ده تست جامعه شناسی دوازدهم
جمع بندی نیمسال اول
نگار غلامی هستم رتبه 38 انسانی
دانشجوی رشته آموزش علوم اجتماعی فرهنگیان
1- به ترتیب موارد کدام گزینه علت، فایده و موضوع مورد بررسی عبارات زیر است؟
«شاخه های مختلف در علوم انسانی»، «علوم اجتماعی» و «جامعه شناسی کلان»
۱) تخصصی شدن تحلیل ها - شناخت طبیعت و قوانین آن - بررسی ساختار اجتماعی
۲) تخصصی شدن تحلیل ها - شناخت طبیعت و قوانین آن - بررسی کنش اجتماعی
۳) بررسی ابعاد و وجوه پدیده های اجتماعی - انتقاد از کنش های ناپسند آدمیان - بررسی ساختار اجتماعی
۴) بررسی ابعاد و وجوه پدیده های اجتماعی - انتقاد از کنشهای ناپسند آدمیان - بررسی کنش اجتماعی
2- کدام یک از گزینه های زیر، درباره فایده علوم طبیعی نادرست و در رابطه با علوم اجتماعی درست است ؟
۱) به انسان قدرت پیش بینی حوادث طبیعی و پیشگیری از آنها را میدهد تا بتوانند پدیده های طبیعی و انسانی را پیش بینی کنند. - علوم اجتماعی با شناخت پدیده های اجتماعی، به انسان ها امکان می دهد که آثار و پیامدهای پدیده های اجتماعی را پیش بینی کنند.
۲) به انسان قدرت پیش بینی حوادث طبیعی و پیشگیری از آنها را میدهد تا بتوانند پدیده های طبیعی و انسانی را پیش بینی کنند. - به سبب آگاهانه و ارادی بودن کنشها و سایر پدیده های اجتماعی و تنوع آنها، پیش بینی در علوم اجتماعی آسان تر از علوم طبیعی است.
۳) علوم طبیعی و فناوری حاصل از آنها، ابزار بهره مندی انسان از طبیعت و همچنین غلبه او بر محدودیت های طبیعی اند. - علوم اجتماعی با شناخت پدیده های اجتماعی، به انسانها امکان می دهد که آثار و پیامدهای پدیده های اجتماعی را پیش بینی کنند.
۴) علوم طبیعی و فناوری حاصل از آنها، ابزار بهره مندی انسان از طبیعت و همچنین غلبه او بر محدودیت های طبیعی اند. - به سبب آگاهانه و ارادی بودن کنش ها و سایر پدیده های اجتماعی و تنوع آنها، پیش بینی در علوم اجتماعی آسان تر از علوم طبیعی است.
3- کدام گزینه در ارتباط با پیامدهای یکسان دانستن طبیعت و جامعه از سوی جامعه شناسان تبیینی، درست ولی در رابطه با هنر آشنایی زداییجامعه شناسان نادرست است؟
۱) تسلط انسان بر جامعه را همان گونه که بر طبیعت تسلط یافته است، به دنبال داشت و جامعه را به اراده انسان وابسته ساخت. - برای شناختن نظم از امور آشنا و مأنوس آشنایی زدایی می کنند. ۲) انسانها را به پیچ و مهره های نظم اجتماعی تقلیل میدهد و مغلوب جامعه می سازد و انسان، ناگزیر باید خود را با آن سازگار کند. - میتوان باهنر آشنایی زدایی از امر مأنوس، نظمهای پنهان را کشف کرد.
۳) جامعه واقعیتی بیرونی است که با قوانینی به استحکام قوانین طبیعت اداره می شود که ما فقط می توانیم از دانش های ابزاری برای شناسایی آن استفاده کنیم. - از دید یک فرد غریبه به موضوعات آشنا نگاه می کنند و در کنار نظم، بینظمی را می شناسند.
۴) تفاوت میان جوامع تنها تفاوتی کیفی است؛ برخی از برخی دیگر پیچیده ترند، در رفع نیازهای خود تواناتر و به همین دلیل پیشرفته ترند. -
جامعه شناسان از دید یک فرد آشنا به موضوعات روزمره، نگاه می کنند و سعی می کنند در کنار نظم، بی نظمی را بشناسند.
