیست، چون یک سال سخت را داشتی و تمام تلاشت را کردی تا به خواسته ات برسی.
توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟
هیچ وقت ناامید نشوید و همیشه به تلاش کردن خودتان ادامه بدهید و از اینکه ترازتان کم می شودیا افت می کند، ناامیدی به دل راه ندهید و سریع به خودتان بگویید من می توانم و در آزمون بعدی بهترین باشم. با تلاش بیشتر ادامه بدهید چون هدفی که شما دارید باید برایتان این قدر با ارزش باشد که ناامیدی هیچ کاری نتواند در مقابلش انجام دهد.
مصاحبه کننده: پرستو قربانی