مراسم تجلیل از 32 قهرمان پیشرفت کنکور 98

در روز یکم اسفند ماه 98 از قهرمانان پیشرفت سال 98 طی مراسمی تجلیل به عمل آمد و رتبه‌های برتر در این مراسم صحبت هایی داشتند...

مراسم تجلیل از 32 قهرمان پیشرفت کنکور  98

در روز پنجشنبه یکم اسفند ماه 1398 در ساختمان مرکزی بنیاد علمی آموزشی قلمچی، مراسم تجلیل از قهـــرمانان پیشرفت کنکور سراســـری سال 1398 در رشته های تجــربی، انسـانی و ریاضی برگزار شد. در این مراسم تعداد 32 نفر از رتبه های برتر که موفق به ارتقا چشمگیر رتبه های خود در کنکور امسال نسبت به سال قبــل شده بودند، حضور داشتند. مشروح صحبت های کاظم قلمچی و قهرمانان پیشرفت در ذیل آورده شده است .

کاظم قلمچی : قهرمانان پیشرفت، سه عامل در مورد شخص خودتان که باعث پیشرفت شما شد را بیان کنید. چون این موارد فرمول ندارد و مثل کلاویه های پیانو است. یعنی هیچ عاملی نیست که همه شما آن را ذکر کنید. ممکن است 20-30 درصد مشترک باشد اما از یکدیگر متمایز هستند. مجموعه این موارد می توانند برای افراد الهام بخش باشند اما نمی خواهیم همه مثل شما باشند. هرکس باید مثل خودش باشد.

تو زچشم خویش پنهانی اگر پیدا شوی/ در میان جان تو گنجی نهان آید پدید! 

شما الان دارید فکر می کنید که چکار کردید که به اینجا رسیدید. باید از خودتان جدا بشوید تا ببینید چکار کرده اید. خودت را بشناس! مهم این است که به مهمترین کارهایی که کردید بتوانید اشاره کنید. 


همچنین از نقش پدر و مادرتان بنویسید. پدر عبدالله رئیسی هر ماه یکبار به مدرسه فرزندانش سر میزد. فکر کنید که به لحاظ آموزشی برای شما چکار کرده اند. در پیرامون شما، پدر یا مادر، دایی، عمو ، معلم ، خاله و ... برای شما چه کار آموزشی ای انجام داده اند. شما آدم هایی هستید که ویژگی مهم تان این است که تاب آوری بالایی دارید و خم نمی شوید یا حتی اگر خم شدید نمی شکنید! اگر زمین خوردید بلند شده اید . این ویژگی را به خیلی از انسان ها باید آموخت. زمانی که خیلی ها مایوس شده و کنار رفتند، شما ادامه دادید. پس اگر شما اینگونه هستید فقط بخاطر شخص شما نیست؛ بلکه در محیطی بودید و در خانواده ای بودید که این تاب آوری را به شما آموخته اند.  خانواده شما به شما آموخته است که لوس نباشید و در برابر سختی ها مچاله نشوید! یکی از دانشجویان قبلا میگفت که من مسائل ریاضی را از مادرم آموختم. اگرچه وی بیسواد بود اما شوق و علاقه به ریاضی را در من ایجاد کرد. هدف از پرسیدن نقش پدرو مادر این است که بقیه والدین نیز بدانند که نقش والدین تعیین کننده است. گاهی اوقات رفتار آنها مثل تعیین یک محیط مناسب است و گاه نیز رفتار خاص و موثری را انجام می دهند. این امر اشاره به تئوری محیط غنی دارد؛ یعنی در محیطی رشد کرده اید که بسیار به شما کمک کرده است.


در سال جاری چه کارهایی کردید که متمایز بود و باعث پیشرفت و جهش امسال شما شد؟نقش پدر و مادرتان در موفقیت شما چگونه بود؟

  • عرفان رستمی – دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از شهر بهارستان(تهران) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال : 1452 در سال 97 و 369 منطقه3 رشته تجربی

از دلایل پیشرفت من این بود که انگیزه ام را افزایش دادم و گفتم کنکور چیزی است که در آن تخصص دارم و دوازده سال درس خوانده ام که نتیجه آن را ببینم و این باعث شد ترس از شکستم کم شود. همچنین سعی کردم همه مواردی که باعث می شد وقتم تلف شود را کاهش دادم مثل تلوزیون دیدن. این موارد را نمی توان حذف کرد اما میتوان کاهش داد. خانواده ام نیز خیلی کمکم کردند و مثلا در خانه تلوزیون نمی دیدند و مرا به دید و بازدید های نوروزی نبردند.

