کنکور سراسری 97 از شهرستان تربت حیدریه
علی عبداله زاده
رتبه ی 2کشوری در گروه آزمایشی علوم تجربی
رتبه ی 1کشوری در گروه آزمایشی زبان
انسان ها را رویاهای ایشان و بعدها، هدف های روشن و مشخص شان به پیش می برند و در ناملایمت ها استوار باقی نگاه می دارند... رویاها و اهداف تو برای تحصیل و اشتغال در علوم تجربی و علوم پزشکی چیست و تا به کجا خواهد بود؟ (از کودکی تا به حال)
از چه زمانی و چگونه به این باور رسیدی که باید این مسیر را در پیش بگیری و تو می توانی موفّق بشوی؟
- از تابستان قبل سال سوم دبیرستان
از دوران کودکی تا به اکنون، چه کسانی در خانواده و مدرسه و در دوستان و آشنایان تاثیری جدّی بر روی تو گذاشتند و ایشان را در موفقیّت خود سهیم می دانی؟ ایشان چگونه به تو انگیزه دادند و کمکت کردند؟
- پدر و مادر و مدیر مدرسه مان؛ با قبولاندن این که توانایی این کار را دارم
پدر و مادر به غیر از نقش حمایتی و روحیه بخش خود در چه موارد ویژه ی دیگری به تو کمک کرده اند تا به این جا برسی و موفق شوی؟ لطفا مثال هایی از این موارد را ذکر کن.
- اعتماد به من و دادن آزادی های کافی در این مسیر
عمده ی فعالیت های تو در زمینه های غیر درسی شامل چه مواردیست؟ چه قدر وجود این فعالیت ها را به عنوان عامل ایجاد تعادل و شادابی برای کیفیت و بهبود فعالیت های جدّی درسی لازم می دانی؟ لطفا توضیح بده و مثال بزن.
- بیشتر تفریحم در زمان آزاد در اینترنت بود که بیشتر هم شامل مطالعه داستان یا فیلم می شد و واقعا تفریح برای داوطلبین در کنار درس لازم است
بهترین خاطره ی تو از کل سال کنکورت چیست؟ و چرا برایت اهمیّت دارد؟
- دورهمی هایی که با همکلاسی ها داشتم، چون واقعا دور هم شاد بودیم
دستاوردهای درسی و تحصیلی (شامل رتبه ها و مقام ها و...) تو در دوران تحصیل کدامند؟ کدام یک برایت باارزش تر و مهمتر است؟ چرا؟
- مسابقه برنامه نویسی علامه حلی که با یکی از دوستانم شرکت کردم و به تهران رفتیم؛ چون در یکی از زمینه ها مورد علاقه ام بود
آیا در طول این سال ها،زمان هایی نیز پیش آمد که احساس سردرگمی یا خستگی و ناامیدی کنی؟ در این صورت چگونه با خودت کنار آمدی و موضوع را حل کردی؟ چه کسانی تو را در این مهم یاری نمودند و چگونه؟
- بله، ولی با راهنمایی های مدیر مدرسه و شناختی که از خودم داشتم می دانستم که این خستگی ها زودگذر هستند و مسیر همچنان ادامه دارد
هیچ وقت شد که در رقابت کنکور، کار را تمام شده فرض کنی و توقف داشته باشی؟پیش آمد که غرور باعث کم کاری یا سهل انگاری تو شود؟ در این وضعیت ها چگونه خود را مدیریت کردی؟
- آزمون های کانون باعث می شد تا هر وقت همچین احساسی داشتم با دیدن نتیجه خودم و تلاش بقیه به خودم بیایم
از چه زمانی و چگونه با کانون و آزمون های کانون آشنا شدی؟ مجموعا چند سال و چند آزمون؟ اصلا چه شد که به کانون آمدی؟
- از همان تابستان قبل سال سوم که به طور جدی شروع به خواندن برای کنکور کردم به کانون آمدم؛ با توجه به تعریف های دیگران کانون را انتخاب کردم
دلیل حضور مداوم شما در آزمون‌های برنامه‌ای کانون چه بود؟
- چون غیبت را نشانه ضعف خودم می دانستم نه هیچ چیز دیگری