4- به ترتیب وجه اشتراک جامعه شناسی «تبیینی» و «تفسیری» چیست و نتیجه طبیعت انگاری جامعه کدام است؟
۱) محدود دانستن علم به علم تجربی - تقلیل انسان ها به پیچ و مهره های نظم اجتماعی
۲) تأکید بر روش تجربی در جامعه شناسی - غلبه اثبات گرایی و رویکرد تبیینی
۳) مطالعه پدیده های اجتماعی از طریق حواس - ناتوانی در ایجاد تغییری بنیادین در جامعه
۴) توجه به معنای کنش های اجتماعی - مغلوب شدن انسان توسط نظم اجتماعی
5- هریک از عبارات زیر به ترتیب علت، تعریف یا پیامد کدام گزینه را نشان میدهد؟
- تصور جامعه به عنوان دستاوردی غیرانسانی- نگاه کردن به موقعیت های اجتماعی از چشم انداز فردی غریبه - تضمین پیش بینی رفتارها با تطمیع و تهدید و اجبار ۱) تقلیل انسان ها به پیچ و مهره های نظم اجتماعی - هویت زدایی - توضیح دادن نظم اجتماعی براساس مناسبات بیرونی
۲) تسلط انسان بر جامعه - آشنایی زدایی - ایجاد قواعد اجتماعی که در جلب مشارکت افراد براساس رضایت موفق عمل نمی کند. ۳) تقلیل انسان ها به پیچ و مهره های نظم اجتماعی - آشنایی زدایی - برقراری نظم اجتماعی براساس الگوی تبیینی
۴) مغلوب ساختن جامعه توسط انسان - آشنایی زدایی - افزایش قواعد و قوانین نظارتی و ابزارهای کنترل کننده
6- به ترتیب در هریک از موارد زیر، کدام ویژگی کنش، نادیده گرفته شده است؟
- تعبیر ماکس وبر از سلطه نظم بر انسانها به قفس آهنین - اندازه گیری اجزای بدن در جنگ جهانی دوم برای تعیین نژاد برتر - شکل گیری فجایع زیست محیطی در اثر پیشرفتهای چشمگیر در حوزه صنعت
۱) ارادی بودن - معنادار بودن - ارادی بودن
۲) ارادی بودن - هدفدار بودن - هدفدار بودن
۳) هدفدار بودن - معنادار بودن - هدفدار بودن
۴) هدفدار بودن - ارادی بودن - ارادی بودن
7- عبارت درست در ارتباط با ارزش زدایی و نادرست در ارتباط با خلاقیت زدایی، به ترتیب در کدام گزینه ذکر شده است؟
۱) در جامعه شناسی تبیینی، ارزش بودن مهربانی و فداکاری قابل مشاهده و فهم نیست. - تأكيد افراطی بر نظم اجتماعی، موجب سرکوب روحية خلاق انسانها می شود.
۲) نتیجه نادیده گرفتن آگاهی و معنای کنش است. - جامعه شناسی تفسیری با یکسان انگاری نظم اجتماعی و طبیعی، اراده و خلاقیت انسانها را نادیده می گیرد.
۳) روشهای تجربی توان ارزیابی فضیلت بودن یک ارزش را ندارند. - انقلاب های اجتماعی و شاهکارهای هنری، هنگامی پدید می آیند که انسان فراتر از نظم موجود رود.
۴) اخلاق گریزی نتیجه عملکرد کسانی است که فقط روشهای تجربی را معتبر می دانند. - جامعه شناسی تبیینی با نادیده گرفتن معناداری کنش،خلاقیت انسانها را نادیده می گیرد.