  • کیانا اختری اسکوئی– دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی - رتبه سال گذشته و رتبه امسال:1711 در سال97 و 226 منطقه یک در سال 98

برنامه ریزی منظمی داشتم و برای هر کاری برنامه داشتم و به برنامه راهبردی پایبند بود و سعی کردم از برنامه عقب نمانم و اگر عقب ماندم در ایستگاه جبرانی آن را جبران کنم. بسیار به تحلیل آزمون اهمیت میدادم. خانواده ام نقش پررنگی داشتند و مرا تشویق میکردند. مادرم از مجله و سایت کانون بسیار استفاده می کردند. هر گاه که خسته میشدم پدرم هدفم را به من یادآوری میکردند.

  • معصومه قاسم خانی- دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از شهرستان خوی - رتبه سال گذشته و رتبه امسال: از رتبه 7070 سال 97 تا رتبه 1179 منطقه 3 در کنکور 98

مهمترین عامل پیشرفت : روش مطالعه هر در را برای خودم کشف کردم و از تجارب رتبه های برتر در سایت کانون استفاده میکردم و باعث می شد تا بدانم در هر درس باید از چه روشی استفاده کنم. پدر و مادرم مرا تشویق به تحلیل آزمون میکردند و وادار می کردند تا اشتباهاتم را برطرف کنم.

  • امیر محمد داوودی – دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از نیشابور- رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 2662 در سال 97 و 121 منطقه دو در سال 98

 مهمترین عوامل پیشرفت من : برنامه ریزی اصولی و آمار گیری دقیق. برنامه ریزی اصولی برنامه ای است که گام به گام نباشد . بلکه اهداف بلند مدت را در نظر داشته باشد. آمارگیری کمک میکند تا سرشکستگی غیر واقعی را از بین ببرد. آمارگیری فقط مربوط به مطالعه نیست و مربوط به آزمون ها نیز است. در مورد نقش پدر و مادر نقش بسیار مهمتری حتی از موارد گفته شده داشتند و تنش های سال کنکور را کاهش دادند.

  • بصیر ابراهیم پور – دانشجوی مکانیک امیرکبیر از اصفهان- رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه2700 کنکور97  و252 کنکور 98

در سال 97 در آزمون ها همیشه تراز 7000 داشتم اما دچار  استرس کاذب بودم. در روز کنکور این اتفاق برای من افتاد و نتیجه خراب شد. خانواده ام باور نمیکردند که واقعا حال من در جلسه کنکور بد شده است. گذشت تا اینکه در یک جلسه ورزشی حالم بد شد و فهمیدند که 5 درصد نارسایی قلبی دارم. داروهایی مصرف کردم که اثر خواب آلودگی و افسردگی داشتند و تا 3 ماه درس نمی توانستم بخوانم. یک شب پدرم داستان سختی های زندگی شان برایم تعریف کردند. ایشان دوبار ورشکسته شده بودند و دوباره تلاش کرده بودند. به کمک مشاورم شروع کردم. چون درس ها را سال قبل خوب خوانده بودم نیاز نبود از اول همه را بخوانم. برخی مباحث را حذف کردم و برخی مباحث را فقط تست زدم. در آزمون ها توانستم به تراز 8000 هم برسم. پیش از جلسه کنکور با خودم تمرین کردم که کنکور را واقعا مثل یک آزمون بدانم تا استرسی نداشته باشم و در نتیجه موفق شدم. از پدرم سپاس گزارم که به من کمک کردند.


  • محمدصادق محمدی پور - دانشجوی پزشکی دانشگاه ارتش از اسلام آباد غرب - رتبه سال گذشته و رتبه امسال:  10700 در سال 97 و رتبه 1790 منطقه3 سال 98

به لحاظ اعتقادی خودم را در سال 98 تقویت کردم و به آرامش روانی رسیدم و حس میکردم یک نفر پشت من هست. نمازهایم را مرتب میخواندم. نماز به زندگی من نظم داد. صبح که برای نماز صبح بیدار می شدم بهترین زمان برای مطالعه بود. عامل دیگر برای موفقیتم این بود که مطالعه منسجمی داشتم. گاهی یک روز می خواندم و روز بعد نمی خواندم که در سال 97 بسیار رخ میداد. اما سال بعد تصمیم گرفتم که وضع را بهتر کنم و با پیشنهاد مشاورم تصمیم گرفتم منسجم تر درس بخوانم؛ اما به یکباره ساعت مطالعه ام را جهشی افزایش ندادم و برای هر مبحث به اندازه خودش زمان میدادم. نقاط قوتم را تثبیت کردم. در نهایت نیز از حواشی دوری کردم و به پدر و مادرم گفتم اگر حادثه ای بیرون از خانه رخ میدهد آن را به من اطلاع ندهند!


  • مرتضی حسن زاده – دانشجوی داروسازی بقیه الله از مراغه – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: از رتبه 9929 کنکور 97 به رتبه 2600 سال 98 رسیدم.

