گفت و گوی فائزه طایفه با قهرمان پیشرفت فاطمه قدسی

فاطمه قدسی از اسفراین در یک نگاه

رتبه سال 98: 10065

رتبه سال 99: 6637

رتبه سال 1400: 1186

سال های حضور در کانون: سال ششم و سال های هشتم تا دوازدهم و دو سال فارغ التحصیل، به مدت 8 سال

رشته قبولی : پزشکی بجنورد

نام مدرسه : فرزانگان استعداد های درخشان

شغل مادر : خانه دار

شغل پدر : فرهنگی _ فوت شده اند

چه سالی وارد کانون شدید و هدفتان چه بود؟

اولین سالی که وارد کانون شدم سال ششم بود که برای ازمون تیزهوشان می خواستم شرکت کنم و هدف مهمی برایم بود واولین باری بود که با نحوه ازمون دادن و تست زنی و برنامه ریزی اشنا می شدم و واقعا برایم ارزشمند بود.و بعد از سال هشتم به طور مداوم و حتی تابستان ها در ازمون ها شرکت می کردم و طبق برنامه پیش می رفتم در واقع رسیدن به برنامه ها و ازمون دادن برایم خیلی مهم بود و همچنین هدفم که از همان ابتدا پزشکی بود.

ساعت مطالعه شما در سال های دهم و یازدهم و دوازدهم به چه صورت بود؟

ساعت مطالعه من در سال های دهم و یازدهم در حدود4 الی 5 ساعت و بیشتر در حیطه مدرسه بود و البته برنامه مدرسه با برنامه کانون همراهی داشت. سعی می کردم درس همان روز را در زمان و وقت خودش بخوانم و پیش خوانی هم داشتم.

اما از تابستان یازدهم به صورت جدی تر شروع کردم و میانگین 7 الی 8 ساعت در روز های تابستان درس می خواندم و هدفم هم بیشتر جمع بندی مباحث پایه دهم و یازدهم بود و در سال دوازدهم در روزهای مدرسه 5 ساعت و در روزهای تعطیل میانگین 8 ساعت و در روزهای بعد عید تا 10 ساعت مطالعه هم داشتم.

چه شد که به دوباره کنکور دادن فکر کردید؟ وازچه زمانی شروع به مطالعه کردید؟

دررابطه با پشت کنکورماندنم باید بگویم که طبیعتا وقتی یک نفر هدف بزرگی دارد باید خیلی برایش تلاش کند و بجنگد. من آن قدری که لازم بود تلاش نکرده بودم و این را هم می دانستم که خدا به هر کس به اندازه تلاشی که کرده پاداش می دهد .سال اول بعد اعلام نتایج متوجه شدم به ان چیزی که دوست دارم نمی رسم و خواستم دوباره برایش تلاش کنم و واقعا دوست نداشتم صرفا یک رشته ای را بخوانم که هیچ علاقه ای به آن نداشتم.سال دوم که اواخر شهریور نتایج امد من از هفته سوم مهر شروع به تلاش کردم . اما در سال سوم به دلیل کروناو تعویق کنکور که نتایج دیرتر و در 9 ابان اعلام شد، من از 13 ابان شروع به خواندن کردم

چه تغییراتی در مطالعه خود در سال سوم ایجاد کردید؟

اشتباهی که در سال دوم کردم این بود که نقاط ضعف وقوت خودم را پیدا نمی کردم و بی توجهی می کردم. فکر می کردم اگر تستی را درست زدم حتما بلد هستم که درست زدم و دیگه به سمت تثبیت و مرور مطلب نم یرفتم که همین باعث می شد نقطه قوتم هم به ضعف تبدیل بشود. اشتباه دیگرم این بود که به مطالب کتاب خیلی خیلی کم توجه می کردم صرفا به یک بار خوندن کتاب بسنده می کردم و حتی همان یک بار را هم دقیق نمی خوندم در صورتی که خواندن چند باره کتاب و توجه زیاد به شکل ها حتی مثال ها و ریزترین و ساده ترین نکته ها در سال سوم خیلی به من کمک کردند. اشتباه سومم هم این بود که تست های کمتری می زدم . همچنین تنوع تست هایی که می زدم زیاد نبود و باعث شده بود تیپ تست های مختلف را نشناسم و سر ازمون با دیدن تست های مختلف استرس بگیرم .