8 - پاسخ پرسش های زیر، به ترتیب در کدام گزینه بیان شده است؟
- به کدام دلیل، سربازان جنگهای نامنظم، توانی فراتر از نظم موجود به دست می آورند؟ - با توجه به کدام عامل، انسانها قادر به تغییر نظم موجود هستند؟ - انکار ارزش های عاطفی و اخلاق گریزی، نتیجه کدام مورد است؟
۱) پیوند با ارزشها و معانی - آرمان ها و ارزشهای خود به خلاقیت زدایی
۲) عدم تبعیت از نظم موجود انگیزه والا در تحقق بخشیدن به نظم - خلاقیت زدایی
۳) انگیزه ها و اهداف معنوی - آرمان ها و ارزشهای خود به ارزش زدایی
۴) آرمان های معنوی و اخلاقی به انگیزه والا در تحقق بخشیدن به نظم - ارزش زدایی
9- صحیح یا غلط بودن عبارات زیر را به ترتیب مشخص کنید.
- ساختارهای اجتماعی جاافتاده و باسابقه با پدیده های اجتماعی به وجود آمده و برقرارند.
- جنگهای نامنظم، مبتنی بر آگاهی جغرافیایی و سیاسی سربازان محلی است و با امکانات محدود صورت می گیرد.
- رویکرد تبیینی بر آنچه مشاهده میشود، تمرکز می کند و اغلب معنای کنش را نادیده می گیرد. - ماکس وبر از سلطه نظمی که گویا هدفی جدا از انسانها ندارد، به قفس آهنین تعبیر می کند.
۱) ص - غ - غ ۔ ص
۲) غ - ص - ص - غ
۳) غ - غ - ص - غ
۴) ص - غ - ص - غ
10- علت هریک از موارد زیر در کدام گزینه ذکر شده است؟
- ناتوانی روش تجربی از فهم معانی کنش انسانها - عبور از جامعه شناسی تبیینی و روی آوردن به جامعه شناسی تفسیری - سلب شور زندگی از انسانها
۱) محدودیت های شناخت از راه حس و تجربه به آگاهی و معناداری کنش - یکسان دانستن نظم اجتماعی و نظم طبیعی
۲) آگاهانه عمل کردن انسان ها - حذف اراده، خلاقیت و معنا در رویکرد تبیینی - توجه به تفهم به عنوان روش مستقل در علوم
۳) نادیده گرفتن معنای کنش - مطالعه زندگی اجتماعی انسان با تأکید بر اراده و ارزش - تأكيد افراطی پر نظم اجتماعی و خلاقیت زدایی
۴) رفتار متفاوت انسانها در شرایط گوناگون - توجه به آگاهی و معناداری به عنوان مهم ترین ویژگی کنش- تأکید بر نظم اجتماعی
1 - گزينه3
- براي بررسي و مطالعة انواع و ابعاد پديدههاي اجتماعي، دانشهاي مختلفي
بهوجود آمده است؛ يعني همانطور كه بدن انسـان اعضـاي مختلفـي دارد و
تخصصهاي گوناگوني دربارة آن پديد آمده است، زندگي اجتماعي انسان نيز
بهدليل اينكه ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... دارد، شـاخههـا و
دانشهاي اجتماعي متفاوتي را پديد آورده است.
- انتقاد از كنشهاي ناپسند آدميان، يكي از فوايد علوم انسـاني و اجتمـاعي
است.
- جامعهشناسي كلان، بـه بررسـي سـاختار اجتمـاعي و پديـدههـاي كـلان
ميپردازد.
2 - گزينه1
تشريح عبارات نادرست:
- علوم طبيعي به انسان قدرت پـيشبينـي حـوادث طبيعـي و پيشـگيري از
آنها را ميدهد تا بتوانند پديدههاي طبيعي (نه انساني) را پيشبيني كنند.
- به سبب آگاهانه و ارادي بودن كنشها و ساير پديدههاي اجتماعي و تنـوع
آنها، پيشبيني در علوم اجتماعي پيچيدهتر از علوم طبيعي است.
3 - گزينه3
عبارت اول: جامعه واقعيتي بيروني است كه با قوانيني بـه اسـتحكام قـوانين
طبيعت اداره ميشود كـه مـا فقـط مـيتـوانيم از دانـشهـاي ابـزاري بـراي
شناسايي آن استفاده كنيم.
عبارت دوم: جامعهشناسان از ديد يك فرد غريبه به موضوعات آشنا و روزمرة
اطراف خود، نگاه ميكنند و در كنار بينظمي، نظم را ميشناسند.