یادم است که در جلسه نفرات برتر تبریز یکی از بچه ها پرسیده بود که سوالات کنکور را در طول سال حل میکنم چطور میتوانم در سه روز یکبار با وجود اینکه درصدهای بالا داریم مغرور نشویم؟ شما گفته بودید که هربار یک تایم را از مجموع تایم آزمون سه روز یکبار کم کنید تا به تسلط بیشتری برسید. من این موضوع را کار میکردم. این موضوع سرجلسه کنکور به درد من خورد . چون سرما خورده بودم و نزدیک نمی ساعت را از دست داده بودم. خانواده و به ویژه پدرم نقش ویژه ای در موفقیت من داشتند و ایشان مجله آزمون را می خواندند و نکات مهم آن را به من منتقل می کردند.


  • علی محمد اشرفیان – دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه ارتش – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: از رتبه14000 سال 96 و رتبه 4300 سال 97 تا رتبه 1626 منطقه 2 سال 98

 دلیل پیشرفتم در سال اخر این بود که نسبت به کنکور بسیار جدی تر شدم و فهمیدم آینده ام چقدر به کنکور بستگی دارد. پس بر روی درس خواندنم تاثیر گذاشت. در سال سوم برنامه ریزی بهتری داشتم. نتایج خوب گذشته ام به من امید میداد. این که سه سال پشت کنکور ماندم و ناامید نشدم نقش اصلی اش بر عهده والدینم بود و به من پشتکار را آموختند.


  • سعید علوی -دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران از هشترود (آذربایجان شرقی) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 1102 کنکور 97 و رتبه 73 کنکور 98

بررسی و تحلیل درست آزمون خیلی به من کمک کرد. سال اول سطحی از روی آزمون ها می گذشتم اما در سال دوم اشتباهاتم را در کتاب خودآموز می نوشتم. در سال دوم ساعت مطالعه را افزایش دادم. مهمترین چیزی که درباره والدینم باید بگویم این است که بزرگترین انگیزه ام برای پشت کنکور ماندن را از آنها گرفتم و باعث شد با خودم فکر کنم که اگر پشت کنکور بمانم واقعا نتیجه میگیرم.


  • فراز سیدفروتن – دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه تهران از اصفهان – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 4106 نودوهفت و 177 منطقه یک 98

 پسرفت سال 97 را با برنامه ریزی در سال 98 جبران کردم. بی برنامگی باعث عدم موفقیتم در سال 97 شد. برنامه ریزی خوب آن است که از اهداف بزرگ نشأت بگیرد . افزایش اعتماد به نفس از سوی دیگر به موفقیت من کمک کرد. از اول و از همان کودکی والدینم همیشه مرا حمایت میکردند و در انتخاب رشته نیز اطلاعات مفیدی به من دادند. از لحاظ روانی و خصوصا در دوران پس از کنکور97 مرا باور داشتند و تشویق کردند که پشت کنکور بمانم.


علی نظری کاکاوندی-دانشجوی حقوق خوارزمی از کرمانشاه- رتبه سال گذشته و رتبه امسال: از رتبه36000 سال 97 تا رتبه147 سال 98

در سال انتخاب رشته از روی علاقه به رشته علوم تجربی رفتم و معدلم دراین رشته در نهایت 19.53 شد. اما در سال کنکور دیدم واقعا در این رشته دوست ندارم ادامه تحصیل بدهم و نمی خواستم کنکور تجربی بدهم.اگرچه ترازم در آزمون های تجربی حدودا 7000 بود. پس در کنکور97 از قصد سوالات را غلط جواب دادم و رتبه ام 36 هزار شد و در سال 98 گفتم که تغییر رشته میدهم و والدینم مخالفت کردند و گفتند چگونه دروسی را که بقیه در سه سال می خوانند تو در 7 ماه بخوانی( چون من کمی دیر شروع کردم و بخشی از زمان مطالعه را از دست داده بودم )! اما من در اولین آزمونی که شرکت کردم رتبه 6 کشور شدم و سپس والدینم به من اعتماد کردند. به برنامه راهبردی اعتماد کردم و از چند برنامگی دوری کردم. تا روز کنکور من 4 عدد دفتر برنامه ریزی کامل کردم و این باعث شد ساعت مطالعه ام افزایش پیدا کند. از سویی بر روی تحلیل آزمون هم تمرکز کردم و به همین ترتیب حتی سوالاتی که درست جواب داده بودم را نیز تحلیل میکردم.