نکته مهم دیگه این بود که من سال دوم تحلیل ازمون هارو اصلا جدی نمی گرفتم در صورتی که مهم ترین دلیل پیشرفت من در سال سوم تحلیل تک به تک سوال ها بود حتی ساده ترین سوال ها نکته هایی داشتند که باعث دید واضح تر من نسبت به مطالب کتاب شده بود.علت اینکه سال دوم دنبال تحلیل نم یرفتم این بود که حس می کردم اگر مطلبی را درست زدم حتما درازمون های دیگر و کنکور هم درست می زنم در صورتی که رها کردن این تست ها باعث می شد مطلب مرتبط با آنها را هم فراموش کنم.در سال سوم به دروس عمومی هم توجه بیشتری کردم چون یکی از اشتباهات من در سال دوم عدم توجه به دروس عمومی بود.

عملکرد شما در دوران کرونا و ازمون های غیرحضوری چگونه بود؟

اواخر سال 98 که سال دوم کنکور من بود کرونا باعث پسرفت من شده بود حس می کردم دانش اموزان دیگر هم دراین دوران مانند دوران مدرسه درس نمی خوانند وتوجه کمتری به ازمون ها دارند همچنین درگیر حواشی ها و تعویق کنکور شده بودم که باعث شد من خیلی از درس خواندن عقب بمانم و نتوانم خودم را به مطالب برسانم.اما در سال سوم خودم را درگیر هیچ کدام از این مطالب نکردم. شرایط ایجاد شده برای همه یکسان است و همه سعی می کنند از این فرصت بهترین استفاده را بکنند و من هم با برنامه ریزی از این دوران بهترین استفاده را کردم و تمام ازمون هارو در خانه و دقیقا در ساعت خودش و پردازش اول شرکت می کردم.

تحلیل ازمون ها را چگونه انجام می دادید؟

تحلیل آزمون ها به شدت در افزایش درصد و تراز من نقش داشت و باعث پیشرفت قابل ملاحظه من شده بود.گاهی اوقات حتی تحلیل برای من تا روز دوشنبه طول می کشید اما چون متوجه پیشرفتم شده بودم به ان اهمیت می دادم و برایش زمان می گذاشتم.من در سال سوم تمامی سوال هارو بررسی می کردم حتی سوالاتی که درست جواب داده بودم و سوالاتی که آسان بودند .وقتی نکته ای جدید پیدا می کردم ان را در کنار مبحث مربوطه همراه تاریخ ازمون یادداشت می کردم و اگر سوالی را غلط زده بودم علت غلط زدن را هم یادداشت می کردم که بی دقتی بوده است یا یادگیری ناقص و دلایل دیگر.

در رابطه با درس زیست که من بیشتر وقت خودم را به ان اختصاص داده بودم سوالات مهم و سوالاتی که غلط زده بودم و یا سفید گذاشته بودم ، تمامی این سوالات را به همراه گزینه و پاسخشان و به همراه تاریخ ازمون در برگه ای یادداشت می کردم و قبل ازمون ها ان هارا مرور می کردم که درصد زیست من از 30 درصد سال دوم به 80درصد در سال سوم رسیده بود.این یادداشت کردن و مرور کردن باعث شده بود مطالب کتاب برایم ثبیت شود و جاهایی که مشکل داشتم برایم اشنا تر شده بود.در مورد ریاضی و فیزیک سعی می کردم در رابطه با مباحثی که غلط زدم یا شک داشتم چند تست راجب همان مبحث حل کنم.