در سال‌های پایه از چه ترازی شروع کردید؟ اگر در این سال‌ها پیشرفت کرده‌اید، دلایل این پیشرفت چه مواردی بوده است؟
- اولین آزمون تعیین سطح بود و از تراز 7300شروع کردم، و مهم ترین دلیل پیشرفت را شناخت دقیق خودم و شناخت دقیق نقاط ضعف خودم و این که چگونه این اشکالات را رفع کنم می دانم
حضور در آزمون های برنامه ای کانون و تفاوت آن با سایر آزمون های عمدتا سنجشی و آزمایشی چه پیامدهایی برای تو داشت و در خلال این آزمون ها به چه تجربیات مثبت و مهارت هایی دست یافتی؟
- باعث می شد تا برنامه مشخصی برای درس خواندن و سنجش خودم داشته باشم
همان طور که می دانی عیار شرکت کنندگان در هر آزمون، معیار مهم تری برا ی قیاس و قضاوت عملکرد، نسبت به تعداد شرکت کنندگان آن آزمون است. آیا واقعا حضور مستمر و رقابت در آزمون های کانون با بالاترین جامعه ی آماری کشور و عیار بالاتر شرکت کنندگان آن (اغلب رتبه های برتر و دانش آموزان زرنگ در کانون آزمون می دهند و رقابت می کنند) و البته تعداد بیشتر این آزمون ها، منجر به پیشرفت و رضایت تو شد و یا برعکس خود یک عامل استرس زا و خسته کننده بود؟ چگونه خود را تحلیل و مدیریت می کردی و به رقابت ادامه می دادی؟
- واقعا یکی از دلایل یه پیش رفتن من دیدن بقیه نفرات برتر تجربی در آزمون ها بود و این عامل اصلا باعث نا امیدی من نبود هر چند که برخی ناامید می شدند ولی من هدفم و شناختم از خود مشخص بود و حتی وقتی رتبه ام به زعم عده ای خوب نمی شد ولی من می دانستم که چه می کنم
چرا از تابستان در آزمون ها حضور داشتی؟ آیا واقعا این موضوع که حضور در آزمون های تابستان و پرداختِ نگاه به آینده در کنار نگاه به گذشته در برنامه ی آزمون های تابستانی باعث پیشرفت در باقی ایّام سال می شود، صحّت دارد؟ در مورد تو چگونه بود و به چه نتایجی منجر شد؟
- چون واقعا به درس های نگاه به آینده و پیش خوانی درس ها اعتقاد داشتم و نتیجه آن را همان اولین باری که در تابستان سال سوم شرکت کردم دیدم
در چرا هیچ وقت در آزمون ها غیبت نمی کردی؟ استدلال تو چه بود؟ متاسفانه برخی از دانش آموزان در ایّام امتحانات در آزمون ها شرکت نمی کنند. آیا تو بین برنامه ی مدرسه ، فعالیت های تشریحی ، امتحانات و آزمون های تستی کانون، تفکیک قائل هستی؟ در غیر این صورت چگونه در ایّام امتحانات دچار مشکل نمی شدی؟
- نه من تفکیکی بین امتحانات و آزمون ها و درس خواندن خودم قائل نبودم چون برنامه خودم را جوری تنظیم می کردم که تمام این امتحانات و مطالعات و آزمون ها جوری باشند که کمک کننده با هدف نهایی من باشند
در مورد مهارتِ آزمون دادن و استراتژی ها و تکنیک های شخصی سازی شده ی خودت در آزمون ها چه مواردی را می توانی ذکر کنی که مفید واقع شده اند؟
- این که هر آزمون سعی کنم تا سریع تر از آزمون قبل سوالات را حل کنم
چه اطلاعات و استفاده های مفیدی از کارنامه ی آزمون های کانون که بلافاصله در عصر آزمون منتشر می شود، داشتی؟ آیا از سایر کارنامه ها و اطلاعات مفید جعبه ابزار کارنامه در صفحه شخصی خودت در سایت کانون نیز استفاده کردی؟ مفیدترین نمونه را ذکر کن.