  • سید محمد تقوی‌دوست – دانشجوی پزشکی بقیه الله از یاسوج – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه2100 کنکور97 و 966 کنکور98

مهمترین عامل موفقیتم شرکت در اردوی نوروزی دانشگاه امیرکبیر بود و به خوبی از دوران نوروزم استفاده کردم و به من انگیزه داد تا از دوران پس از نوروز استفاده کافی ببرم. همیشه صحبت های مطرح شده در جلسه برترها را نیز می خواندم و خودم در جلسه 7 فروردین برترها نیز حضور پیدا کردم و در مورد آزمون صحبت کردم. تحلیل آزمون را در سال 98 خیلی بهتر نسبت به سال قبل انجام دادم. همچنین روشم را درس زیست شناسی تغییر ادم و این خیلی به من کمک کرد. نقش والدینم کمتر از خودم نبود و برایم تلاش کردند و مهمترین آن این بود که وقتی میخواستم در سال دوم پشت کنکور بمانم مادرم اصرار کردند که پشت کنکور بمانم و من روحیه دادند. پدرم با همه مشغله ای که داشت من را به اردوی نوروزی تهران آوردند ( من در اردوی کلاسی نوروز شرکت کرده بودم ) . من قبلا در سال 96 و سال 97 وقتی خانواده ام در نوروز به مسافرت می رفتند بسیار ناراحت می شدم و حتی یکبار از شدت ناراحتی و عصبانیت میز مطالعه ام را شکستم. اما در سال98 در اردوی نوروزی وقتی میدیدم هم نوعان خودم درس می خوانند من هم انگیزه می گرفتم که درس بخوانم.


  • ماریه کاکه مم– دانشجوی پزشکی ایران از اشنویه ( آذربایجان غربی ) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 2545 سال 97 و 1447 سال 98

بعد از اولین کنکور نتیجه برایم دلخواه نبود و حالت افسردگی داشتم. صحبت های پدرم باعث شد بتوانم روی پای خودم بایستم. چیزی که باعث تفاوت بین رتبه های من در این دو سال کنکور شد سه عامل است : یکی واقعا بحث محیط بود و والدینم محیط آرامی را فراهم کردند در حالیکه سال قبل محیط خیلی مناسب نبود. دوم اینکه پدر و مادرم واقعا همراهم بودند و کمک میکردند تا فشارهای روحی و روانی را رفع کنم. سومین عامل نیز این است که ایمانم را نسبت به توانایی خودم بیشتر کردم و گفتم که به هدفی که دارم می توانم برسم و هر دو هفته یکبار علاوه بر تحلیل آزمون، خودم را و ایمانم را تحلیل میکردم. روحیه تسلیم ناپذیری به من کمک کرد تا موفق شوم. یک شعر که من روحیه میداد شعری کردی است با این مضمون: دختران سلطان زحمتشان بر باد رفته است و دختر آزاد آن است که زندگی اش بر روی قلم می چرخد. یعنی پول و ثروت باعث مقام و منزلت نمی شود بلکه تحصیل است که سرنوشت انسان ها را تغییر میدهد.


  • نگین مرادی – دانشجوی داروسازی تهران از اردبیل – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 4180 منطقه 2 سال 97 و 1066 منطقه دو سال98

جمع بندی خیلی بهتری نسبت به سال قبل داشتم و همه درس ها را حداقل یکبار خوانده بودم . از سویی وسواس کمتری نیز داشتم. پدر و مادرم ابتدا مخالف بودند که پشت کنکور بمانم؛ اما بعد به من اعتماد کردند و وقتی شروع به درس خواندن کردم از هیچ کمکی فروگذار نکردند. در سال قبل در جلسه کنکور من مدیریت زمان خوبی نداشتم؛ اما در سال دوم تست های زمان دار زیاد کار کردم و در آزمون ها پیاده کردم و در نهایت در جلسه آزمون نیز نیم ساعت در دروس اختصاصی زمان اضافه آوردم.


  • سارا ضیائی فر – دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از بیرجند– رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 6720 سال 97 و رتبه 112 منطقه دو سال 98

در سال اول از عید و خیلی دیر شروع به مطالعه حرفه ای کردم. در سال اول خوب تست نزدم اگرچه همه درس ها را تا حدودی خوانده بودم اما فکر میکردم می توانستم نتیجه خوبی بگیرم. در سال دوم رفته رفته ساعت مطالعه ام را بالاتر بردم و تست بیشتری بزنم. برای یک درس که مشکل داشتم شاید یک کتاب دار سه باره مرور میکردم و هربار نکات جدیدی کشف میکردم. همین باعث می شد تا به درک جدیدی از مباحث برسم. مادرم خیلی همراه من بودند و بر ساعت مطالعه ام نظارت داشتند. من در مطالعه انسان تنوع طلبی برای محیط بودم و خیلی جایم را عوض میکردم. پس از نوروز اگرچه خوب می خواندم؛ اما اعتمادم را از دست داده بودم و فکر میکردم نمی توانم نتیجه بگیرم. برای همین مادرم یک مکان جدید به من پیشنهاد دادند تا در محیط جدیدی مطالعه کنم و این خیلی به من کمک کرد.