در سال اول در کدام درس ها پایین ترین درصد را داشتی که در سال بعد پیشرفت کردند؟ چه راهکاری داشتی؟

زیست و شیمی جزو دروسی بودند که من پیشرفت قابل ملاحظه را در این دو درس داشتم . دررابطه با درس زیست من سال دوم فقط کتاب را ان هم به صورت سریع مطالعه می کردم و تست خیلی کمی برای ان می زدم اما در سال سوم کتاب را چندین بار و با دقت زیاد مطالعه کردم به قید ها و شکل ها توجه بیشتری کردم . درس زیست را به طور ثابت روزانه 3 ساعت مطالعه می کردم وتست های خیلی خیلی زیاد و متنوع برای آن کار کردم . تمامی نکات را در حاشیه کتاب یادداشت می کردم و همچنین به مروران توجه بیشتری کردم ، تحلیل زیست ازمون ها هم تاثیری فوق العاده روی افزایش درصد من داشت . نکته دیگر برای زیست این بود که من هنگام مطالعه زیست هر سه کتاب کنارم بود و اگر مثلا در کتاب یازدهم مبحث گیاهی می خواندم به مطالب مرتبط با ان در کتب دهم و دوازدهم هم مراجعه می کردم و به صورت ترکیبی ان هارا مطالعه می کردم.

در درس شیمی من سال دوم به محاسبات اهمیت نمی دادم اما در سال سوم نصف ساعت مطاعه شیمی را به محاسبات و نصف دیگر را به مفهوم و حفظیات اختصاص داده بودم . همچنین برای درس شیمی در رابطه با مبحث های مهم خلاصه نویسی هم انجام داده بودم و روزانه 2الی 2.5 ساعت شیمی مطالعه روزانه ام بود.در دروس عمومی ادبیات نقطه ضعف من بود که تا قبل عید من روزانه یک ساعت و نیم مبحث دستور و قرابت را مطالعه می کردم و برای دستور خلاصه نویسی کرده بودم و مفاهیم پرتکرارقرابت را هم یادداشت می کردم همچنین صحیح خواندن بیت ها در تشخیص قرابت خیلی کمک کننده هستند.همچنین شب ها یک صفحه از لغات ادبیات را هم در برنامه ام گذاشته بودم . در سال دوم اشتباه دیگری که داشتم این بود که گاهی از ظاهر سوال می ترسیدم و به سمت ان نم یرفتم اما در سال سوم این دید رو کنار گذاشتم و همه سوالات را بدون توجه به ظاهر و گاهی گزینه ی عجیب ، بررسی می کردم این هم به افزایش درصد من کمک کرده بود.

درصدهای کسب شده در کنکورهایی که شرکت کردید ؟

کنکور98: ادبیات 28 عربی 64 دینی 78 زبان 34 ریاضی 63 زیست 54 فیزیک 51 شیمی 22

کنکور99: ادبیات 28 عربی 73 دینی 56 زبان 10 ریاضی 62 زیست 25 فیزیک 32 شیمی 24

کنکور1400: ادبیات 34 عربی 84 دینی 84 زبان 28 ریاضی 36 زیست 72 فیزیک 25 شیمی 46

راهکارهای افزایش درصد خود را بگویید؟

در رابطه با دروس زیست و شیمی که قبلا اشاره کردم ، اما برای دروس ریاضی و فیزیک من ابتدا فرمول ها و مثال های کتاب و جزوه دبیر را مطالعه می کردم و سپس تست های اموزشی و زمان دار می زدم و 30 درصد وقتم را به خواندن کتاب و جزوه و 70 درصد ان را به تست زدن اختصاص داده بودم و همچنین سوال های مهم و دارای ایده جدید را در دفتر یادداشت می کردم و قبل ازمون ها مرور می کردم .

برای درس دینی به ایات بیشتر توجه داشتم و متن تمامی ایات را حفظ کرده بودم که خیلی کمک کننده بود.برای درس زبان شبانه یک ریدینگ و کلوزتست برنامه ثابتم بود و همچنین در زبان های استراحت لغات زبان مطالعه می کردم و در روزهای بعد تست ان را می زدم و همچنین برای گرامر خلاصه نویسی انجام داده بودم.برای درس عربی نیزبرای مبحث قواعدخلاصه نوشته بودم ودر کل دروس ادبیات و زبان و عربی را به صورت مبحثی مطالعه می کردم و نه به صورت درس به درس .