- کارنامه 5درس باعث شد تا نقطعه ضعف اصلی خودم که در درس شیمی بود را و مطمئن شوم که در شیمی نقطعه ضعف دارم
مجله ی آزمون ، سایت کانون و کانال های تخصصی مقاطع کانون را هم بررسی می کردی و مطالعه داشتی؟ بیشتر شامل چه مواردی می شد؟
- مجله کانون را هم خودم و هم پدرم مطالعه می کرد و از ریزه کاری های نفرات برتر آگاه می شدم
آیا قائل به برنامه ریزی شخصی و ثبت عملکرد در دفتر برنامه ریزی بودی؟ چرا این موضوع را مهم و مفید می دانی؟
- اتفاقا مهم ترین عامل از نظر من شخصی سازی است زیرا هر فرد ضعف ها و قوت ها و ویژگی های منحصر به فردی دارد و شیوه برطرف کردن ضعف ها نیز برای هر فرد مجزاست
در مجموعه ی کانون تربت حیدریه و تهران، چه افرادی کمک موثرتری برایت بودند و چگونه؟ پشتیبان ویژه ی تو در مرکز تهران چه کسی بود و در چه مواردی از او کمک و مشورت می گرفتی؟
- پشتیبان سال سوم از لحاظ انگیزه دادن و پشتیبان سال چهارم از لحاظ راهکار هایی که ارایه می داد و مدیر کانون تربت از لحاظ پیگیری شرایط کمک می کردند
همان طور که می دانی و تجربه نموده ای، گاهی منبع، روش مطالعه را تعیین می کند و گاهی نیز روش، منبع مطالعه را. با توجه به این موضوع، از ابزارهای آموزشی و کمک درسی کانون به جز کتاب، کدام مورد را استفاده ی خاص داشتی و چه فایده هایی برای تو داشتند؟
- از کتاب های کانون کتاب های سه سطحی برای من خیلی مفید بودند، زیرا از درصد پاسخگویی داوطلبین هر سوال آگاه می شدم و همچنین سطح سوالات هم متناسب با نیاز هایم بود ضمن این که سوالات به صورت مبحثی جدا شده نبود و می شد به صورت مروری سوالات را حل کرد.
مفیدترین کتاب تو از بین مجموعه کتاب های آبی کانون کدام کتاب بوده است و چرا ؟
- کتاب آبی دینی؛ از لحاظ نکاتی که در بر داشت و همچنین سوالات کانون را نیز شامل می شد.
از بین مجموعه کتاب های سه سطحی کانون، چه کتابهایی داشتی و کدام ها را برای خود مفیدتر دیدی؟
- تقریبا تمام کتاب های سه سطحی را در سه سال داشتم و کتاب سه سطحی ریاضی و شیمی به نظرم از بقیه بهتر بودند.
یک از متُد نسبتا جدید اصول مطالعه و یادگیری، یادگیری به روش بازیابی است که در کنار تقویت مهارت های فراشناخت از جمله رویکردهای نوین و موثری است که اثر مفید و تمایزساز آن کاملا اثبات شده است. آیا تو هم از روش بازیابی استفاده می کردی؟
- بله، از تابستان سال سوم که به روش مطالعاتی اشتباهی داشتم و در 2آزمون نتیجه آن را دیدم متوجه شدم که نیاز به بازیابی مطالب در بازه های مشخص دارم و سعی کردم در طی سال سوم روش خودم را اصلاح کنم
برنامه و روش تو برای مرور و تحلیل آزمون، پس از هر آزمون چگونه بود؟
- همان روز آزمون بعد از انتشار کارنامه سوالاتی که نادرست پاسخ داده بودم را اول بررسی می کردم و سپس سوالاتی که در آزمون با شک پاسخ داده بودم یا سرجلسه به سختی به جواب رسیده بودم را بررسی می کردم تا پاسخ های ساده تر آن را یاد بگیرم.