  • امیر رستمی مقدم – دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران از کرمان – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 25678 کنکور 97 و 300 منطقه دو کنکور 98

مهمترین عامل پیشرفتم تغییر در یک رویکرد کلی است که سه مرحله دارد : اولین مرحله به نظرم ایجاد یک سکوت ذهنی بود. به نظرم همه افراد و خصوصا پشت کنکور ی ها با توجه به شرایط سال اول شکست هایی داشته ایم و این شکست ها بخشی از ذهن ما را درگیر می کند. برای رسیدن به موفقیت نمی توان با ذهن آشفته پیش رفت و تلاش کردم ذهنم را آزاد کنم.برای مثال خیلی از دوستانم در سال اول کنکور در رشته و دانشگاه  های خوبی قبول شدند اما من پشت کنکور ماندم و این مقایسه کردن ما آزار میداد و تلاش کردم دیگر خودم را مقایسه نکنم. دومین مرحله یک شفافیت ذهنی است؛ این سکوت ذهنی به یک شفافیت و هدفگذاری نیاز داشت. قبولی در دانشگاه بهشتی هدفگذاری اصلی نبود؛ بلکه رقابت من با خودم هدفگذاری من بود. تلاش میکردم نسبت به خود دیروزم بهتر شوم . مرحله سوم عملکرد مضاعف برای رسیدن به هدفم بود و تلاش کردم به لحاظ کیفی خودم را ارتقا دهم . پدر و مادر ها معمولا بحث اصلی شان حمایت از فرزندان است. اما جنس این حمایت ها فرق می کند. تصور اشتباه من این بود که همیشه باید به من امید بدهند و نقاط ضعفم را نبینند. در حالیکه همیشه نیمه خالی لیوان را به من یادآوری میکردند اما من قبول نمی کردم! اکنون معتقدم که همان نقص و کاستی ها را با همان حرف ها جدی گرفتم و الان می گویم که راهی که پدر و مادرم در پیش گرفتند چقدر هوشمندانه بود.


  • روزبه رحمانی – دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از تاکستان(قزوین) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 2106 سال 97 به 500 سال 98

پیوستگی در مطالعه یکی از عواملی بود که به موفقیت رسیدم . در سال اول روزهایی بود که اصلا درس نمی خواندم و همین باعث فراموشی مطالبی که خوانده بودم می شد . جمع بندی دوران اردی بهشت ماه نیز از سمت دیگر کمک زیادی به من کمک کرد؛ برای این جمع بندی از روش سه روز یکبار و کنکور سال های اخیر استفاده کردم. خانواده بیشتر از من هیجان برای چک کردن آزمون ها و تراز هایم داشتند. جو روانی مناسبی که ایجاد کردند به من کمک کرد و کتاب زرد عمومی و اختصاصی کانون به من کمک بسیاری کرد. رشید در یک درس باید همراه با پوستگی باشد و پیوستگی نیز باید آهسته آهسته باشد و به یکباره نمی توان یک درس را به نقطه قوت تبدیل کرد. من در درس فیزیک مشکل داشتم اما برای آن در بلند مدت برنامه داشتم و رفته رفته بهتر شد.


  • حسین عیوضی – دانشجوی پزشکی دانشگاه بهشتی از اراک – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 6647 سال 97 و 504 منطقه3 سال 98

نتیجه کنکور شخصیت ما را می سازد و از سویی موفقیت در کنکور به شخصیت ما نیز بستگی دارد. در تابستان بعد از کنکور من مردد بودم میان اینکه پرستاری بخوانم و یا پشت کنکور بمانم. در نهایت دیدم که پاسخ به این سوال ریشه در شخصیتم دارم. در سال دوم شخصیتم باعث شد شکست را نپذیرم. سال دوم من کارت ملی و شناسنامه ام را فراموش کردم ببرم سر جلسه کنکور ولی چون واقعا تلاش کرده بودم، استرسی نداشتم و آن را به خدا سپردم. مراقب که به من مراجعه کرد به او گفتم چند لحظه بعد بیاید کارت ملی ام را چک کند و او بعدش کلا فراموش کرد که سمت من بیاید. سال اول روش مطالعه ام درست بود اما شخصیت شکست ناپذیری نداشتم. من در سال اول وقتی انتخاب رشته میکردم پرستاری زده بودم و احتمال زیاد نیز قبول می شدم اما در روز آخر موعد انتخاب رشته ، من یادم افتاد که تفاوت انسان ها میان ضریب هوشی نیست بلکه میان اراده آنهاست . پس من گفتم چرا این موقعیت را از دست بدهم وگفتم باید شانسم را امتحان کنم. در سال اول سه سوال ریاضی را در کنکور نتوانستم حل کنم و به من استرس زیادی داد اما سال دوم گفتم اگر سوالی را من نتوانستم حل کنم بدین معناست که همه نمی توانند آن را حل کنند و استرس نگرفتم.