از چه روش های مدیریت زمان استفاده کردی؟

برای دروس عمومی جای دینی و عربی را عوض کرده بودم یعنی ادبیات دینی عربی و زبان .اما برای دروس اختصاصی با همان ترتیب دفترچه پیش رفتم .از تکنیک زمان های نقصانی و ضربدرو منها استفاده کرده بودم . اشتباه سال دوم من این بود که سعی می کردم یه سوال با راه حل طولانی را حتی اگر ده دقیقه زمان می برد در همان دور اول حل کنم که این باعث می شد به سوال های ساده نرسم و ان ها را از دست بدهم . اما در سال سوم به راحتی از کنار ان ها می گذشتم و در زمان ذخیره شده برمی گشتم و به تعداد زیادی از انها بدون استرس جواب می دادم مخصوصا در محاسبت شیمی و ریاضی. در درس های عمومی 15 دقیقه و درس های اخصاصی 20 الی 25 دقیقه وقت اضافه می اوردم.

ایا در سال سوم که برای کنکور می خواندید به گذشته هم فکر می کردید؟مثلا ای کاش سال قبل اینطوری می خواندم؟

من در سال سوم اصلا به گذشته فکر نمی کردم چون پذیرفته بودم که به اندازه کافی تلاش نکردم و این رو می دانستم که خدا به هر کس به اندازه تلاشش ثمره میده . من ان قدری که باید تلاش نکرده بودم پس انتظار نتیجه خوب هم نداشتم.سعی کردم از فرصتی که الان برایم پیش امده نهایت استفاده را بکنم و به جای فکر کردن به گذشته از الانم استفاده کنم و فرصت پیش امده را هم از دست ندهم.سعی کردم تمام کار های لازم را با برنامه ریزی انجام بدهم.من سال سوم کنکورم حتی از سال اول هم انگیزه بیشتری داشتم خوشحال تر بودم و اتفاقات پیش اومده را برای خودم مثبت در نظر می گرفتم و هیچ وقت اجازه ندادم افکار منفی به سراغم بیایند.

عملکرد شما در دوران جمع بندی چگونه بود؟

در سال دوم به این دوران توجه زیادی نداشتم و ازمون هارا به صورت نصف و نیمه رها می کردم اما در سال سوم از روش سه روز یک بار استفاده کردم و ده دوره کنکور برای خودم در نظر گرفته بودم و دقیقا با همان لباس ها و ماسک و وسایلی که قرار بود با خودم ببرم و در شرایط مختلف به عنوان مثال گرمای زیاد زیر پنجره یا جلوی کولر و سر و صدا ، همه این هارو شبیه سازی می کردم و از ساعت 8 تا 12 و ده دقیقه کنکور می دادم و بعد در بعد از ظهر تحلیل ان را انجام می دادم و یادداشت می کردم. به عنوان مثال در درس زیست سوال و مبحثی که اشتباه زده بودم و همچنین علت ان ها و راهکار آن را هم می نوشتم. مثلا مبحث پروتیین سازی به دلیل بی دقتی و برایش 15 تست در نظر می گرفتم .برای تمامی درس ها این کار را کرده بودم و در دو روز باقی مانده مرور و تست ان هارا انجام می دادم و به این روش اشتباهاتم کمتر و کمتر می شد.در این دوران به متن زیست و شیمی را خیلی اهمیت می دادم و در هر سه روز یک بار دو الی سه فصل هر کدام را به صورت سریع مطالعه می کردم.همچنین برای دروس عمومی سه الی چهار درس دینی و لغات ادبیات و زبان را طبق برنامه ریزی مطالعه می کردم.

یه نکته مهم دیگراین بود که من برای درس زیست و ریاضی تو این دوران ازمون تک درس هم می زدم مثلا یه باکس 50 تایی زیست طبق زمان کنکور.

ازمون هارا به صورت مستمرشرکت می کردی؟

من همه ازمون ها از جمله هدف گذاری ها و غیرحضوری ها را در سال سوم بدون غیبت شرکت کرده بودم حتی اگر تمامی مطالب را نخوانده بودم . ازمون یک شناختی از خودم به من می داد که کدام قسمت ها ضعف دارم و باید وقت بیشتری برایش بگذارم . همچنین اگر ترازم کم می شد به من تلنگری می خورد که کم کاری کرده ام و پیشرفت هم باعث می شد انرژی بیشتری برای ازمون های بعد بگیرم .برای برنامه ریزی من مباحث هر ازمون رو در برگه یادداشت می کردم و طبق حجم ان برای خودم برنامه می ریختم که نهایت در هفته اول یا یکشنبه هفته دوم مباحث را تموم کنم و پس از ان مرور انجام بدهم . همچنین هرروز صبح با توجه به مباحثی که باید در ان روز می خواندم برنامه ریزی می کردم.

