از مبحث منصوبات در کنکور سراسري 3 تا 5 تست مطرح ميشود که يکي از آنها عموماً به مبحث «حال» اختصاص مييابد.
گزيدهاي از نکات مفيد براي پاسخگويي بهتر به پرسشهاي پيرامون مبحث حال در درس عربي:
شناختن انواع حال:
حال مفرد: اسم مشتق نکرهي منصوبي است که حالت يکي از ارکان جمله را بيان ميکند. شناسايي حال مفرد در جمله چندان دشوار نيست.
«جاء الطفل حافياً»: کودک پابرهنه آمد.
ولي حال بهصورت جملهي فعليه و جملهي اسميه هم ميآيد که شناختن آنها نياز به دقت بيشتري دارد.
حال جملهي فعليه: فعلي است که به همراه فاعل خود در جايگاه حال واقع ميشود و حالت يکي از اجزاي جملهي قبل از خود (فاعل، مفعول و ...) را بيان ميکند.
حال جملهي فعليه اگر با فعل ماضي باشد؛ معمولاً با عبارت «و قد…» همراه ميشود.
«رجع من أصفهان و قد شاهد معالمها الأثريّة»: از اصفهان برگشت در حالي که آثار باستاني آْن را ديده بود.
اگر حال جملهي فعليه بخواهد به شکل فعل مضارع بيايد؛ بايد دقت کرد که اين فعل مضارع پس از يک اسم مغرفه آمده باشد و پيش از اين فعل، معناي جمله کامل شده باشد. به عبارت ديگر، فعل مضارع زماني حال واقع ميشود که جزء ارکان اصلي جمله نباشد و چنانچه از جمله حذف شود معناي جمله از بين نرود. اين نوع جملهي حاليه نيازي به «واو حاليه» ندارد و بدون واسطه ميآيد.
«رأيت الطفل يلعب في الحديقه»: کودک را در حالي که در باغ بازي ميکرد، ديدم.
حال جملهي اسميه:جملهي اسميهاي است که حالت يکي از اجزاي جملهي پيش از خود را بيان ميکند. جملهي حاليهي اسميه همواره پس از «واو»ي ميآيد که واو حاليه ناميده ميشود.
«رأيت أبي و هو مريض»: پدرم را در حالي که مريض بود، ديدم.
دو نکتهي مهم!
1. جملهي حاليه (چه اسميه و چه فعليه) اعراب محلي دارد و محلاً منصوب است.
2. اگر جملهاي (فعيله يا اسميه) پس از يک اسم قرار گيرد و جملهي خبري و يا صلهي موصول نباشد؛
اگر آن اسم معرفه باشد، جملهي حاليه است.
و اگر آن اسم نکره باشد، جملهي وصفيه است.
با توجه به اينکه تفاوت ميان انواع «ما» در زبان عربي در مبحث خاصي بررسي نميشود و بهصورت پراکنده و در خلال ساير مباحث قواعدي از آن سخن به ميان ميآيد؛ شايد مفيد باشد که در اين مجال به اين مبحث نيز بپردازيم!
«ما» که در اسلوب به کار ميرود را با «ما» ، «ما» و «ما» موصول اشتباه نگيريد. بهترين راه براي تشخيص انواع «ما» معنا و مفهوم جمله است. اگر جمله، داراي معناي «چه خوب است …» يا «چه زيبا است…» و نظاير آن نباشد، «ما» به کار رفته در آن جمله، «ما» اسلوب تعجب نخواهد بود.
و اما چند نکتهي مهم!
در ابتداي جمله به کار ميرود و نکره است.
معمولاًدر وسط جمله بهکار ميرود، معرفه است و متناسب با نياز جمله نقش (فاعل، مفعول، خبر و ...) ميپذيرد و اعراب آن محلي است.
غالباً با فعل ماضي به کار ميرود و گاهي براي منفي نمودن جملات اسميه هم از آن استفاده ميشود. اين نوع «ما» برخلاف ساير انواع «ما» حرف است و نقش نميپذيرد.
قبل از فعل بر وزن «أفعل» به کار ميرود، اسم است و نقش مبتدا دارد. اعراب آن، محلاً مرفوع است.
با آرزوي موفقيت براي شما
عمادالدين صالحيان؛ مسئول درس عربي