گفت و گوی بهرام معدندار با قهرمان پیوستگی پارمیدا اصل فلاح

بل از من دو خواهر بزرگ ترم در طول دبیرستان در آزمون‌ها شرکت می‌کردند و هردو نتیجه گرفتند، یکی مهندسی معماری شهید بهشتی و دیگری فیزیک شهید بهشتی قبول شد. به همین دلیل وقتی ششم بودم من را تشویق کردند.

گفت و گوی بهرام معدندار با قهرمان پیوستگی پارمیدا اصل فلاح

پارمیدا اصل فلاح                          شهر: نظرآباد (استان البرز)

رشته تحصیلی: علوم تجربی             میانگین تراز: 6431

منطقه کنکور: 3                             رتبه: 172 تجربی و 11 زبان          رتبه کشوری:  799

حضور در کانون: ششم دبستان- دهم و يازدهم و دوازدهم                  تعداد آزمون: 106 

تحصیلات و شغل پدر: لیسانس، دبیر زمین شناسی

تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانه دار

میانگین درصد هر درس در کنکور:

ادبیات: 59              عربی: 94         دین و زندگی: 100         زبان انگلیسی: 94

زمین شناسی: 44     ریاضی: 32      زیست شناسی: 73         فیزیک: 60            شیمی: 44

رشته و دانشگاه قبولی: دندان پزشکی-  علوم پزشکی تهران

مصاحبه کننده: بهرام معدندار


وقتی ششم دبستان بودی در آزمون ها شرکت کردی. چطور با کانون آشنا شدی؟ آیا اطرافیانت نقشی در این آشنایی داشتند؟

قبل از من دو خواهر بزرگ ترم در طول دبیرستان در آزمون ها شرکت می کردند و هردو نتیجه گرفتند، یکی مهندسی معماری شهید بهشتی و دیگری فیزیک شهید بهشتی قبول شد. به همین دلیل وقتی ششم بودم من را تشویق کردند که با شرکت در آزمون ها برای آزمون تیزهوشان و نمونه دولتی آماده شوم. این کار اثر مثبت هم داشت و در هردو آزمون قبول شدم.


از زمان حضورت در کانون فقط یک غیبت داشتی! علت اینکه در آزمون ها غیبت نمی کردی چه بود؟

بله و آن یک بار را هم اگر مجبور نمی شدم غیبت نمی کردم! چون آزمون با مرحله دوم المپیاد نانو تداخل داشت نتوانستم در آزمون شرکت کنم. از نظر من دلیلی برای غیبت در آزمون وجود ندارد و حتی اگر دانش آموز بر مباحث آن آزمون مسلط نباشد باید آزمون بدهد و انتظار نداشته باشد همیشه نتیجه عالی بگیرد.


از زآمون های آنلاین بگو. چطور در خانه آزمون می دادی؟ چه ساعتی شروع می کردی؟ آیا در پردازش اول قرار می گرفتی؟

من تمام تلاشم را می کردم که شرایط آزمون حضوری در خانه برقرار شود و البته خانواده هم در این مورد خیلی کمک می کردند. ساعت 8 صبح آزمون را شروع می کردم و به محض اینکه زمان تمام می شد دفترچه را می بستم و به همین دلیل در پردازش اول بودم.


با چه هدفی در آزمون های مشابه پارسال و هدف گذاری شرکت می کردی؟ به نظرت این آزمون ها چه فایده ای داشتند؟

به نظرم دانش آموز هرچه بیشتر آزمون بدهد برایش بهتر است، مخصوصا درمورد این دو آزمون که هدف و منطق خاصی هم دارند. در آزمون هدف گذاری اگر درصد پایینی هم کسب می کردم ناراحت نمی شدم و می فهمیدم برای هفته دوم بهتر است روی چه درس هایی بیشتر تمرکز کنم. آزمون مشابه پارسال هم کمک می کرد یک روز قبل از آزمون توانایی خودم را بسنجم و در شرایط آزمون قرار بگیرم تا روز جمعه عملکرد بهتری داشته باشم. من حتی درمورد کنکور هم این تکنیک را اجرا کردم و بعدازظهر قبل کنکور، سوالات کنکور های ریاضی، انسانی و هنر را بررسی اجمالی کردم.