انتظار این نتیجه را داشتی؟

من با توجه به شناختی که از خودم در سال سوم به دست اورده بودم و با توجه به نتایج ازمون ها و تلاشی که کرده بودم انتظار رتبه بین 600 الی 700 داشتم اما سر کنکور وقتی با سختی درس ریاضی مواجه شدم که نقطه قوت من بود و من همیشه در ازمون ها ان را کمتر از 70 نم یزدم ، باعث شد استرس بگیرم و کمی از زمان فیزیک را به ان اختصاص بدم که باعث افت درصد فیزیک من در کنکور شد .

هفته اخر و روزهای اخر چه کار کردی؟

من کنکور98 خارج را در هفته اخرزدم و همچنین نکات مربوط به کنکور 99 داخل و خارج را دوباره مرور کردم. تورق سریع دروس را انجام دادم. خلاصه هایی که نوشته بودم و ایات دینی و لغات ادبیات را بار دیگر مرور کردم همچنین فرمول های مربوط به دروس ریاضی و فیزیک.روز قبل کنکور درسی مطالعه نکردم و فقط سوالات دروس عمومی کنکور انسانی و هنر را بررسی کردم و سعی کردم ارامش خودم رو حفظ کنم و اصلا به نتیجه فکر نکنم.

تایم استراحت و مطالعه ات چگونه بود؟ و روزانه چند درس اختصاصی و عمومی در برنامه ات بود؟

روزهایی که ازمون داشتم بعد ازمون استراحت می کردم و شب را برای هفته اینده برنامه ریزی می کردم. اما در جمعه هایی که ازمون نداشتم تا ساعت 4 بعدازظهر مطالعه می کردم و بقیه زمان را به استراحت و برنامه ریزی برای هفته اینده اختصاص داده بودم .

میانگین ساعت مطالعه ام 8 الی 9 ساعت بود و زیست و شیمی در برنامه هرروز ثابت بودند و ریاضی و فیزیک به صورت چرخشی و یک در میان البته برای فیزیک وقت بیشتری می گذاشتم و ریاضی کمتر. همچنین دو درس عمومی روزانه در برنامه ام بود به عنوان مثال عربی که نقطه قوتم بود به همراه ادبیات در یک روز می خواندم و علاوه بر ان روتین شبانه تست قرابت وریدینگ و کلوز هم ثابت بود.

برخورد و همراهی خانواده ات در این سه سال چگونه بود؟

من هر چه از همراهی خانوادم بگویم واقعا کم گفته ام. مادرم و برادرم خیلی به من کمک کردند . برادرم مخصوصا در روزهای ناامیدی همیشه من رو امیدوار می کردند و در برنامه ریزی کمکم می کردند (ایشون خودشان در سال 94 رتبه 600 انسانی بودند).مادرم همه وقت خودشون رو مثل تایم های نهار و ... با من تنظیم کرده بودند و در روزهای ازمون برای من سوال های ازمون را از کانون تهیه می کردند تا من بتوانم به بهترین صورت ازمون بدهم.

در طی این سه سال همیشه من را تشویق کردند برای رسیدن به هدفم و همچنین در سال سوم برای ارامش بیشتر من مکان جداگانه ای را برای من اماده کرده بودند.نکته دیگر این هستش که من سال دوم بعد اعلام نتایج انتخاب رشته کردم و تا رشته های پرستاری شهر های نزدیک خودم روبا وجود اینکه هیچ علاقه ای نداشتم زدم و مطمئن بودم که قبول می شوم اما بعد نتایج شوک بدی به من وارد شد واین خانواده ودوستانم بودند که من را برای شروع دوباره اماده کردند و به من یاداور شدند که خدا برای رسیدن به هدفم یه فرصت دیگه به من داده و باید ازآن استفاده کنم و بینهایت از آن ها تشکر می کنم که در این دوران پشتیبان من بودند.

