اگر فردی نتواند دربارهی درونیترین ترسها، آرزوها و اهداف خود صحبت کند یا تمایلی به این کار نداشته باشد، آیا میتوانیم با پرسیدن آن چه در یک تصویر مشاهده میکند، به ترسها، آرزوها یا اهداف او پی ببریم؟ آیا او میتواند رویاها و تخیلات غیرقابل قبول و شاید ممنوعهی خود را در قالب داستان یا تصویر ترسیم کند؟ این یکی از مفاهیم رایج در روانشناسی است که انتخابها و توصیفها "اطلاعات زیادی دربارهی فرد" در اختیار شما قرار میدهند، ولی روانشناسی سوئیسی به نام هرمن رورشاخ آزمون معروفی را بیش از 80 سال پیش ابداع کرد که ایدهی آن توسط بینت در سال 1895 مطرح شد؛ کسی که بعدها اولین آزمون IQ را ابداع کرد.
رایجترین شیوهی گرفتن این آزمون، دادن ده کارت با لکههای جوهری است روی آنها نقش بسته است. نصف لکهها رنگی و نصف لکهها تک رنگ است. این شکلها به سادگی قابل تشخیص هستند. آزمونگیرنده ابتدا کارتی را به فرد میدهد و از او میپرسد که چه چیزی را مشاهده میکند. این کار تکرار میشود. آزمونگیرنده به جوابهای داده شده، مدت زمانی که فرد به هر کارت نگاه میکند، جهتی که فرد به کارت نگاه میکند و غیره توجه میکند.
محاسبهی نمره آزمون. در روش سنتی، آزمون طی چهار مرحله انجام میشود. در مرحلهی مشاهده آزموندهنده باید به طور خودجوش مشاهدهاش از کارتها را بگوید. هر چه گفته میشود باید نوشته شود. مرحلهی دوم مرحله پرس و جو است. آزمونگیرنده تلاش میکند دربارهی دو موضوع سؤال کند و هر کارت را مجدداً مرور کند. سؤالاتی دربارهی مکان و جزئیات آن میپرسد. آزمونگیرنده باید توجه کند که آزموندهنده به کل کارت توجه میکند یا خیر؛ و اگر به بخشی از کارت توجه میکند کدام بخش است. در رابطه با این که چه چیزی (فرم، حرکت، سایهبندی، رنگ) لکه جوهری را شبیه شیئی کرده است که آزموندهنده میبیند، سؤال میشود.
مرحلهی سوم مرحلهی قیاس است که در آن آزمونگیرنده دربارهی انتخابهای آزموندهنده تحقیق میکند و تلاش میکند معنی یا مفهوم آنها را دریابد. در آخرین مرحله که مرحلهی آزمون محدودیتها نام دارد، آزمونگیرنده سایر برداشتهای «متداول» را بیان میکند و از آزموندهنده میپرسد که این موارد را مشاهده میکند یا نه.
سپس مرحلهی تفسیر آغاز میشود. این مرحله به طرز حیرتآوری پیچیده است و در آن از تعدادی حرف توسط نمرهدهنده برای نمایش پدیدههای مختلف استفاده میشود. M میزان تصور و این که تا چه اندازهی تفاسیر «شخصی» هستند را نشان میدهد. K میزان اضطراب را نشان میدهد و از روی رنگ و حرکت به دست میآید. D میزان شعور فرد را به آزمونگیرنده نشان میدهد. S تمایل به ناسازگاری آزموندهنده را نشان میدهد و با تفسیر فضای سفید یا جزئیات خیلی ریز به دست میآید. سیستم نمرهدهی میتواند شبیه ترکیبی عجیب بین یک کتاب آشپزی و کتاب جادو باشد.
به طور خلاصه، هیچ گونه معنای قطعی و واحدی را نمیتوان از یک پاسخ خاص برداشت کرد. همه چیز نسبی است و تفسیر آنها مستلزم دریافت آموزش و داشتن تجربهی قابل ملاحظه است.