پیوستگی ات در دوران جمع بندی چه تغییری کرد؟ در همه آزمون های جمع بندی شرکت کردی؟

بله من در همه آزمون های جمع بندی چه آزمون های خود کانون و چه آزمون های کتاب زرد شرکت کردم. عدم غیبت در دوران جمع بندی خیلی مهم است چون کوچک ترین لغزش می تواند تاثیر بدی روی کنکور داشته باشد. علاوه بر آن، در این دوره خیلی جدی تر هم آزمون میدادم، ماسک می زدم و با لباس فرم مدرسه پشت میز می نشستم و تا آخر زمان آزمون از روی صندلی بلند نمی شدم.


چقدر با برنامه راهبردی آشنا بودی؟ چطور آن را اجرا می کردی و مهم ترین قسمت برنامه راهبردی به نظرت چه بود؟

من خیلی به برنامه راهبردی علاقه داشتم چون نقشه ی راهم بود. حتی اگر خودتان هم ندانید چطور برنامه ریزی کنید برنامه راهبردی به شما کمک می کند. من قدم به قدم با این برنامه جلو می رفتم، مباحث آزمون های قبلی و بعدی را نمی خواندم و فقط به مباحث آزمون پیش رو توجه می کردم. تقسیم بندی مناسب تمام دروس مخصوصا در سال کنکور باعث می شد که اگر نمی توانستم مبحثی را بخوانم، نگران نباشم چون مطمئن بودم این مبحث در آینده هم تکرار می شود. 


برنامه راهبردی با برنامه مدرسه فرق داشت؟ چطور این دو برنامه را هماهنگ می کردی؟

برنامه راهبردی منطبق بر برنامه مدرسه است و در اکثر موارد این دو برنامه با هم پیش می رفتند. البته در سال کنکور به علت مجازی بودن کلاس های مدرسه گاهی از برنامه راهبردی عقب می افتادیم به ویژه در درس شیمی. ولی من سعی می کردم با برنامه راهبردی پیش بروم و در این مواقع خودم مطالب را بخوانم.


مطالعه در تابستان چقدر در موفقیتت در کنکور تاثیر داشت؟ در تابستان چقدر روی دروس دوازدهم و چقدر روی دروس پایه تمرکز داشتی؟

در تابستان قبل از پایه دوازدهم، من تماما روی دروس پایه تمرکز کردم و پیش خوانی دوازدهم را کنار گذاشتم چون می دانستم اگر در تابستان در خواندن دروس پایه کم کاری کنم دیگر فرصت جبران را نخواهم داشت. خیلی از مباحث پایه را در تابستان جمع بندی کردم و این باعث شد در طول سال تحصیلی نگرانی کمتری بابت آن ها داشته باشم. استفاده از فرصت تابستان برای من یک فرصت طلایی بود و حالا هم اگر به گذشته برگردم حتی بهتر از قبل در تابستان درس میخوانم.


اما درباره کتاب های کانون... بر اساس چه نیازها و ویژگی هایی از کتاب های کانون استفاده کردی؟

من از زمانی که ششم هم بودم از تیپ کتاب های کانون خوشم می آمدگفت و گوی بهرام معدندار با قهرمان پیوستگی پارمیدا اصل فلاح و با آنها خوب یاد می گرفتم. در سه سال دبیرستان هم تمام کتاب هایم را از کانون انتخاب کردم و به نتیجه هم رسیدم. از نظر من سبک سوالات کانون کاملا مشابه سوالات کنکور است. سوالاتش نه مثل برخی ناشران آنقدر سخت و عجیب هستند که بچه ها با دیدن شان استرس بگیرند و نه خیلی آسان اند. کار کردن با کتاب های کانون باعث شد من به سوالات مشابه کنکور عادت کنم و سر جلسه کنکور از دیدن دفترچه جا نخورم.