شعار همیشگی کانون، برنامه ریزی ، خودآموزی و خودباوری است... در طول دوران حضور خودت در کانون تا به چه میزان از این شعارها برای تو محقّق شد و بهترین دستاورد شخصی و شخصیتی خود از آزمون های کانون را چه می دانی؟
- تا مدتی پس از شرکت در کانون بدون برنامه درس می خواندم اما پس از مدتی متوجه اشتباه خودم شدم و با برنامه ریزی و اجرای آن متوجه اثر زیاد آن در پیشرفت شدم و در زمینه خودآموزی و خودباوری از قبل از شرکت در کانون هم به آنها اعتقاد زیادی داشتم
در طول آزمون های سالی که گذشت، همیشه تو در بین ترازهای برتر کشوری هر آزمون حضور داشتی... آیا برای رقابت، رقیبان اصلی خودت را رصد همیشگی می کردی و بر روی نقاط ضعف و قوّت ایشان سرمایه گذاری داشتی؟ مثالی ذکر کن.
- بله همیشه نفرات برتر و درصد های آنها در آزمون را بررسی می کردم و درصد های آنها را تحلیل می کردم و با خودم مقایسه می کردم و یکی از سرمایه گذاری های من در 3ماه مانده به کنکور بر همین اساس بود که روی درس شیمی گذاشتم.
در ایستگاه های پایانی کنکور و زمان جابجایی رتبه ها و افت برخی از دانش آموزان، چه عواملی و چگونه باعث شدند که تو با حفظ قوای خود به تلاش بیشتر ادامه داده و حتی باز هم پیشرفت کنی؟ نقش همراهی با برنامه راهبردی را چه قدر در این موضوع دخیل می دانی؟
- اعتمادی که به توانایی خودم و شناخت کافی ای که از مشکلات و ایرادات و راه حل آنها داشتم؛ برنامه راهبردی برای دور شدن از سردرگمی خیلی مفید بود هرچند خودم تغییراتی در برنامه شخصی خودم نسبت به برنامه راهبردی داده بودم.
آیا در روزهای پایانی و روز و شب قبل از کنکور، همچنین در هنگام جلسه ی کنکور، دچار مشکلی شدی و مورد جدیدی برایت پیش آمد یا خیر؟ در این صورت چگونه به خودت مسلط شدی و به کارت ادامه دادی؟
- خوشبختانه تجربه هایی که در طی آزمون های کانون کسب کرده بودم به طوری بود که به مشکل جدیدی در جلسه کنکور برنخوردم که باعث نگرانی یا سردرگمی شود.
انتخاب تو برای تحصیل در دانشگاه، چه رشته ای است و کدام دانشگاه خاص؟ ملاک های اصلی تو برای این انتخاب، غیر از علاقه، شامل چه دلایل دیگری است؟
- رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد؛ با توجه هدفی که خودم برای زندگی آینده خودم دارم و شرایط زندگی و در نظر گرفتن مسایل شخصی خودم
و نهایتا این که مهم ترین ویژگی شخصیت آموزشی خودت را چه می دانی و چگونه به این مهم دست یافتی؟
- شناخت دقیق ویژگی های خودم و تحلیل مشکلات خودم و راه حل پیدا کردن برای آنها؛ از طریق زمانی که برای تفکر و ارزیابی شرایط خودم اختصاص می دادم تا به شناخت جامعی از خودم برای یافتن راه حل برسم.
مصاحبه‌گر: محمدحسن زارعی