ای. جی فارِس 1984
تفاسیر رایج:
پاسخ و واکنش | تفسیر |
واکنش مکرر به قسمتهای کوچک و واضح در الگوهای لکه | شخصیت حساس، کمال گرو ریزبین |
مشاهدهی مکرر جانورهای متحرک | عجول، خواهان رسیدن فوری به خواستههای خود |
پاسخها اغلب تنها با رنگ تعیین میشوند. | از لحاظ عاطفی غیرقابل کنترل و دارای حالت انفجاری |
غالباً حیوانات ثابت و کوچک مشاهده میکند. | تابع، شخصیت و گرایشهای وابسته |
گرایش به دیدن نقشه | محتاط و گریزان |
اغلب نقاب میبیند. | تمایلی به نشان دادن شخصیت واقعی خود ندارد. |
شیوههای تخصصی مختلفی برای نمره دادن به این آزمون وجود دارد، ولی بسیاری از آنها به ابعاد متفاوتی از کارتها نگاه میکنند. هدف از این آزمون تشخیص یا ترسیم شخصیت واقعی فرد است. یکی از استدلالها این است که افراد نمیتوانند یا نمیخواهند دربارهی انگیزه و آرزو و بلندپروازیهای واقعی خود صحبت کنند. آنها یا به خاطر نداشتن بینش درباره انگیزههای قوی، عمیق و ناخودآگاه خود، یا به خاطر ناتوانی در بیان آنها این گونه رفتار میکنند و از گفتن حقیقت در مورد درونیترین آرزوهای خود خودداری میورزند. روانشناسان نگران دو نوع ظاهرسازی یا دروغگویی هستند: مدیریت برداشت، که در آن تنها چیزهایی گفته میشود که منجر به ایجاد تصویری مثبت از فرد میشود و خودفریبی، که فرد فکر میکند حقیقت را دربارهی خود میگوید در حالی که مشخصاً این گونه نیست. یکی از فرضیات مطرح این است که شیوههای تصویری مثل تحلیل لکهی رورشاخ بر این مشکلات غلبه میکند.
آزمون رورشاخ تنها روش تصویری در روانشناسی نیست. وجه مشترک این آزمونها این است که محرکی را در اختیار فرد قرار میدهند (اغلب یک تصویر، ولی میتواند صدا یا بو نیز باشد) و سپس فرد را ترغیب میکنند تادرونیترین و شدیدترین افکار، احساسات و آرزوهای خود را در آن ترسیم کنند. آنها میگویند که چگونه در برابر محرکی مبهم از خود واکنش نشان میدهند. هر قدر محرک نامشخص و مبهمتر باشد، فرد بیشتر شخصیت خود را در قالب آن ترسیم میکند.
طبقهبندی آزمونهای تصویری به پنج دسته لکه یا تصاویر انتزاعی. این تصاویر را میتوانید به سادگی با ریختن یک قطرهی بزرگ آبرنگ وسط یک صفحه ایجاد کنید. سپس صفحه را تا و الگوی بهدست آمده را مشاهده کنید. صدا. فرد به صداهای مختلف (ترانه، گریهی نوزاد، تصادف خودرو) گوش میکند و نحوهی واکنش خود را توصیف میکند. کامل کردن. فرد این جملهها را تکمیل میکند. «ای کاش هیچگاه ....» «بزرگترین ترس من این است که ....» «تا حدودی افتخار میکنم که ....» نقاشی آزاد. از فرد خواسته میشود اشیای خاصی را بکشد (خانه، خودرد، پدر یا مادر) و سپس به سؤالهایی درباره آنها پاسخ دهد. اشیای واقعی. از فرد خواسته میشود با یک شیء واقعی (عروسک، آجر، ماسه) بازی کند، آن را بسازد یا حرکت دهد و در عین حال عملی را که انجام میدهد، توصیف کند. |
فرضیهی تصویری مدتهاست که در روانشناسی وجود دارد و تا حدودی به این دلیل است که به نظر میرسد روانشناسان قابلیت کمتری در کشف انگیزههای افراد، به ویژه انگیزهی آنها برای موفقیت و پیشرفت دارند. به همین دلیل، دیوید مکلِِلَند، که بر روی دومین آزمون مشهور تصویری در روانشناسی (آزمون درک موضوعی[2] که در آن از یک مجموعه نقاشی (تصویر) به جای لکهی جوهر استفاده میشود) به طرز گستردهای کار کرده است، ادعا داشت که با این کار سه انگیزه و نیاز مهم را میتوان شناسایی کرد. این موارد عبارتاند از نیاز به پیشرفت، قدرت و وابستگی. ایدهی آزمون درک موضوعی این است که فرد خاطرات و داستانهایی دربارهی تصاویر میگوید که اطلاعات دقیقی از انگیزههایی را فراهم میکند که فرد قادر به صحبت کردن درباره آنها نیست.