  • علی حبیبی – دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه بهشتی از یاسوج – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 2620 کنکور 97 و 825 سال 98

از عومل مهمی که به من کمک کردند می توانم به یادداشت کردن اشاره کنم. هر مطلبی که برایم مهم بود را یادداشت میکردم و با استفاده از همین یادداشت ها در دو ماه آخر یک منبع قوی داشتم که مخصوص خودم بود. ازسوی دیگر نکته مهم یک پارچه سازی منابع بود. مثلا یک مطلب که می خواستم از زیست بخوانم را می دانستنم که از یک منبع بخوانم نه اینکه هر مطلب را از چندین منبع بخوانم. مثلا در درس شیمی روی کتاب درسی تمرکز کردم. کتاب  های سه سطحی کمک کرد به تسلط کافی برسم. تست های مادر یعنی تست های سخت، متوسط و اسان را در همه جا میتوانستم پیدا کنم اما سوالات چالشی را در کتاب سه سطحی می یافتم. شنبه های بعد از آزمون را نیز فقط به تحلیل آزمون اختصاص داده بودم و هر نکته ای را یادداشت میکردم و دلیل عدم پاسخ به سوالات را نیز مینوشتم و این دلایل همیشه جلو چشمم بود تا بدانم کدام علت باعث شکستم شده و آن را تکرار نکنم. پدر و مادرم بسیار پیگیر نتایج آزمون هایم بودند و بسیار امید دهنده بودند و میگفتند آزمون بعد حتما بهتر خواهی شد. البته خواهر و برادرانم هم الگوی من بودند. برادر اولم استاد دانشگاه و هیأت علمی دانشگاه کمبریج هستند و ایشان برای من الگو بودند. همین که پدر و مادرم حضور داشنتند به من دلگرمی میداد تا درس خواندن را شروع کنم و این خصوصا زمانی مشهود بود که مثلا چند روز پدر و مادرم در خانه نبودند، واقعا تمرکز نداشتم و میزان مطالعه ام پایین می آمد.


  • سید امیر مسعود نبوی – دانشجوی علوم قضایی از زنجان – در سال 97 در رشته تجربی رتبه 29960 کسب کردم و سال 98 در رشته انسانی رتبه 162 را کسب کردم .

 اگر چه جهت گیری هایی در برابر رشته انسانی وجود داشت اما از قبل در رشته تجربی برای من یک شوق کاذب به وجود آمده بود که در سال چهارم از بین رفت و در سال چهارم کار خاصی نکردم چون به این رشته علاقه ای نداشتم. بعد از کنکور پدرم به من رشته علوم قضایی را معرفی کردند و به من پیشنهاد دادند انسانی بخوانم. میدانستم اگر امسال هم نتیجه نگیرم خانواده ام را ناامید خواهم کرد و دوباره برای جلب اعتماد آنها تصمیم گرفتم موفق شوم. اولین نکته در کسب موفقیت داشتن علاقه است. اگر علاقه نباشد هرچقدر هم انسانی تلاش کند نهایتا می شکند و نتیجه نمیگیرد. دومین نکته این بود که هدفمند مطالعه میکردم و دید واضح و روشنی نسبت به آزمون های بعدی داشتم و برای هر درس به اندازه می خواندم. پدرم خیلی با من منطقی رفتار می کردند و تعارفی نداشتند. اگرچه شاید سخت گیری به نظر برسد اما اکنون از ایشان سپاس گزار هستم. والدینم هم از لحاظ آموزشی و هم از لحاظ انگیزه دادن به من کمک می کردند.


  • میلاد پور زاهد – دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران از دهدشت – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 1671 سال 97 تا رتبه 49 منطقه 3 سال 98

در سال جدید، افزایش ساعت مطالعه به روزی یازده ساعت به من کمک بسیاری کرد و توانستم همه مطالب را بخوانم و چیزی را حذف نکنم. از سویی پایبندی به برنامه و حضور پیوسته در آزمون ها نیز موثر بود. همه کنکوری ها تلاش می کنند اما تلاش باید آگاهانه باشد. برنامه راهبردی یک برنامه اصولی و کلی است. هر دانش آموز باید برنامه را شخصی سازی کند. پدر و مادرم در روحیه دادن و انگیزه دادن به من در مواقع افت نقش داشتند اما نقش اصلی آنها در من ایجاد تمایل به درس خواند بود اگرچه والدینم بی سواد بودند. پدرم از سال دوم ابتدایی هر دو هفته یکبار به مدرسه من سر می زنند و این باعث شد علاقه من به درس بالاتر برود. معدلم در سال دوم 18 بود اما همین علاقه باعث شد در سال پنجم ابتدایی به معدل بیست برسم.


