گفتگو با غزل شفیعی رتبه 4 کنکور 99 هنرستان در رشته کامپیوتر

گفتگوی محمدجعفر مفتاح با غزل شفیعی رتبه 4 کنکور 99 هنرستان در رشته کامپیوتر

گفتگو با غزل شفیعی رتبه 4 کنکور 99 هنرستان در رشته کامپیوتر

برای بهتر شدن خودتان تلاش کنید باور به خود قدم اصلی موفقیت شماست.


گفتگوی محمدجعفر مفتاح با غزل شفیعی رتبه 4 کنکور 99 هنرستان در رشته کامپیوتر


نام هنرستان شما چه بود؟

دولتی عفاف شهرستان خوانسار اصفهان


تحصيلات و شغل پدر ومادرتان چیست؟

پدرم دیپلم و صنعت سنگ بری و مادرم لیسانس و فرهنگی(مدیر دبستان)


از چه زماني به كانون آمدي و در چند آزمون كانون شركت كردي؟

از مهر ماه سال دوازدهم وارد کانون شدم و در 24 آزمون کانون شرکت کردم و غیبت نداشتم.


معدلت در سال نهم چند بود؟

19/98


چه شد كه هنرستان را انتخاب كردي؟

من از بچگی به کامپیوتر علاقه داشتم، در کنار کامپیوتر عاشق شعر و ادبیات هم بودم، هرچند نقیض هم هستند و منطق و احساس در کنار هم جور درنمی آید! اما علاقه‌ام به کامپیوتر و علوم آن وصف ناشدنی بود. در سال نهم علی رغم مخالفت دوستان و آشنایان تصمیم به ادامه تحصیل در هنرستان گرفتم و رشته ی شبکه و نرم افزار رایانه را انتخاب کردم. می‌دانستم که ‌می‌توانم از رشته ی ریاضی هم وارد رشته ی نرم افزار در دانشگاه بشوم، اما ترجیح دادم سه سال درس هایی را بخوانم که با رشته ام مرتبط هستند و درگیر درس های نامربوط به رشته ام نشوم، دانشگاه ادامه ی هنرستان است و از انتخابم خوشحالم، اگر باز هم به عقب برگردم باز هم هنرستان را انتخاب می‌کنم و وقتم را هدر نمی‌ دهم!

خانواده ات با انتخاب هنرستان موافق بودند؟

 بله، با وجود مخالفت های شدید سایر اقوام و دوستان و آشنایان، خوشبختانه پدر و مادرم با ورود من به هنرستان مشکلی نداشتند و مرا آزاد گذاشتند تا هرچه می خواهم را انتخاب کنم. آن‌ها به من اطمینان داشتند و مطمئن بودند در رشته ای قدم می گذارم که با نهایت وجود آن را دوست دارم، هیچ وقت اصرار به حضور در دبیرستان نکردند و می‌دانستند هرگز نمی‌توانم بدون علاقه موفق شوم. از آن‌ها ممنونم.

 آيا در هنرستان هم دانش آموز درس خواني بودي؟

 بله.معدل سال دوازدهم 64/19 شد و با علاقه ی زیاد درس ها را مطالعه می کردم. البته دروس تخصصی را نسبت به سایر دروس بیشتر دوست داشتم و زمانی که مشغول مطالعه آن‌ها بودم حس بهتری داشتم. من درس خواندن را دوست دارم و اگر برای رشته ی مورد علاقه ام هم باشد که دیگر عالی است! به نظرم درس خواندن حس خوبی به من می‌دهد و با آن راحت هستم. برای همین هرگز از خواندن دروس سر باز نزدم و در طول دوران 12 ساله ی تحصیل به ندرت نمره ی پایین گرفتم و از خودم راضی هستم.

 آيا در زمان تحصيل كار هم مي كردي؟

بله، برنامه نویسی وب‌سایت، البته بیشتر در حکم تجربه و آزمون و خطا بود.

