یافته‌های جدید اقلیمی از رسوبات کف حوضه مدیترانه

دانشمندان داده‌های جدیدی مربوط به آب و هوای دوره‌های با قدمت بیش از 20 هزار سال را در کف دریای مدیترانه یافته اند.

یافته‌های جدید اقلیمی از رسوبات کف حوضه مدیترانه

دانشمندان داده های جدیدی مربوط به آب و هوای دوره های با قدمت بیش از 20 هزار سال را در کف دریای مدیترانه یافته اند. این داده ها مدیون ترکیب شیمیایی رسوبات کف بستر است.

تصویر نقشه شماتیک حوضه مدیترانه را با حوضه های آبریز و بادخیز متفاوت آن نشان میدهد.

این پژوهش در نشریه Quaternary Science Reviews به چاپ رسیده است. نویسندگان این مقاله پژوهشی عبارتند از: Francisca Martínez Ruiz و David Gallego Torres از مؤسسه علوم زمین اندلس، Miguel Ortega Huertas از گروه کانی و سنگ شناسی دانشگاه اندلس، پژوهشگران اصلی و همکاران آن ها عبارتند از: Miriam Kastner از مؤسسه اقیانوس شناسی Scrippes آمریکا، Marta Rodrigo Gámiz از NIOZ (مؤسسه ملی – سلطنتی اقیانوس شناسی هلند) و Vanesa Nieto Moreno  از مؤسسه تحقیقات اقلیمی و تنوع زیستی، آلمان.

فرانسیسکا مارتینز رویز، نویسنده اصلی این مقاله می گوید: "مطالعه ترکیب شیمیایی رسوبات بستر دریا، از آن جهت جالب توجه است که علاوه بر داده هایی که صرفا جنبه ابزاری دارند، شامل داده هایی است که "غیرمستقیم" اطلاعات خوبی از اقلیم گذشته فراهم می آورند."

نخستین مزیت مطالعه دقیق رسوبات بستر دریا، بازسازی اقلیم های گذشته است که خود این امر می تواند درک بهتری از فرآیندهای جاری تغییرات اقلیمی به ما بدهد و مجموع این دانسته ها، ما را در پیش بینی سناریوهای آینده تغییرات اقلیمی یاری می کنند.

به زعم فرانسیسکا مارتینز، حوضه مدیترانه شرایط استثنایی برای پژوهش های دیرینه محیطی دارد که به خاطر نیمه بسته بودن این حوضه است. طبیعت نیمه بسته دریای مدیترانه به نوبه خود حساسیت تأثیرپذیری نسبت به تغییرات جهانی را به میزان چندین برابر افزایش میدهد. 

آخرین رویداد بیشینه یخچالی

فاصله زمانی بررسی شده در این مقاله، داده های قابل توجهی ازتغییرات اقلیمی گسترده پس از آخرین رویداد بیشینه یخچالی (LGM) نظیر رویداد Heinrich (دوره اقلیمی که درآن امواج ناشی از توده های یخی شناور "کنده شده از یخچال" سراسر اقیانوس اطلس شمالی را درنوردیدند، دوره بین یخچالی Bolling - Allerod و سرانجام رویدادهای جوان یخچالی مانند رویداد Dryas (فاز سرد شدگی اقلیمی انتهای پلیوستسن) و نوسانات اقلیمی هولوسن (عهدحاضر) آشکار می کند.

در این پژوهش، توانایی نشانگرهای ژئوشیمیایی و کانی شناختی مختلف، برای مطالعه تغییرات اقلیمی، سودمندترین و قابل اعتمادترین ترکیبات شیمیایی که نتایج دقیقی برای این مطالعه فراهم می کنند به شرح ذیل دسته بندی گردید:

ترکیبات تیتانیوم - آلومینیوم و زیرکونیم - آلومینیوم برای مطالعه و تفسیر "تغییر الگوی وزش باد" و در نتیجه برای بازسازی شرایط محیطی چرخه ای "خشک – مرطوب" مناسبند و ترکیبات منیزیم - آلومینیوم، پتاسیم - آلومینیوم و روبیدیم - آلومینیوم نشانگرهای خوبی برای الگوهای آواری (رسوب آوری رودخانه ای) و بازسازی شرایط زمین شناختی "اکسایش" هستند.

این یافته ها به مدد ترکیبات عناصر نادر (اورانیم، مولیبدن، وانادیم، کبالت، نیکل و کروم) به دست آمده اند.

مطالعه تولیدکنندگی زیستی قابل توجه تر است. این مطالعه با استفاده از محتوی باریم موجود در رسوبات که از باریت زیستی به دست آمده بود، انجام گرفت. پرفسور مارتینز تأکید می کند: "داده های ما نشان می دهند بخش زیادی از تغییرات اقلیمی به صورت چرخه ای صورت می پذیرد. پیش بینی نحوه تحول اقلیم آینده و مکانیزم های کنترل کننده آن (طبیعی و انسانی) نیازمند داشتن بینش دقیق از سیستم های اقلیمی گذشته زمین و پاسخی است که عناصر مختلف زمین (جو، زیست کره، سنگ کره، آب کره و یخ کره) به این تغییرات داده اند. بیشتر این پاسخ ها، عموما در مقیاسی بسیار وسیع تر از توانایی ثبت دستگاهی ما به وقوع می پیوندند."

منبع :

Menu