در مطلب زیر خلاصهای از فصلهای چهارم و پنجم کتاب زیست و آزمایشگاه 1 آورده شده است. امیدواریم جمعبندی نکات آن به پاسخگویی به سوالات طرح شده از این فصلها کمک کند:
كرم خاكي در جلوي بدن خود داراي قلب لولهاي شكل است و گردش خون بسته دارد. در لولهي گوارش كرم خاكي معده وجود ندارد. اين جانور تنفس پوستي دارد و خون در انتقال گازهاي تنفسي آن نقش دارد. حركات بدن توسط انقباض عضلات حلقوي زير پوست انجام ميگيرد.
در لولهي گوارش ملخ، نقش معده گوارش و جذب مواد غذايي است. نقش روده جذب آب است. عمل روده در ملخ مشابه عمل هزارلا در علفخواران نشخوار كننده است كه آن هم آب را جذب ميكند.
در مكانيسم جذب مواد غذايي در سلولهاي پوششي پرز رودهي باريك انسان، مواد جذب شده از سلولهاي پوششي وارد مويرگهاي خوني و مويرگهاي لنفي ميشوند. وجود پليساكاريدها در سطح مويرگهاي خوني مانع جذب چربيها و ويتامينهاي محلول در چربي (A, D, K, E) به مويرگهاي خوني ميشوند و اين مواد جذب رگهاي لنفي ميشوند. بقيهي مواد مانند يونها، قندهاي ساده، آمينواسيدها و ويتامينهاي محلول در آب جذب مويرگهاي خوني ميشوند.
تنفس پرندگان:
هنگام دم هواي تهويه نشده وارد كيسههاي هوايي عقبي شده و هواي تهويه شده از ششها وارد كيسههاي هوايي پيشين ميشود.
هنگام بازدم هواي تهويه نشده از كيسههاي هوايي عقبي وارد ششها شده و هواي تهويه شده از كيسههاي هوايي پيشين خارج ميگردد.
در مجاري تنفسي انسان مانند ناي و نايژه، حلقههاي غضروفي زيادي وجود دارد و مجراي آنها را هميشه باز نگه ميدارد. نايژكها فاقد حلقهي غضروفي هستند و در بيماري آسم نايژكها تنگ ميشوند.
سلولهاي ترشح كنندهي موسين در سراسر سطح داخلي معده وجود دارند. موسين مخاط معده را از اثر شيرهي معده محافظت ميكند.
غدد ترشحكننده در معده:
غدد مجاور پيلور كه آنزيمها را به درون معده و گاسترين را به خون ترشح ميكنند.
غدد بالاتر از پيلور كه ترشح آنزيمها، اسيد كلريدريك و فاكتور داخلي معده را بر عهده دارند.
پتيالين آنزيمي از نوع كربوهيدراتاز است كه نشاسته را به مالتوز تبديل مينمايد. از تجزيهي مالتوز گلوكز و فروكتوز به وجود ميآيند بنابراين محصول اين آنزيم دو مونومري است.
تبادل گازها در تمام سيستمهاي تنفسي و در غشاي سلولها همواره از طريق انتشار انجام ميگيرد. جذب ويتامينهاي محلول در آب مانند ويتامين C و ويتامينهاي گروه B نيز از طريق انتشار انجام ميگيرد.
صفرا پس از ورود به روده باعث پراكنده شدن ذرات چربي در آب و ايجاد يك امولوسيون پايدار ميشود و نقش ليپازي بر چربي ندارد. بنابراين نميتواند چربي را به اسيد چرب و گليسرول تبديل كند.
چربيها پس از گوارش جذب سلولهاي پوششي مخاط روده شده و سپس وارد مويرگ لنفي ميشوند. ويتامينهاي محلول در چربي همراه با ذرات چربي پس از جذب وارد مويرگ لنفي ميشوند. (مستقيما به كبد وارد نميشوند) در صورتي كه گلوكز، آمينواسيدها، يونها و ويتامينهاي محلول در آب پس از جذب وارد مويرگهاي خوني شده و سپس مستقيما وارد كبد ميشوند.
حجم تنفسي برابر است با حجم هواي جاري ضرب در تعداد حركات تنفسي در يك دقيقه. با افزايش عمق تنفس و يا افزايش حركات تنفسي، حجم تنفسي تغير ميكند ولي در يك فرد حجم هواي مرده در حالات مختلف تنفس ثابت است. يعني اگر دم عميق انجام گيرد مقدار بيشتري هوا وارد كيسههاي هوايي ميشود ولي قطر مجاري تنفسي براي هواي مرده تغيير نميكند. بنابراين در انسان ميزان هواي مرده با حجم مجاري تنفسي و نه حجم هواي تنفسي رابطهي مستقيم دارد.
در رودهي انسان، تجزيهي چربيها تحت اثر ليپاز و عمل كمكي صفرا انجام شده، به اسيد چرب و ديگليسريد و مونوگليسريد انجام ميگيرد كه جذب سلولهاي پوششي استوانهاي روده ميشوند در سلولهاي پوششي روده دوباره به تريگليسريد تبديل ميشوند و سپس جذب مويرگ لنفي ميشوند.
درمكانيسم جذب مواد در رودهي باريك انسان:
وجود سديم براي جذب برخي از آمينواسيدها ضروري است.
جذب اكثر ويتامينها از طريق پديدهي انتشار صورت ميگيرد. (بدون كمك پروتئين حامل)
جذب اغلب قندهاي ساده با انتقال فعال و همراه با جذب سديم صورت ميگيرد.