از کدام قسمت سایت کانون بیشتر استفاده می کردی؟

من دقیقا از قسمت مصاحبه ها و به خصوص قهرمانان پیشرفت بیشترین استفاده را می کردم و به من انگیزه بسیار زیادی میداد و باعث می شد با تلاش بیشتر به مسیرم ادامه بدهم.

برای دانش اموزان چه پیشنهادی داری؟

به دانش اموزان کنکوری توصیه می کنم که اولا روش مطالعه مخصوص خودشان رو پیدا کنند، اگه یک نفر با فلان روش موفق به کسب درصد خوبی شده فکر نکنند که من هم اگه این جوری بخوانم حتما درصد خوبی می اورم نه همیشه اینطور نیست، توانایی انسان ها با هم فرق می کند و هر کس روش مخصوص خودش را دارد. پس بگردید و پیدایش کنید. دومین مورد این هست که برنامه ریزی دقیق و با جزییات داشته باشند و هدفشان را به هیچ وجه فراموش نکنند. هم چنین به خودشان و ذهن خودشان اعتماد کامل داشته باشند و بدانند که موفقیت و طعم شیرین رسیدن به هدف حق ان هاست. از ان زمانی که در اختیارشان هست نهایت استفاده رو بکنند و بدانند فقط ان ها نیستند که در این مسیرقرار گرفتند وعدالت خدارو هم در نظر داشته باشند.

نکته دیگه اینکه به هیچ وجه خودشان رو درگیر حواشی نکنند و به هدف مهم خودشون فکر کنند.اگر افت درصد و ترازداشتند ان رابه عنوان نشانه مثبت در نظر بگیرند و برای بهتر شدن خوشان تلاش کنند.به هیچ عنوان هیچ قسمت و درسی را حذف نکنند چون ممکن است دقیقا سوال اسانی و از متن کتاب و همان قسمت بیاید که در ان صورت به خودشان می گویند کاش این مطالب را خوانده بودم.همچنین برای امتحانات نهایی : نه امتحانات را کنار بگذارند و نه کنکور را. دوران امتحانات نهایی فرصت خوبی برای مرور کردن کتب دوازدهم است و سعی کنند با برنامه ریزی درست در هر دوی این ها موفق شوند.

دانش اموزان دهم و یازدهم سعی کنند برنامه مدرسه و ازمون رادر کنار هم پیش ببرند و برنامه ریزی از الان تمرین کنند همچنین با نحوه درست تست زنی اشنا بشوند ، روش مطالعه خاص خودشون رو پیدا کنند تا سال کنکور با خیال راحت تری مطالعه کنند .

ونکته ی آخر:

انشالله که همه موفق بشوند وهیچ طوری تسلیم نشوید . به شما قول می دهم اگر خودتان بخواهید قطعامی شود. به شرطی که تسلیم بهانه هایتان نشوید.

مصاحبه کننده : فائزه طایفه

قهرمان پیشرفت، رئوف رستمی قاری قشلاقی ، از رتبه ی 3864 تا رتبه ی 529

قهرمان پیشرفت، محمد امیرامینی، از رتبه ی 3582 تا رتبه ی 37

قهرمان پیشرفت، محمدرضا تاجیک، از رتبه ی 857 تا رتبه ی 75

قهرمان پیشرفت، محمد جهانگیری، از رتبه ی 8531 تا رتبه ی 507

قهرمان پیشرفت، ایوب کریم نژاد، از رتبه ی 13310 تا رتبه ی 1242

قهرمان پیشرفت، فاطمه ترابی، از رتبه ی 11300 به رتبه ی 2414

قهرمان پیشرفت، سید یونس خاکباز، از رتبه ی 2212 به رتبه ی 703

قهرمان پیشرفت، طاها سالاری نژاد، از رتبه ی 9000 به رتبه ی 1007

قهرمان پیشرفت، حمیدرضا یادگاری، از رتبه ی 3700 به رتبه ی 1426