4 - گزينه1
با اينكه وبر بر روش تفهمي بـه عنـوان روش ويـژة علـوم اجتمـاعي تأكيـد
ميكرد اما همچنان علم را به علم تجربي محدود ميدانست و معتقـد بـود،
آنچه جامعهشناسان ميگويند، بايد با روش تجربي اثبات شود، وگرنه ارزش
علمي ندارد.
يكسان دانستن طبيعت و جامعه، انسـانهـا را بـه پـيچ و مهـرههـاي نظـم
اجتماعي تقليل ميدهد؛ درحاليكـه جامعـه بـرخلاف طبيعـت، محصـول و
مخلوق كنشهاي انسانهاست و بود و نبود آن وابسته به انسان است.
5- گزينه3
عبارت اول: علتتقليل انسانها به پيچ و مهرههاي نظم اجتماعي
عبارت دوم: تعريف آشناييزدايي
عبارت سوم: پيامد برقراري نظم اجتماعي براساس الگوي تبييني
6 - گزينه2
- تعبيـر قفـس آهنـين در راسـتاي خلاقيـتزدايـي مطـرح شـده اسـت. در
خلاقيتزدايي، ارادي بودن كنش ناديده گرفته شده است.
- اندازهگيري اجزاي بدن براي تعيين نژاد برتر و فجايع زيسـتمحيطـي، در
راستاي ارزشزدايي مطرح شده است. در ارزشزدايي، هدفداري كنش ناديده
گرفته شده است.
7 - گزينه4
تشريح گزينه ها:
گزينة «1 :«درست - درست
گزينة «2 :«نادرست (ارزشزدايي نتيجـة ناديـده گـرفتن هدفـداري كـنش
است.) - نادرست (جامعهشناسي تبييني با يكسانانگـاري نظـم اجتمـاعي و
طبيعي، اراده و خلاقيت انسانها را ناديده ميگيرد.)
گزينة «3 :«درست - درست
گزينة «4 :«درست - نادرست (جامعهشناسي تبييني با ناديده گرفتن ارادي بودن كنش، اراده و خلاقيت انسانها را ناديده ميگيرد.)
8 - گزينه3
- سربازان جنگهاي نامنظم، بـه سـبب انگيـزههـاي اخلاقـي و آرمـانهـای
معنويشان، تواني فراتر از نظم موجود بهدست ميآورند.
- انسانها صرفاً مجريان نظم نيستند؛ بلكه قادرند بـا توجـه بـه آرمـانهـا و
ارزشهاي خود، نظم اجتماعي را تغيير دهند.
- انكار ارزشهاي عاطفي، اخلاقي و مذهبي و اخلاقگريزي، ذيل ارزشزدايي
تفسير ميشوند.
9 - گزينه3
تشريح موارد نادرست:
- ساختارهاي اجتماعي، هرچقدر هم جاافتاده و باسابقه باشند، با كنشهـاي
افراد بهوجود آمده و برقرارند.
- جنگهاي نامنظم مبتني بر آگاهي فرهنگي و جغرافيايي است.
- ماكس وبر از سلطة نظمي كه گويا هدفي جدا از انسانها و نيازهاي واقعـي
آنها دارد، به قفس آهنين تعبير ميكند.
10 - گزينه4
- انسانها در شرايط گوناگون، رفتارهاي متفاوتي از خود نشان ميدهند، بـه
همين دليل كنش انسان را نميتوان با روش تجربي تحليل كـرد؛ زيـرا روش
تجربي توان فهم معاني كنش انسانها را ندارد.
- نظريه پردازان كنش اجتماعي، آگاهي و معناداري را مهمترين ويژگي كنش
اجتماعي ميدانند و ويژگيهاي ديگر كنش را برخاسته و تابع آن مـيداننـد.
همين نگاه، مسير را براي عبور از جامعـهشناسـي تبيينـي و روي آوردن بـه
جامعه شناسي تفسيري هموار ساخت.
- تأكيد بيش از اندازة رويكرد تبييني بـر نظـم اجتمـاعي، بـه حـذف اراده و
خلاقيت، ارزش و اخلاق، آگاهي و معنا از زندگي اجتماعي مي انجامد و شـور
زندگي را از انسان ميگيرد.
مطالب مشابه :
