شباهت های تماتیک فیلم ها: به قدرت نباید اعتماد کرد، به تعهد رمانتیک وسیاسی باید با بدگمانی نگریست.
گارگردان های موج نو مانند آنتونیونی و فلینی غالباً قصه هایشان را پیرامون قصه های تصادفی و اپیزود های پراکنده سازمان میدهند.
آنها نخستین کارگردانانی بودند که به طور سیستماتیک به سنت های پیشین ارجاع میدادند (در از نفس افتاده قهرمان فیلم ادای همفری بوگارت را در میآورد).
فرانسوا تروفو: نخستین فیلمش "چهارصد ضربه" آغاز گرایشی اتوبیوگرافیک در کار های او شد. فیلم های نخستین تروفو با خود نمایی نمایشی پر از نماهای زوم ، تدوین های پرجنب و جوش، ترکیب های ناآراسته، طنز های عجیب و خشونت های بیمقدمه هستند. دو گرایش کار های او: اجرای فی البداهه و پارودی مهرآمیز یک قصه جنایی، پرداخت عبوسانه اما شاعرانه یک ماجرای عشقی
ژان لوک گدار: فیلم های او پرسش های بنیادین درباره روایت مطرح میکنند. فیلم های اولیه گدار طرح بسیار روشنی دارند اما به تدریج به سوی ساختار روایی تکه پاره و کلاژ گونه حرکت کرد. تناقضات انحرافات و فقدان وحدت در فیلم های گدار به اندازهای است که در مقایسه با آنها بسیاری از فیلم های موج نو سنتی به نظر میرسند. با از نفس افتاده نام گدار به دوربین روی دست و جامپ کات گره خورد. فیلم های بعدی او: کنکاش در سبک فیلم و چون چرای تکنیک سینمایی متعارف، ترکیب بندی های غیرمتقارن، طراحی نماهای تخت(نو آوری)