  • علی انعامی – دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران از اراک – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 4000 منطقه 2 نودهفت و 451 سال 98

مهمترین عوامل در موفقیت من خیلی عوامل درسی نبود چون تفاوتی در شیوه های مطالعه اما ایجاد نکردم اما در شور و شوقی که داشتم تفاوت ایجاد کردم. ابتدا باید مشخص میکردم چه اولویت هایی دارم و با توجه به این اولویت ها برای هدف تلاش کنم و باید مشخص میکردم که بین رسیدن به هدف و نرسیدن به هدف چه تفاوت هایی وجود دارد و این به من انگیزه میداد. مطالعه تنها بستگی به ساعت بالا ندارد بلکه باید دید پشت مطالعه چه عشق و علاقه ای وجود دارد. وقتی عشق و علاقه باشد تمرکز نیز همراه با ان می اید. در سال کنکور فقط نیاز نیست که دانش آموز درس بخواند و هیچ کار دیگری نکند. ورزش به من نشاط میداد و به نظرمن ارتباط با دوستان و خانواده بسیار مهم است. مهم است که با کسانی رفت و امد کنیم که اهدافی شبیه به من دارند و دوستانم کسانی بودند که یا پزشکی می خواندند و یا سخت درس می خوانند تا پزشکی قبول شوند و سعی کردم افراد متفرقه یعنی کسانی که هدی شبیه به من را حذف کنم چراکه چ.ن هدفشان مثل من نبود من را از هدفی که داشتم دور می کردند. من سال هایی که کنکور داشتم پدر و مادرم با هدفون تلوزیون می دیدند و ارام باهم صحبت میکردند. اگرچه برای آنها بسیار مهم بود که من به هدفم برسم و این را در رفتار آنها میدیدم و واقعا استرس داشتند اما این استرس را به من انتقال نمی دادند اما به من می گفتند که درس من چقدر برای آنها مهم است و می گفتند که من اعتماد دارند و در کارم دخالت نمی کردند و فشاری به من نمی آوردند؛ اما به من نشان می دادند که هدف من برایشان اهمیت دارد.


  • فاطمه یکه فلاح – دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از هشتگرد – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 4400 سال 96 و 2800 سال 97 و 548 سال 98

در سال 98 به کارنامه کنکور قبلی ام رجوع کردم تا دروس نوسانی  ام را بهتر کنم و در نهایت کارنامه نسبتا متعادلی در کنکور امسال کسب کردم. اما به دروس عمومی در سال قبل توجهی نمیکردم ولی در سال 98 با کتاب زرد عمومی خیلی روی دروس عمومی کار کردم و مدیریت زمان روی دروس عمومی را تمرین کردم و این خیلی تاثیر در موفقیتم در دوس عمومی داشت. خانواده ام به من آرامش دادند و آرامش برای کسب موفقیت بسیار اهمیت دارد و نمی توان آن را انکار کرد.


  • مریم پیرخضری – دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی از کرج – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 3100 سال 97 و 132 منطقه 2 سال 98

از عوامل مهم در موفقیتم برنامه ریزی دقیق و صحیح بود و تمام آزمون ها را در سال 98 شرکت میکردم. از سویی تحلیل ازمون دقیقی نیز داشتم. چراکه خیلی روش در س خواندنم نسبت به سال قبل تغییر نکرد اما این موارد مثل تمرکز بر تحلیل آزمون، حضور پیوسته در آزمون ها و... بسیار موثر بود چون سال قبل در ازمون ها خیلی غیبت میکردم. نقش والدینم خیلی اشکار در موفقیتم بود و از انها ارامش می گرفتم. انها صبر بساری بالایی داشتند و خیلی موارد فکر میکردم که کم اورده ام اما وقتی میدیم انها با چه شرایط سختی درس خوانده بودند و من چه شرایط بهتری دارم با خودم میگفتم که انصاف نیست که جا بزنم و این تداوم و تلاش باعث موفقیتم شد.