چرا در آزمون هاي كانون شركت كردي؟

من برای درس خواندن به قوه ی محرک و آزمون و خطا احتیاج داشتم،کانون نقش پررنگی را ایفا کرد. با شرکت در آزمون های کانون هر دو هفته یکبار برای رسیدن به یک تراز عالی و رتبه ی خوب تلاش می‌کردم، و باعث می‌شد هر بار و بعد از هر آزمون کیفیت مطالعه ام بالاتر برود، اشتباهاتم را متوجه بشوم و در جو رقبا بیشتر درس بخوانم.کانون باعث می‌شد تا هر بار با دیدن درصد کم در درسی تلنگری بخورم و درس خواندن را جدی تر انجام دهم. همچنین تحلیل کارنامه ی رقبا باعث می‌شد تا متوجه قوت و ضعف های خودم و بقیه بشوم و سطح خودم را پیدا کنم. آزمون دادن تا روز کنکور باعث شد با انجام روش های مختلف به بهترین روش ها برای مطالعه و تست زنی دست پیدا کنم و نتیجه ی خوبی بگیرم. تا قبل از شرکت در کانون فکر نمی‌کردم تا این حد کمک کننده باشد اما بعد از شرکت در آزمون ها متوجه کمک و نقش پررنگ کانون شدم و از آن ممنونم.


واكنش تو نسبت به غيرحضوري شدن آموزش و دوران كرونايي چگونه بود؟ در عملكرد تو چه تأثيري داشت؟

من انعطاف پذیر هستم و مشکلات را می پذیرم. شهرستانی که در آن درس می‌خواندم از نظر امکانات علمی و آموزشی و.. در سطح مناسبی نیست. در نتیجه تمام بار مطالعه و آموزش به عهده ی خودم بود. با شروع کرونا از مدرسه و دوستانم دور شدم و دیگر مجبور نبودم هرروز تا ساعت 15 در مدرسه باشم. همین امر کمک بزرگی در رابطه با افزایش ساعت مطالعه ام داشت. اگر تا قبل از کرونا به خاطر مدرسه روزی 5 ساعت مطالعه می‌کردم، بعد از کرونا این ساعت را به 10 و 11 ساعت رساندم و برایم فوق العاده بود. اما کم کم دوری از دوستانم و جو مدرسه غمگینم کرد و سعی می‌کردم خودم را مشغول کنم.کرونا باعث شد تا کنکور بارها عقب بیفتد، بابت این موضوع بسیار اذیت شدم و از نظر روحی حال مناسبی نداشتم. چرا که تمام برنامه ریزی ها و مطالعه ام بهم خورد و مجبور  شدم مجددا از نو برنامه ریزی کنم. همچنین حذف دو پودمان آخر کتب تخصصی برایم گران تمام شد چون قبل از عقب افتادن کنکور آن دو پودمان را مطالعه کرده بودم و به تسلط عالی رسیده بودم، اما با حذف این دو پودمان عملا وقتم را هدر داده بودم و از این بابت خوشحال نبودم.

درهر صورت کرونا یک مشکل همه گیر بود و فقط مختص به من نبود. چه می‌خواستم و چه نمی‌خواستم باید آن را می پذیرفتم. کرونا باعث شد تا قدرت تمرکزم و کنترل کردن خودم در مشکلات را بالا ببرم و منعطف تر باشم. زندگی بدون سختی هرگز زیبا نیست. انسان هایی که در سختی تلاش می‌کنند انسان های والاتری میشوند.


هر روز چند ساعت درس مي خواندي؟ چگونه برنامه ريزي مي كردي؟

روزهایی که تازه درس خواندن را به صورت جدی و کنکوری شروع کرده بودم به خاطر مدرسه و زمان زیادی که ما هنرستانی‌ها در مدرسه می‌گذرانیم، و خستگی روز نمی‌توانستم بیشتر از 5 ساعت مطالعه کنم.اما می‌دانستم این ساعت مطالعه کم است و باید بیشتر شود.بنابراین تایم موبایل را صفر کردم و به جای موبایل درس می‌خواندم. از تفریحاتم کمتر کردم و درس می‌خواندم. از خواب گذشتم و درس می‌خواندم. سخت بود. خیلی سخت. اما من امکانات دانش آموزان تهرانی و سایر شهر های بزرگ را نداشتم و مجبور بودم برای رسیدن به خواسته ام بیشتر از بقیه تلاش کنم.در روز های پایانی ساعت مطالعه ام به 12 ساعت در روز رسید و چون از ساعت مطالعه ی کمی شروع کرده بودم و آن را کم کم افزایش دادم برایم راحت تر بود.ضمن اینکه میدانستم برای چه هدفی تلاش میکنم و همین برایم قوت قلب بود و از خستگی ام کم میکرد.

