گروه پُل گروهی از هنرمندان اکسپرسیونیست آلمانی است که در سال 1905 در درسدن تشکیل شد و بانیان اصلی آن، کیرشنر، اشمیت- روتلوف و هِکل بودند که همه در آن تاریخ در مدرسهی فنی درسدن به تحصیل معماری اشتغال داشتند. نام پل را اشمیت- روتلوف برگزید و بازتابندهی اعتقاد اعضای گروه به هنر آینده بود؛ هنری که میخواستند با کار خود پلی به سویش برقرار سازند. با این همه، هیچ گاه نتوانستند این هنر آینده را تعریف کنند و هدفهایشان مبهم و شفافنشده باقی ماند. در واقع میخواستند در برابر وضعیت موجود طغیان کنند و به «آزادی زندگی و عمل در برابر قدرتهای مستقر و پاگرفتهی دیرین» دست یابند. در عمل، تحت تأثیر مونک و هودلر در برابر رئالیسم و امپرسیونیسم شوریدند و روایتی غلیظ و تشویشآمیز از اکسپرسیونیسم ارائه کردند که از کارهای ونگوگ، گوگن، نبیها و فووها مایه میگرفت. گروه پل در 1910 فعالیتش را به برلین منتقل کرد و در این شهر بود که اُتومولر به گروه پیوست. اعضای گروه مدتی زندگی اشتراکی داشتند و با یکدیگر کار و زندگی میکردند. با این همه، اختلافاتی بین آنها وجود داشت که به مرور شدت گرفت و در 1913 به انحلال گروه منجر شد.
اکسپرسیونیسم بین سالهای 1905 و 1930 جنبش مسلط هنری در آلمان بود و رهبری آن را هنرمندان همبسته با گروه پل بر عهده داشت. نقاشانی که با این اصطلاح توصیف میشوند بیش از آنکه سبک مشترکی داشته باشند، در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکاند: همه میخواهند در برابر قیود سبکهای سنتی طغیان کنند، روشهای تکنیکی دستوری را زیر پا نهند و معیارهای هنر تکمیلشده بر طبق ضوابط دیرینهی زیباشناختی را لغو و بیمعنا کنند.
اکسپرسیونیسم عبارت است از بهرهگیری از کژنمایی و مبالغه برای ابراز و متجلی ساختن عواطف درونی هنرمند. این اصطلاح در دلالت عام و گستردهاش میتواند به هر نوع آفرینش هنری اطلاق گردد که بیشتر بر نمایاندن احساس درونی و ذهنی تأکید ورزد تا مشاهدهی عینی و بیرونی.
تابلوهای برخی از هنرمندان قرن شانزدهم همچون گرونوالت و اِل گرکو، عواطف شدید دینی را از طریق فرمهای کژنما و غیر بازنما انتقال میدهند.