  • کیانوش رحمانی – دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران از تاکستان(قزوین) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: رتبه 1400 سال 97 و رتبه 700 سال 98

 یکی از عوامل موفقیتم این بود که درس زیست شناسی را بیشتر جدی گرفتم؛ در سال 97 درس زیست را خیلی پایین و 45 درصد زده بودم اما در سال 98 تمرکز بیشتری روی درس زیست شناسی گذاشتم و خلاصه برداری و حاشیه نویسی کردم و از بقیه روش مطالعه مناسب در این درس را پرسیدم و در سال 98 زیست را 85 درصد زدم. در دوران جمع بندی سال 97 خیلی خوب کار نکرده بودم اما در سال 98 خیلی بهتر عمل کردم. خلاصه برداری از دروس نیز بسیار مفید بود. نقش پدر و مادرم پررنگ بود و مرا امیدوار می کردند و به من می گفتند اگر تلاش کنم قطعا موفق خواهم شد.


  • سیدعلیرضا گلستانی شاد– دانشجوی پزشکی بقیه الله از کنگاور ( کرمانشاه ) – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: 1997 سال 97 و 639 سال 98

عوامل موفقیت من در سال 98 : اول اینکه یک سری چیز ها را محور قرار دادم و آن هم پیوستگی حضور در آزمون ها بود. جالب اینکه در سال 97 بسیاری از ازمون های کتاب زرد حضور برگزار می شد آنها را شرکت کردم. سال دوم کمی جو جاده کنکور گرفته بودم و حالت خلا مانندی ایجاد کرده بودم و نمی گذاشتم چیزی وارد این فضا شود. سه عامل مهم که مرا هدایت کرد این بود که اولا جنگنده تر شده بودم و مثل سال قبل نبود که اگر افت درصدی داشتم و از حل سوال باز می ماندم از ان دست بکشم و در برابر سوالات پختگی بیشتری داشتم و این باعث شد من به هیچ وجه دست نمی کشیدم. یک دفترچه بود که تست هایی که با آنها کلنجار می رفتم را در آن یادداشت میکردم که ایده بسیاری از این سوالات در کنکور هم آمد. دوم اینکه از صحبت های رتبه های برتر سال قبل و قهرمانان پیشرفت استفاده میکردم . سوم اینکه میدانستم پیشرفت پله ای است و یک شبه حاصل نمی شود و برای هر ازمون چنداز ده مشخص داشتم و هدفگذاری میکردم و اینکه همیشه خودم را در قبال نتایج و پیشرفت ها با خودم مقایسه می کردم. پدر و مادرم نقش بسیار موثری داشتند و حتی دیگر اعضای خانواده. خواهرم داروسازی زنجان و دامادمان پزشکی ایران می خوانند. مادرم هم دکتر روان شناسی هستند و ایشان در طی کردم مسیر به من بسیار کمک کردند.


  • علی پرمهر – دانشجوی پزشکی بقیه الله از یاسوج – رتبه سال گذشته و رتبه امسال: از رتبه5205 سال 97 تا 1374 منطقه در سال 98

من از همان راهنمایی درس خواندن را شروع کردم و در دبیرستان هم ادامه دادم اما شناختی از کنکور نداشتم و وقتی وارد دبیرستان شدم دیدم که اکثر دوستانم عضو کانون هستند و من خیلی کنکوری خواندن را بلد نبودم و از آزمون ها شناخت کافی نداشتم. از سال سوم دبیرستان عضو کانون شدم اما خیلی هدف خاصی نداشتم و به برنامه راهبردی توجه نداشتم و حتی در سال آخر نیز اینگونه گذشت و دیگران نیز به من القا می کردند که ازمون ها اصلا مهم نیست. بعد ازکنکور فهمیدم که اشتباه بزرگی مرتکب شده ام. رتبه کنکورم در سال 97 شبیه به رتبه ام در ازمون ها بود. پس از ان همه چیز سال قبل را کنار گذاشتم و والدینم نیز گفتند دوباره کنکور بدهم . در سال جدید تاکیدم بر روی برنامه ریزی بود. اوائل خیلی خوب شروع کردم اما اشتباهم این بود که فقط درس می خواندم و همه چیز دیگر را حذف کرده بودم که باعث شد از ابان تا پایان زمستان خیلی خوب نتوانم درس بخوانم. اما از عید شروع کردم و فهمیدم معنی دوران طلایی واقعا یعنی چه. کتاب های سه سطحی و خصوصا کتاب سه سطحی فیزیک خیلی به من کمک کرد. بعداز عید واقعا انگیزه گرفته بودم و برنامه ریزی منظم داشتم و خوب جمع بندی کردم. اگر قبل از عید هم به شیوه بعد از عید می خواندم رتبه ام بهتر میشد اما اکنون راضی هستم. پدر و مادرم همیشه می گفتند هر نتیجه ای که بگیری برای ما ارزشمند است و به من روحیه میداند.


تهیـــــه و تنظیــم :

امیرحسیــن رضافر

سخنان فرد محور قهرمــانان پیشرفت به همراه فیلم گفت و گوی آنها تک به تک به زودی در سایت بارگذاری خواهــد شد.

Menu