من مشاور نداشتم و تماما خودم بودم. برای برنامه ریزی دروس سعی می‌کردم درس های تخصصی و عمومی را به نسبت 2 به 1 بخوانم و بین هر پنجره ی مطالعاتی 1 الی 1 و نیم ساعته ،یک ربع استراحت میکردم .درسهای تخصصی را پشت سر هم نمیخواندم و بین هر دودرس تخصصی یک درس عمومی را مطالعه میکردم. درس‌هایی که برایم سخت تر بود را در ابتدای روز می‌خواندم و درسهای آسان تر را به اواخر شب موکول میکردم.برنامه ریزی درست نیازمند آزمون و خطا و تجربه کردن است.

درمورد خواندن دروس دهم و یازدهم هم باید بگویم که در کنکور دروس یازدهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است، مخصوصا هنرجویان شبکه و نرم افزار که دو درس سخت را در این پایه خواهند داشت.سعی می‌کردم بین هر سه پایه تعادل را برقرار کنم و فقط مشغول به یک پایه نباشم. برای برنامه ریزی صحیح باید متعادل بود.

 كدام درس ها نقطه ي قوت شما بودند؟ روش مطالع هات در اين درس ها چگونه بود؟

در درس های اختصاصی قوی بودم و این به علت علاقه ی زیادم به این دروس بود.معمولا در دروس برنامه نویسی و طراحی وب 9 از 10 یا 10 از 10 میشدم و در درس شبکه و سخت افزار هم قوی بودم.بقیه ی دروس تخصصی هم معمولا درصد بالایی داشتم.

در دروس عمومی در درس زبان و دینی قوی بودم  معمولا 10 از 10 میشدم.زبان را در دوران کنکور زیاد مطالعه نکردم چون از بچگی به کلاس زبان می‌رفتم و در مورد زبان مشکلی نداشتم و در کنکور هم این دو درس را 100درصد زدم.

به نظرم راز موفقیتم در این دروس مطالعه ی مستمر آنها بود. اول یک بار کتاب درسی را مطالعه می‌کردم و سپس نکات مهم را هایلایت میکردم و در گوشه کتاب می‌نوشتم، سپس خلاصه نویسی می‌کردم و بعد کتاب را میبستم و یک بار موضوع را برای خودم توضیح می‌دادم . و بعد از تثبیت مطلب سراغ تست های آموزشی میرفتم و تست میزدم تا متوجه اشتباهات مطالعاتی ام بشوم.

از چه منابع مطالعاتي استفاده مي كردي؟

 من منبع زیادی نداشتم. برای دروس تخصصی از کتاب آبی قلمچی استفاده میکردم و درسنامه و تست های مناسبی داشت.همچنین برای دوران جمع بندی از کتاب زرد قلمچی استفاده کردم و سوالات هر آزمون منبع مناسبی برایم بود.و بارها و بارها سوالات هر آزمون را حل میکردم تا از تسلط خودم مطمئن شوم.این روند تا روز کنکور ادامه داشت و من هر کتاب تست را بارها مطالعه کرده بودم و پاسخ داده بودم و نکته برداری کرده بودم. برای ادبیات از کتاب جامع ادبیات دوازهم کانون استفاده کردم.

پدر و مادرت چه نقشي در موفقيت تو داشتند؟ چه كارهايي براي تو كردند؟

بعد از خدا، موفقیتم را مدیون آنها هستم. یادم است که کسی به من انگیزه نمی‌داد و برعکس بقیه با تحقیر کردن و کوچک شمردن آرزوهایم، انگیزه را از من میگرفتند.کسی باور نداشت که بتوانم رتبه ی تک رقمی کسب کنم ، تقریبا هیچ کس به جز خودم و پدر و مادرم. حتی وقتی باور خودم کم میشد پدر و مادرم به من اطمینان و قوت قلب می‌دادند.مادرم بهترین و صمیمی ترین دوست من است و بیشتر از یک مادر برای من است.همیشه و در همه حال، حتی وقتی عصبانی و ناراحت بودم به من آرامش می‌دادند و در زمان درس خواندن جو خانه را آرام نگه میداشتند.من مدیون آنها هستم، نمی دانم چطور می‌توانم کمی از محبت های پدر و مادرم را جبران کنم اما لبخندی که از ته دل،و بعد از دیدن رتبه ام بر لبانشان نشست خستگی را از تنم بیرون برد. دیدن خوشحالی پدر و مادرم یکی از بزرگترین نیروهای محرک و انگیزه بخش من برای تلاش کردن و ادامه ی مسیر است. از هیچ تلاشی برای کمک به من سر باز نزدند و هرگز محبت های بی منت آنها را فراموش نمیکنم و تا همیشه سعی میکنم ذره ای از دریای مهرشان را جبران کنم.

