دلیل اصلی شرکت من در آزمونها: آمادگی بیشتر برای کنکور، کاهش استرس، یادگیری شیوه درست تستزنی، یادگیری نکات کنکوری و مدیریت زمان بود.
گفتگو با زینب شادرام رتبه 9 کنکور 99 هنرستان در رشته معماری
مصاحبه کننده: لیلا مهدوی
نام هنرستان شما چه بود؟
جهان دانش گیلان
تحصيلات و شغل پدر ومادرتان چیست؟
پدرم ارشد فیزیولوژی ورزشی، فرهنگی بازنشسته و مادرم لیسانس علوم تربیتی، فرهنگی
از چه زماني به كانون آمدي و در چند آزمون كانون شركت كردي؟
از مهر ماه سال دوازدهم وارد کانون شدم و در 24 آزمون کانون شرکت کردم و غیبت نداشتم.
معدلت در سال نهم چند بود؟
معدل من در سال نهم، 20 بود.
چه شد که هنرستان را انتخاب کردی؟
من سال نهم، هنگام انتخاب رشته، رشته ی تجربی را انتخاب کردم و سال دهم، دانش آموز رشته ی تجربی بودم. اما بعد از گذشت چندماه از شروع سال تحصیلی، به تغییر رشته فکر می کردم. تجربی، رشته ی من نبود. یا بهتره است بگویم، من مناسب رشته ی تجربی نبودم،از همان ابتدا، به معماری علاقه ی زیادی داشتم. خوشحالم که خیلی زود متوجه انتخاب اشتباهم شدم و تغییر رشته دادم.
خانوادهات با انتخاب هنرستان موافق بودند؟
خانواده ی من، خیلی حمایتم می کردند. وقتی درباره ی تصمیمم راجع به تغییر رشته با آن ها صحبت کردم، هیچ مخالفتی نداشتند.
آیا در هنرستان هم دانشآموز درسخوانی بودی؟
سال یازدهم و دوازدهم، معدل بالایی داشتم؛ اما تنها سالی که خیلی درس خواندم، امسال بود. سال های گذشته به این شکل، درس نمی خواندم.
چرا در آزمونهای کانون شرکت کردی؟
دلیل اصلی شرکت من در آزمونهای کانون، ایجاد آمادگی بیشتر برای کنکور بود. کاهش استرس، یادگیری شیوه ی درست تست زنی، یادگیری نکات کنکوری و نحوه مدیریت زمان، همه از ویژگی های این آزمون هاست که در کسب این موفقیت، خیلی به من کمک کرد.
واکنش تو نسبت به غیرحضوری شدن آموزش و دوران کرونایی چگونه بود؟ در عملکرد تو چه تأثیری داشت؟
در ابتدا، خیلی ناراحت بودم. احساس می کردم نتایج آزمون های غیرحضوری، تفاوت زیادی با آزمون های حضوری دارد. اما این موضوع، تغییری در برنامه ی درسی من ایجاد نکرد و من همچنان مطالعهام را ادامه دادم.همچنین تراز آزمونهای حضوری و غیرحضوری من در یک سطح بودند.
هر روز چند ساعت درس میخواندی؟ چگونه برنامهریزی میکردی؟
میانگین ساعت مطالعه من در روز ، بین 8 تا 10 ساعت بود. من فقط ۲ روز در هفته به مدرسه میرفتم. در این دو روز، بین 5 تا 6 ساعت درس می خواندم. اما روزهای دیگر، تا 10 ساعت، مطالعه داشتم. من به گونه ای برنامه ریزی می کردم که درسهای عمومی،پایه واختصاصی هرسه به موازات هم پیش بروند. البته بیشترین ساعات مطالعه را به درسهای عمومی و پایه اختصاص می دادم. چون به درسهای تخصصی تسلط بیشتری داشتم.
کدام درسها نقطهی قوت شما بودند؟ روش مطالعهات در این درسها چگونه بود؟
مبانی طراحی معماری، اولین نقطه قوت من بود و معمولا در این درس، درصد بالایی در آزمون ها داشتم.
من این درس را به صورت مفهومی مطالعه می کردم و به صورت مداوم تست می زدم و آزمون ها را تحلیل می کردم.
نقطه قوت دیگر من، درس آشنایی با بناهای تاریخی بود. درصد بالایی در این درس داشتم و زمان زیادی برای مطالعه این درس اختصاص می دادم.
از چه منابع مطالعاتی استفاده میکردی؟
اولین منبع من، کتاب درسی بود. همینطور، من از تمام کتاب های هنرستان کانون استفاده می کردم. مخصوصا کتاب های زرد عمومی و اختصاصی.
پدر و مادرت چه نقشی در موفقیت تو داشتند؟ چه کارهایی برای تو کردند؟
پدر و مادر من نقش بزرگی در موفقیت من داشتند و همیشه مشوق من بودند. با توجه به شرایط امسال و تعطیلی مدارس، داشتن یک محیط مناسب و آرام برای مطالعه، واقعا مهم بود. آن ها محیط مناسبی را برای مطالعه من فراهم کردند و همیشه به من دلگرمی می دادند و همراه من بودند. با گرفتن نتیجه ی خوب در آزمون ها، خیلی خوشحال می شدند و این خوشحالی آن ها انگیزه من را خیلی بیشتر می کرد. همیشه به من می گفتند حتما به نتیجه ی تلاشم می رسم.
برنامهات برای آینده چیست؟ آیا تصمیم به ادامهی تحصیل در مقاطع بالاتر را هم داری؟
کسب این موفقیت برای من، نقطه آغاز است و در این مسیر طولانی، برنامه های زیادی برای آینده شغلی خود در نظر دارم. و به امید خدا، قصد دارم تا مقطع دکتری، ادامه تحصیل بدهم.
چه صحبتی با دانشآموزان هنرستانی داری؟
دوست دارم بگویم، که یک دانش آموز هنرستانی، تنبل نیست. اگر در هنرستان تحصیل میکند، معنیاش این نیست که توانایی این را نداشته که در رشته های نظری تحصیل کند. معدل پایینی نداشته. فقط به دنبال علاقه اش رفته است.
میخواهم به هنرستانیها بگویم که خودتان را دست کم نگیرید. با تمام توانتان تلاش کنید. ارزش این لحظات را بدانید و برنامه داشته باشید.
به همه ثابت کنید هنرستانی بودن، به معنای تنبل و ضعیف بودن نیست. به خودتان افتخار کنید.