فیلم های او تنها نمایشگر تعهد اجتماعی او نیستند بلکه همچنین نگاهی دارند به روابط اجتماعی. این فیلم ها سنخ هایی را مشخص می کنند و رویداد ها و تعارض هایی را از زمان حال به نمایش می گذارند. این آثار در شکل کلی خود با آنکه جنبه های شخصی و مستقل دارند، برخوردار از حساسیت اند و اغلب امپرسیونیستی. در این آثار هیچ گاه از دیدگاه ذهنی نگریسته نمیشود. او در فیلم تونی سبک ویژه خود را پیدا کرد. تونی فیلمی است که به زندگی مهاجران ایتالیایی و اروپای شرقی که در دههی 20 برای کار در معادن میآمدند میپردازد. این فیلم قطعا از پیشگامان نئورئالیزم ایتالیاست.
فیلم ماده سگ: فیلمی تلخ و بدبینانه از درام زندگی های کوچک. بعدها از این نوع فیلم به عنوان فیلم سیاه نام برده شد. ماده سگ دارای ویژگی های بسیاری است که آثار بعدی رنوار را مشخص میکند. مانند صحنه پردازی در عمق وتغییر ناگهانی لحن فیلم.
توهم بزرگ: شور انسان دوستی و پیام تفاهمی که از جبهه بندی سیاسی فراتر میرود.
شرارت بشری: بر اساس رمان زولا ساخته شد. در ترسیم جزئیات وشیوه های پیش بردن داستان بیش از دیگر آثار رنوار به آرمان های ناتورالیست ها نزدیک است.
قاعده بازی: به عنوان برجسته ترین اثر فرانسهی پیش از جنگ شناخته میشود. فیلم در شیوه پرداخت شباهت بسیار به کمدی های موسه، ماریوو و بومارشه دارد. مضامین: امتیازات و بیاعتنایی طبقه اشراف، نمایی از زندگی بی محتوی و پوچی که قاعده بازی پیدا کرده است. در این فیلم رنوار از دکور های بزرگ پیچیده و حرکات مفصل دوربین برای القای حسی از کنش های متقابل مداوم شخصیت ها بهره میگیرد. فیلم از این حکایت میکند که اشرافیت فرسوده دارد از صحنه هستی محو میشود.
«در این دنیا نکته وحشتناک این است که هرکس برای خودش دلایلی دارد.» از این جمله همواره برای نمادی از آثار رنوار یاد شده است. سینمایی که در آن به ندرت به آدمی بدنهاد بر میخوریم بلکه با آدم های خطا پذیری سروکار داریم که به یکدیگر واکنش نشان میدهند.