امجد انوريمقدم دانشجوي دکتري برق- قدرت دانشگاه تهران
من امجد انوري مقدم دانشجوي دکتري برق- قدرت دانشگاه تهران هستم. حدود يک دهه قبل در رشته رياضي و فيزيک فارغ التحصيل شدم و از آنجاييکه به ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر علاقهمند بودم در کنکور سراسري سال 83 شرکت کردم و موفق شدم رتبه 821 رياضي-فيزيک و 16 زبانهاي خارجه رو کسب کنم. اگرچه در اولين روزها پس از اعلام نتايج، عليرغم همه تصورات، به نتيجه مطلوبم نرسيده بودم اما با پشتکاي که از خودم سراغ داشتم به آينده اميدوار و براي برداشتن گام بعدي در زندگيم مصممتر از قبل بودم.
بطور کلي مهندسي برق دانش تحليل و بررسي رياضي پديدههايي فيزيکي است که به نحوي به بارهاي الکتريکي و حرکت و آثار آنها (از قبيل جريان الکتريکي، پتانسيل الکتريکي، ميدان الکتريکي و مغناطيسي و غيره) مربوط ميشوند.اين رشته در اغلب دانشگاههاي ايران به چهار گرايش تقسيم ميشود که عبارتاند از:مخابرات، کنترل، الکترونيک، قدرت . البته در برخي از دانشگاهها گرايشهاي ديگري نظير مهندسي پزشکي نيز وجود دارد. معمولاً دانشجويان رشته برق طي ترمهاي اول تا چهارم با گذراندن واحدهاي درسي متنوع و غالباً مشترک (نظير فيزيک الکتريسيته، مدارهاي الکتريکي ۱ و ۲، الکترونيک ۱و ۲، الکترومغناطيس،ماشينهاي الکتريکي ۱، و ....) ديدي کلي نسبت به هر يک از گرايشهاي اين رشته پيدا ميکنند و از ترم پنجم به بعد بصورت تخصصيتر در گرايش انتخابي خود فعاليت ميکنند. توصيفي اجمالي از هريک از گرايشهاي عنوان شده به شرح زير ميباشند:
1- گرايش مخابرات: هدف از مخابرات ارسال و انتقال اطلاعات از نقطهاي به نقطه ديگر است که اين اطلاعات ميتواند صوت، تصوير يا دادههاي کامپيوتري باشد. گرايش مخابرات با ارائه نظريهها و مباني لازم جهت ايجاد ارتباط بين دو يا چند کاربر، انجام عملي فرايندها را به طور بهينه ممکن ميسازد.مخابرات از دو مبحث عمده يعني ميدان و سيستم تشکيل ميشود.در مبحث ميدان، مهندسان با مفاهيم ميدانهاي مغناطيسي، امواج، ماکروويو، آنتن و غيره آشنا ميشوند و در مبحث سيستم به طراحي فليترهاي مخابراتي ميپردازند.
2- گرايش کنترل: هدف اين علم کنترل متغيرهاي اساسي يک سيستم بر مبناي برخي ملاکهاي مطلوب ميباشد. اين ملاکها ميتواند شامل حرکت، سرعت، زمان، مصرف سوخت و... باشد. به عبارت کليتر، مهندسي کنترل حلقه اتصال ميان مهندسي برق و رشتههاي ديگر ميباشد. به کمک اين علم ميتوان به عملکرد بهينه سيستمهاي پويا، بهبود کيفيت و ارزانتر شدن فرآوردههاي توليدي، گسترش ميزان توليد، ماشيني کردن بسياري از عمليات تکراري و خستهکننده دستي و نظاير آن دست يافت.
3- گرايش الکترونيک: الکترونيک علمي است که به بررسي حرکت الکترون در خلاء در مواد رسانا و يا نيمه رسانا و اثرات و کاربردهاي آن ميپردازد. با توجه به اين تعريف، مهندس الکترونيک در زمينه ساخت قطعات الکترونيک و کاربرد آن در مدارها، فعاليت ميکند.به عبارت ديگر، زمينه فعاليت مهندسي الکترونيک را ميتوان به دو شاخه اصلي «ساخت قطعات و کاربرد مداري قطعه» و «طراحي مدارهاي الکتريکي» تقسيم کرد.
4- گرايش قدرت: هدف اصلي مهندسي قدرت، توليد برق در نيروگاهها (حوزه توليد)، انتقال نيرو از طريق خطوط انتقال و توزيع آن در شبکههاي شهري و روستايي (حوزه انتقال) و در نهايت رساندن آن به مصرفکنندگان و مشترکين خانگي، صنعتي و تجاري است(حوزه توزيع). بنابراين يک مهندس قدرت بايد به روشهاي مختلف توليد برق، خطوط انتقال نيرو و سيستمهاي توزيع آشنا باشد.اين گرايش خود به چندين زيرگرايش نظير سيستمهاي قدرت، ماشينهاي الکتريکي، حفاظت، عايق و فشارقوي و غيره تقسيم ميشود.
امروزه با گسترش بخش خصوصي و توسعه صنايع کوچک و بزرگ در کشور، فرصتهاي شغلي زيادي براي مهندسين برق فراهم شدهاست و اگر ميبينيم که با اين وجود بعضي از فارغ التحصيلان اين رشته بيکار هستند، به دليل اين است که اين افراد يا فقط در تهران دنبال کار ميگردند و يا در دوران تحصيل به جاي يادگيري عميق دروس و در نتيجه کسب تواناييهاي لازم، تنها واحدهاي درسي خود را گذراندهاند.همچنين يک مهندس خوب بايد، کارآفرين باشد يعني به دنبال استخدام در موسسه يا وزارتخانهاي نباشد بلکه به ياري آگاهيهاي خود، نيازهاي فني و صنعتي کشور را يافته و با طراحي سيستمها و مدارهاي خاصي اين نيازها را برطرف سازد. کاري که بعضي از فارغ التحصيلان ما انجام داده و خوشبختانه موفق نيز بودهاند.
در انتها به همه دانشآموزان عزيز توصيه ميشود در انتخاب رشته، علاقه را معيار اولخود قرار دهند زيرا ميزان علاقه و پشتکار در هر رشته باعث موفقيت ميشود. به خاطر نام يک رشته يا دانشگاه، بازار کار و درامد و ... يک رشته ، به رشته مورد علاقه خود پشت پا نزنيد.