 برنامه ات براي آينده چيست؟ آيا تصميم به ادامه ي تحصيل در مقاطع بالاتر را هم داري؟

 به حوزه ی وب و برنامه نویسی وب علاقه دارم و درحال یادگیری هستم. دوست دارم بتوانم تغییری مثبت برای مردم ایجاد کنم و الان، در عصر تکنولوژی و رایانه، این کار شدنی است. دوست دارم در استارتاپ های معروف ایران مشغول به کار شوم و پس از کسب تجربه لازم، استارتاپ خودم را داشته باشم و با یک تیم قوی کار کنم. مطمئنم اگر علاقه باشد هر کاری شدنی است. کمی زحمت، سختی و تلاش به جایی نمیخورد و برای رسیدن به خواسته و هدف باید دوید.

من تحصیل را دوست دارم و میدانم بی نهایت است و تمامی ندارد.در حال حاضر دانشجوی مهندسی نرم افزار دانشگاه شریعتی تهران هستم و دوست دارم تا بالاترین مقطع تحصیلی (دکتری) در رشته نرم افزار و یا هوش مصنوعی ادامه تحصیل بدهم. اما دلم میخواهد مقاطع بالاتر تحصیلی را در یکی از دانشگاه های آلمان بگذرانم.و امیدوارم به زودی این امر محقق شود.

چه صحبتي با دانش آموزان هنرستاني داري؟

بچه های عزیز هنرستان! من می‌دانم و می‌فهمم که کمی در حق شما ناحقی و کم توجهی می‌شود، میدانم که آنقدر که باید به شما اهمیت داده نمی‌شود، می‌دانم هنرستان هنوز یک کلیشه است و هرکسی فکر می‌کند هنرستان مخصوص انسان های تنبل است، اما لطفا تا همیشه روی تصمیم و باورتان بمانید.

 هنرستان مخصوص انسان هایی است که شجاعت رو به رو شدن با خواسته و علاقه شان حتی با وجود مخالفت عموم را داشته اند، هنرستان کلیشه نیست. هنرستان مخصوص معدل های پایین نیست، مطمئن باشی درسهای عملی شما به مراتب سخت تر از درس های حفظ کردنی و محاسباتی است.از باور ،خواسته،هدف و آرزوهایتان کوتاه نیایید و دست نکشید. اگر من با کمترین امکانات آموزشی توانستم، پس شما هم میتوانید. انسان برای تحمل زندگی یا سقوط میکند یا صعود، چه زیبا اگر شما صعود کنید.مطمئن باشید انسان هایی که در سختی تلاش میکنند انسان های والاتری می شوند. خودتان را با بقیه مقایسه نکنید و فقط برای خودتان و بهتر شدن خودتان تلاش کنید.باور به خود قدم اصلی موفقیت شماست.

صحبتی با سایر دانش آموزان :

 دانش آموزان عزیز رشته های نظری، بدون شک رشته ی تحصیلی شما زیبا ، دوست داشتنی و پر عشق است اما بارها دیده ام که بعضی تمسخر ها در مورد هنرستان و دانش آموزان هنرستانی باعث دلخوری خیلی ها شده است.همه ی ما انسانیم و حق انتخاب داریم.همانطور که انتخاب شما عزیز و محترم است، انتخاب یک دانش آموز هنرستانی هم محترم است و هیچ یک حق تمسخر دیگری را نداریم، تحصیلات و رشته ی تحصیلی ارزش انسانها را تعیین نمی‌کند. این شخصیت ماست که به ما ارزش می دهد، لطفا طرز فکر های غلط درمورد هنرستان و هنرجویان عزیز را دور بریزید و با نگاهی زیباتر به هنرستان نگاه کنید.بعضی حرفها اذیت کننده است.

Menu