از کدام یک از کتاب های آبی، سه سطحی، نوروز، زرد و ... استفاده کردی؟ مهم ترین ویژگی این کتاب ها چه بود؟

من هم کتاب آبی داشتم هم سه سطحی، زرد عمومی و اختصاصی، جامع و برگزیده. برای دروس ریاضی و فیزیک و شیمی، هم از کتاب آبی هم سه سطحی استفاده کردم. در درس زیست هم کتاب آبی داشتم و استفاده از کتاب های 98-10 هم در زمان جمع بندی کمک کننده بود. برای درس عربی یک کتاب آبی کنکور داشتم که با مطالعه این کتاب، درصد 94 را در کنکور کسب کردم. برای درس دین و زندگی فقط یک کتاب برگزیده ی سه سال داشتم و با همین کتاب، درصدم در کنکور تجربی 100 شد. مهم ترین ویژگی کتاب های آبی که در زمان برنامه ریزی برای دوران جمع بندی از آن استفاده می کردم، شناسنامه دار بودن سوالات بود.


از سایت کانون در این مدت چه استفاده هایی کردی؟

در صفحه شخصی از کارنامه ها استفاده می کردم، میانگین درصد و رتبه کسانی که در کنکورهای قبل در رشته و دانشگاه های مدنظر من قبول شده بودند را چک می کردم، از صفحه درصدگیری در زمان استفاده از کتاب های زرد عمومی خیلی استفاده کردم، در دوران جمع بندی بعد از هر آزمون به صفحه تخمین رتبه مراجعه می کردم، و در نهایت برای انتخاب رشته تجربیات دانشجویان درباره رشته شان را مطالعه می کردم.


بعد از برگزاری آزمون، آزمون ها را چگونه تحلیل می کردی؟

ابتدا در دفترچه، سوالات غلط را با رنگ قرمز و سوالات نزده را با رنگ آبی مشخص می کردم. سپس به سراغ پاسخنامه می رفتم و در هر درس، پاسخ تشریحی را برای تمام سوالات حتی سوالات درست هم می خواندم و اگر نکته جدیدی پیدا می کردم در کتابم یادداشت می کردم. در درس هایی مثل ریاضی و فیزیک هم سعی می کردم اول خودم سوالات غلط و نزده را حل کنم، اگر نمی توانستم به پاسخنامه مراجعه می کردم.


از کدام ابزارهای اطلاع رسانی استفاده می کردی؟

بیشتر از همه از سایت کانون. هر جمعه بعد از آزمون هم مجله سرای دانش را مطالعه می کردم.


از جعبه ابزار کارنامه از کدام کارنامه ها استفاده کردی؟

از کارنامه اصلی، کارنامه 5 نوع درس، کارنامه اشتباهات و کارنامه پروژه ای استفاده کردم.


به جز کارنامه اصلی از کدام کارنامه ها بیشتر استفاده کردی؟ چرا؟

از کارنامه 5 نوع درس برای بررسی وضعیت دروس مختلف و از کارنامه اشتباهات به ویژه در زمان جمع بندی استفاده کردم.


دفتر برنامه ریزی داشتی؟ چه کمکی به تو کرد؟

بله همیشه دفتر برنامه ریزی را پر می کردم. ثبت ساعت مطالعه و برنامه ریزی برای درس خواندن و مقایسه ساعت مطالعه دروس عمومی و اختصاصی در یک جا باعث می شود دانش آموز بتواند روند پیشرفت یا پسرفت خود را بررسی کند و متوجه شود نقاط قوت و ضعفش در برنامه ریزی چه هستند.


کارنامه آزمون را در دفتر برنامه ریزی می چسباندی؟ این کار چه فایده ای داشت؟

زمانی که آزمون ها حضوری بود کارنامه را در دفتر می چسباندم و بعد از کرونا، درصدها و ترازم را در دفتر یادداشت می کردم. این کار در آزمون های جمع بندی و ایستگاه های جبرانی کمک می کرد بدانم روی چه دروسی بیشتر تمرکز کنم.


