اقسام استدلال استقرای 2 - دهم انسانی -درسنامه- امیرحسین کاروین

بخش دوم استدلال استقرایی که به صورت تکمیلی و دقیق‌تر به این مبحث پرداخته است.

اقسام استدلال استقرای 2 - دهم انسانی -درسنامه- امیرحسین کاروین

مجهول:تصور یا تصدیقی که آن را نمی شناسیم و به آن آگاهی و علم نداریم.(تعریف شونده=معرَّف)

معلوم:تصور یا تصدیقی که آن را می شناسیم و به آن علم و آگاهی داریم و از معلومات ماست(چند تصور معلوم=تعریف کننده=معرِّف)

تعریف:فرایندی که در آن تصورات معلوم را با هم ترکیب می کنیمتا تصور مجهول را کشف و معلوم سازیم.

نکته: تعریف برای کشف «تصور»مجهول است.اما برای کشف «تصدیق»مجهول از تصدیقات معلوم (=استدلال) استفاده میکنیم.

حیطه کاربرد و اهمیت تعریف:

  1. استفاده در تعریف اصطلاحات تخصصی علوم مختلف
  2. اهمیت آموختن تعریف در زندگی
  3. کاربرد جهت رفع ابهامات و اختلافات میان افراد
  4. جلوگیری از بسیاری از مغالطات

تعریف اقسامی دارد:

  • تعریف لغوی(لفظی): بیان معنای لغوی یک مفهوم یا مترادف های آنو یا نحوه شکل گیری لغوی آن(مثال: دژ: قلعه)
  • تعریف از طریق ذکر مصادیق(تعریف به مثال/مصداق):ذکر نمونه ها، تصاویر یا مصداق هایی از مفهوم مورد نظر
  • تعریف مفهومی(تحلیلی):دسته بندی کردن ویژگی هاییک مفهوم به ویژگی مشترک با سایر مفاهیم مشابه (امر عام)و ویژگی خاص آن مفهوم(امر خاص)
  1. تعریف به حد:جنس+فصل
  2. تعریف به رسم :جنس+عرض خاص

تعریف صحیح ، شرایطی دارد:

  • واضح باشد(اجلی باشد):از به کاربردن واژگان نامانوس و مبهم و دارای ایهام و استعاره در تعریف مجهول خودداری کنیم.(معلوم باید روشن تر و واضح تر از مجهول باشد).

 

  • جامع باشد:تعریف ما باید شامل همه مصادیق و افراد مجهول باشد.
  • مانع باشد:تعریف، صرفا بر مصادیق و افراد مفهوم  مجهول دلالت کند نه بیشتر.
  • دوری نباشد: در تعریف مفهوم مجهول مان، نباید از خود مجهول استفاده کنیم.

اقسام استدلال :

  • استدلال قیاسی: کلی به جزئی( مقدمات این نوع استدلال ، ضرورتا نتیجه را در پی دارند.)
  • استدلال استقرایی: مقدمات این استدلال، از نتیجه خود حمایت نسبی می کنند.مبنای این استدلال بر تخمین بنا شده است. در علوم تجربی و آماری کاربرد دارند.

 

اقسام استدلال استقرایی

  • استدلال تمثیلی:سرایت و تعمیم ویژگی های یک چیز به چیزی دیگر، با توجه به مشابهت ظاهری میان آنها برای رسیدن به نتیجه از تمثیل استفاده می کند.
  1. از یک مقدمه جزئی ، به مقدمه جزئی دیگری می رسیم(با مشابهت ظاهری).
  2. استدلالی ضعیف است و نتایج آن احتمالی است.
  3. می تواند موجب مغالطه تمثیل ناروا شود.(هنگامی که مشابهت دو چیز بسیار کم و فقط ظاهری باشد، این مغالطه رخ می دهد.)
  4. در استدلال تمثیلی ، از اصطلاح قوی و ضعیف استفاده می شود.

 

  • استقرای تعمیمی: استدلالی است که درآن حکم چند مورد جزئی را به کل مجموعه نسبت می دهیم.
  • استقرا در لغت به معنای تتبع و جست و جو است.
  • جامعه آماری: مجموعه ای است که در آن استقرای تعمیمی انجام می دهیم و نمونه های آماری را از آن انتخاب می کنیم.
  • نمونه آماری: هرکدام از موارد جزئی از جامعه که آنها را برسی می کنیم.
  • نمونه تصادفی: اگر نمونه هارا به صورت تصادفی برای تحقیق انتخاب کنیم ، به آن نمونه تصادفی می گوییم.
  • سیر این نوع قضیه از جزئی به کلی است.
  • در این نوع استدلال نیز از اصطلاح قوی و ضعیف استفاده می کنیم.
  • روش استقرا بر اساس مشاهده و برسی تجربی نمونه هاستو دانشمندان علوم تجربی از این روش ها در تحقیقاتشان استفاده می کنند.
  • استقرای تعمیمی قوی شرایطی دارد:1- نمونه ها تصادفی باشند.2-نمونه ها متفاوت بوده و بیانگر همه طیف های مختلفی باشند که در جامعه آمارس وجود دارند.

  • استنتاج بهترین تبیین:نوعی استدلال استقرایی است و به همین دلیل نتیجه آن قطعی نیست و احتمالی است.
  • در این روش احتمالات مختلف برسی می شودو با حذف تبیین های اشتباه به بهترین تبیین دست می یابیم.
  • در این نوع استدلال ، مثل یک کاراگاه عمل میکنیم.
  • برای برسی فرضیه های علمی از این استدلال استفاده می کنیم.
  • در زندگی روزمره نیز کاربرد فراوانی دارد.
  • از برسی موارد جزئی ، یک حکم کلی می گیریم.
  • نتیجه استنتاج بهترین تبیین همواره احتمالی است نه قطعی.
  • استدلال قیاسی:استدلال از کل به جزء(از احکام کلی ، نتیجه جزئی گرفته می شود.)
  • هر قیاسی از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل می شود.
  • قیاس دو نوع دارد: اقترانی و استثنایی.
  • در قیاس ، مقدمات از نتیجه حمایت قطعی می کنند.
  • تنها قیاس و استقرای تام نتایج قطعی دارند.

نمونه سؤال تستی

کدام گزینه ویژگی‌های «تعریف از طریق ذکر مصادیق» است؟                                                                                                    

1) در این شیوه از واژگانی مناسب که بتواند به نحوی مصادیق یا امور شبیه به آن را به افراد معرفی کند و ذکر ویژگی‌های مشترک استفاده می‌شود.

2) در این شیوه از اصطلاحات و لغات مترادف و ذکر نمونه‌ها یا تصاویر برای تعریف استفاده می‌شود.

3) در این قسم از تعریف نمونه‌ها یا تصاویری از مصادیق واژه موردنظر یا موارد شبیه به آن را ذکر می‌کنیم.

4) در این روش علاوه بر استفاده از اصطلاحات و لغات مترادف ویژگی‌های منحصر به فرد مفهوم، موردنظر استفاده می‌شود.

 

پاسخ: 

در تعریف از طریق ذکر مصادیق، به ذکر نمونه‌ها یا تصاویری از مصادیق  واژه موردنظر یا مواردی شبیه به آن می‌پردازیم.

در تعریف لغوی: از لغات و اصطلاحات مترادف و آشنا برای شنونده استفاده می‌شود و در تعریف تحلیلی اوصاف و ویژگی‌های مشترک و ویژگی‌های خاص آن موضوع بیان می‌شود.


دفترچه جامع 23 دی

Menu