اگر پاسخ دهندگان، تصاویر لکهی رورشاخ را تنها به صورت لکههای ساده توصیف کنند، پاسخهایشان تدافعی محسوب میشود.
پاول کلین، 1993
انتقادات وارد بر این آزمونها. چهار ایراد (که برخی آنها را مخرب میدانند) به این آزمونها با دلایل علمی وارد شده است.
اولاً، این آزمونها غیرقابل اتکا هستند، چرا که کارشناسان و امتیازات مختلف، تفاسیر مختلفی ارائه میدهند. اگر آزمونگیرندگان نتوانند بر سر معنای تفاسیر به توافق برسند، در این صورت راه به جایی نمیبریم.
ثانیاً، معتبر نیستند؛ به این دلیل که نمرهها هیچ چیز را پیشبینی نمیکنند. به طور خلاصه، آن چه را میگویند اندازهگیری میکنند، در حقیقت اندازهگیری نمیکنند.
ثالثاً، شرایط مختلف، تفاوتهای قابلملاحظهای ایجاد میکند. حالت روحی فرد، ویژگیهای آزمونگیرنده و شرایط آزمون بر نتایج تأثیر میگذارد که نشان میدهد بر عوامل جزئی و پیش پاافتاده، بهجای عوامل اساسی و زیربنایی دست میگذارند.
رابعاً، آزمونگیرندگان بر سر این که این آزمونها چه چیزی را اندازهگیری میکنند اتفاق نظر ندارند: نگرشها، دفاعیات، انگیزهها یا آرزوهای عمیق. آنها با سنجیدن تمام عوامل، در حقیقت هیچ چیز مشخصی را اندازهگیری نمیکنند.
با این اوصاف، چرا هنوز از این آزمونها استفاده میشود؟ آیا این نویسندگان تنبل، روانشناسان ناشی یا مدیران ساده لوح هستند که از این آزمونهای (تأیید نشده) استفاده میکنند؟ چرا باوجود محدودیتهایی که این آزمونها دارند، همچنان از آنها استفاده میشود؟
این آزمونها اغلب دادههای منحصر بهفرد و جالبی را با سهولت نسبتاً زیادی فراهم میکنند که با آزمونهای دیگر و با صرف هزینهی کم، سرعت و سهولت زیاد نمیتوان به دست آورد.
کارشناسان حاذق و آموزش دیده میتوانند یافتههای چشمگیر، قابلاطمینان و تبیینکنندهای بهدست آورند که از طریق دیگر آزمونها و مصاحبهها نمیتوان به دست آورد.
جامعیت دادههای بهدست آمده در حدی است که دادههای بهدست آمده از سایر آزمونها، خام، فاقد جذابیت و خشک به نظر میرسند.
میتوانند سایر یافتهها و ایدهها را تکمیل کنند.
به این ترتیب، تقریباً بعد از گذشته 100 سال، برخی از روانشناسان همچنان از لکههای رورشاخ برای درک شخصیت استفاده میکنند، ولی مطمئناً از مقبولیت آن در میان روانشناسانی که به ابداع روشهای معتبر و قابلاطمینان اهمیت میدهند، کاسته شده است.
چکیدهی مطلب-آیا آزمون رورشاخ میتواند به درک شخصیت کمک کند؟-گاهشمار
رورشاخ، تشخیص روانشناسی مفهوم نوین تکنیکهای تصویری آزمون درک موضوعی معرفی رایجترین شیوه امتیازدهی رورشاخ حملهی شدید آ پاول در کتاب مکتب شخصیت | 1921 1939 1943 1954 2004 |
[1] . یک آزمون روانی فرافکن است که در آن افرادی که مورد آزمون قرار میگیرند، تلقی خود را از لکههای عجیب و غریب جوهر میگویند و بر اساس تفسیرها و تلقیهای آنها، روانشناس، نوع شخصیت یا عملکرد احساسی فرد یا حتی اختلالات ذهنیاش را تشخیص میدهد.
[2] Thematic Apperception Test
مترجم: امیر هوشنگ وحدتی نژاد
----------------------------------
برای مشاهده قسمت های قبلی این مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید:
برای مطالعه مطالب مشابه عضو کانال اخبار آموزشی مترجمان کانون شوید:
https://t.me/MotarjemaneGhalamchi
----------------------------------