کتاب خودآموزی چه فایده ای برایت داشت؟

نزدیک به کنکور وقتی به کتاب خودآموزی سال های قبل مراجعه کردم متوجه نکات مهمی شدم: یکی اینکه سوال های بسیاری دیدم که آن زمان غلط زده بودم یا نزده بودم و به نظرم خیلی آسان بودند، این باعث شد روحیه بگیرم و پیشرفتم را عینا مشاهده کردم. سوالاتی هم بودند که بعد از گذشت دو یا سه سال هنوز تسلط کافی رویشان نداشتم. این موضوع هم باعث شد راحت تر درباره مباحثی که قرار بود در کنکور در اولویت های آخر پاسخگویی قرار بگیرند تصمیم بگیرم.


در طول دو هفته چطور برنامه ریزی می کردی؟ مباحث پایه و دوازدهم را چطور در برنامه قرار می دادی؟

غالبا در طول هفته دروس دوازدهم و آخر هفته دروس پایه را می خواندم. همچنین سعی میکردم در هرروز هم درس عمومی بخوانم هم اختصاصی.


در کدام درس ها روش مطالعه خود را تغییر دادید و پیشرفت زیادی داشتید؟

با شنیدن این سوال نام یک درس اول از همه به ذهنم می آید: ادبیات! در پایه دهم من واقعا در این درس ضعیف بودم و همیشه جزو نقاط ضعفم بود. در تابستان بعد از پایه دهم، به پیشنهاد خواهرم که پشتیبانم هم بودند کتاب زرد عمومی پایه را کار کردم. تمام نکات موجود در درسنامه و پاسخ تشریحی را در کتاب درسی می نوشتم، به متن کتاب توجه بیشتری کردم، و ده بار آزمون دادن از این کتاب باعث شد با شیوه چینش سوالات و روال معمول که مدنظر طراح سوال است آشنا شوم. پس از آن، درس ادبیات به نقطه قوت من تبدیل شد.


آیا هدف گذاری چند از ده را انجام می دادی؟ برای کدام درس ها؟ چطور این کار را انجام می دادی؟

بله من برای تمام دروس هدف گذاری می کردم. سعی می کردم این هدف گذاری واقع بینانه باشد تا نه از نتیجه بدتر از هدف گذاری استرس بگیرم و نه از نتیجه بهتر، مغرور شوم. طبق مبحث همان آزمون و با توجه به شناختی که از توانایی خودم و میزان مطاله دو هفته در آن مبحث داشتم هدف گذاری می کردم. 


بیشتر با روش بازیابی درس خواندی یا روش دوباره خوانی؟ نظرت درباره روش بازیابی چیست؟

در سال کنکور و برای دروس پایه، من تماما از روش بازیابی استفاده کردم. اول تست می زدم و پاسخنامه را بررسی می کردم و بعد برای مباحثی که بیشتر در آن ها اشکال داشتم به کتاب درسی یا جزوه مراجعه می کردم. این کار هم باعث صرفه جویی در وقت می شد هم دید درست تری از توانایی خودم در آن مبحث به من می داد.

چگونه بین مطالعه برای امتحان نهایی و مطالعه برای کنکور تعادل ایجاد کردی تا بتوانی در هردو نتیجه بگیری؟

درس های مدرسه و امتحان نهایی چیزی جدا از آزمون و کنکور نیست. اتفاقا من از فرصت امتحانات نهایی برای تسلط بر مباحث حفظی کتاب ها استفاده کردم که باعث شد هم در امتحان هم در کنکور برایم مفید واقع شود.


بهترین ترازت در کدام درس ها بود؟ روش مطالعه ات برای این درس ها چه بود؟

تمام دروس عمومی نقطه قوت من بودند که علتش چندبار کار کردن کتاب زرد عمومی بود. در دروس اختصاصی درس زیست نقطه قوت من بود. برای این درس ابتدا کتاب درسی را کامل می خواندم و قسمت هایی از متن یا عکس که به نظرم مهم بودند را مشخص می کردم. بعد به درسنامه مراجعه می کردم و نکات مهمی که از متن کتاب استخراج شده بود در همان صفحه از کتابم می نوشتم. سپس تست می زدم و پاسخ تشریحی تست ها را هم کامل می خواندم. در درس زیست مرور مهم است. خواندن پاسخ تشریحی کمک میکرد متن کتاب چندباره برایم تکرار شود.


یک مشکل مهم دانش آموزان در دوران کرونا نگرانی از تقلب بقیه است. تو با این موضوع چطور برخورد کردی؟

تقلب کردن بقیه واقعا من را ناراحت می کرد چون این دانش آموزان علاوه بر اینکه به خودشان ضربه زدنند باعث شدند تراز خیلی ها مثل من افت کند و این موضوع باعث ناامیدی من بشود. البته پشتیبانم همیشه تاکید می کردند که بیشتر از تراز، به درصدها توجه کنم و همین کار از نا امیدی من کم می کرد.


برای مدیریت زمان سر جلسه کنکور چه کار کردی و از کدام یک از روش های مدیریت زمان استفاده کردی؟ آیا وقت کم آوردی؟

من در طول آزمون های جمع بندی زمان مشخصی برای هر درس و در انتها زمانی برای استراتژی بازگشت در نظر گرفته بودم و به آن عادت کرده بودم. سر جلسه کنکور هم دقیقا همان روال را اجرا کردم. از روش ضربدر و منها هم استفاده کردم و وقت کم نیاوردم.


چگونه آرامش خود را درروز کنکورحفظ کردی؟ آیا در روز کنکور با سوالات سـخت چالشـی و طراحـی جدیـد مواجه شدی؟ 

من در کل کم استرس میگیرم و در آزمون ها هم غالبا با آرامش به سوالات جواب می دادم. روز کنکور البته استرس خاص خود را دارد ولی من می دانستم تلاشم را کرده ام و اگر قرار باشد سر جلسه استرس بگیرم، تمام تلاش 12 سال درس خواندنم در مدرسه بیهوده می شود. در کنکور 1400 درس ریاضی باعث استرس خیلی از دانش آموزان شد. من هم بعد از حل نکردن چند سوال متوالی کمی نگران شدم اما بعد تمام حرف های پشتیبانم در ذهنم مرور شد که اگر درسی برای تو سخت است، برای همه اینطور است. این شد که در همان زمانی که برای ریاضی در نظر گرفته بودم هرچندتا سوال که توانستم حل کردم و بعد رهایش کردم. زمان استراتژی بازگشتم را هم بیشتر صرف حل کردن سوالات فیزیک و کمی سوالات شیمی کردم و باز هم به ریاضی برنگشتم. با این حال درصد من در ریاضی 32 درصد شد.


در روز کنکور به چه ترتیبی سوالات را پاسخ دادی؟ 

طبق ترتیب دفترچه جلو رفتم و ترتیب را به هم نزدم.


آیا اتفاق غیرمنتظره ای در روز کنکور برایت پیش آمد؟ آیا درسی در جلسه کنکور غافلگیرت کرد؟

می دانم که اگر سوالات کنکورهای ریاضی، انسانی و هنر را بررسی نمی کردم ممکن بود چند سوال از ادبیات و عربی غافلگیرم کند یا در آن ها بی دقتی کنم. اما با بررسی آن سوالات آماده بودم تا مشابهش را در کنکور تجربی هم ببینم. درس ریاضی بیشتر از همه غافلگیرکننده بود چون سوالاتی از نظام قدیم هم داشت، با این حال من با آرامش سوالاتی را که بلد بودم پاسخ دادم.


حالا دانشجوی دندان پزشکی هستی، چرا این رشته را انتخاب کردی؟ چرا مثل اکثریت به سراغ پزشکی نرفتی؟

با تحقیقی که درباره رشته ها کرده بودم می دانستم دندان پزشکی خیلی بیشتر از پزشکی با روحیات من سازگار است. در واقع من همیشه مخالف اینکه پزشکی بخوانم بودم و حالا هم که دانشجوی دندان پزشکی هستم کاملا از انتخابم راضی هستم و خوشحالم که پزشکی را انتخاب نکردم.

Menu