"به نظرم موفقیت در کنکور در سه چیز است:
۱. برنامه ریزی
۲. تست زدن فراوان
۳. تحلیل بسیار خوب و دقیق ازمون"
ثنا یوسفپور در یک نگاه
نام شهر: رشت
تحصیلات و شغل مادر: فوق لیسانس- معلم ابتدایی
تحصیلات و شغل پدر: فوق لیسانس – کارمند شهرداری
رتبه سال 1400 : 4851 منطقه 2-13691 کشور
رتبه سال 1401: 610 منطقه 2- 2022 کشور
درصدهای کنکور ۱۴۰۱:ادبیات ۵۶%-عربی ۵۹%-دینی ۸۰%-زبان ۷۴%-ریاضی ۲۲%-فیزیک ۵۱%-شیمی ۳۷%
رشته و دانشگاه قبول شده: اموزش ابتدايی-دانشگاه فرهنگيان -پرديس بنت الهدی صدررشت
سالهای حضور در کانون: دهم و يازدهم و دوازدهم
تعداد کل آزمون ها: 60 آزمون
- به نظر شما چه عواملی باعث شدند که در کنکور یا کنکورهای سال قبل نتیجه نگیرید؟
عاملی که باعث شد در اولین کنکور نتیجه نگیرم جدی نگرفتن برنامه راهبردی و تحلیل نکردن آزمونها بود.
- در سال های گذشته چرا در آزمون ها غیبت می کردید؟
اگر با برنامه پیش بروید، نمیتوانید غیبت کنید، چون آزمونها وابسته به هم هستند، ولی برای کسی که توجهی به برنامه ندارد، این وابستگی به چشم نمی اید.
چند باری هم غیبت داشتم و این بدلیل عدم همگامی ام با برنامه بود.
- به چه دلیلی تصمیم گرفتید دوباره کنکور شرکت کنید؟
از ابتدا هدفم قبولی در رشته های آموزشی دانشگاه فرهنگیان بود، اما باتوجه به اینکه این اتفاق در سال ۱۴۰۰ برای من نیافتاد مصمم شدم بار دیگر با جدیت و برنامه ای کامل برای کنکور سراسری خودم را آماده کنم و چون نمیتوانستم از رویا و خواست قلبی خودم به این راحتی دست بکشم،همیشه خودم را در جایگاه یک معلم مجسم میکردم. میخواستم هرطورکه شده این اتفاق بیافتد...در سال ۱۴۰۰ در رشته فیزیک دانشگاه گیلان پذیرفته شدم...
ثبت نام نکردم و از مهر این سال با خودم عهد بستم رتبه ۳ رقمی بیاورم؛ در محدوده ی ۵۰۰ تا ۹۹۹... آن موقع میدانستم که این امر تلاش بسیاری میطلبد ولی خودم را برای هر چیزی اماده کردم....
اولین ترازتان و آخرین ترازتان در سال آخر چند بود؟
ترازم از محدوده ۴۰۰۰ شروع شد و ۲ سال که بهای چندانی به آزمون ها نمیدادم همان حدود نیز باقی ماند، اما در سال سوم که موبه مو سوال ها را تحلیل میکردم و با برنامه درس میخواندم ترازم چند ما از ۵۰۰۰ تا ۵۷۰۰ رفت و بعد از اسفند ماه تا ۶۰۰۰ رسید. برایم بسیار مهم بود که روند صعودی داشته باشم و حتی شده هر ازمون ۵۰ تا افزایش تراز داشته باشم
- نظر خانواده نسبت به تصمیم دوباره کنکور دادن شما چه بود؟
خانواده ام بسیار از این تصمیم استقبال کردند و فراهم کننده شرایط برای من شدند.
- در چه درس هایی در سال آخر تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درس ها را توضیح می دهید؟
در سال آخر روی دروس ریاضی و فیزیک تمرکز بیشتری داشتم.
باتوجه به اینکه نقص یادگیری در درس ریاضی داشتم، بیشتر درسنامه خواندم و برای برخی مطالب کلاس رفتم، به همراه تست فراوان
برای درس فیزیک نیز تست بیشتری زدم طوریکه حدود ۳ جلد کتاب تمام کردم.
- در سال آخر خسته نشدید؟ چه چالش هایی در سال آخر داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می دادید؟
خب پاسخ این سوال که خسته شدم یا نه واضح است؛درس خواندن خستگی دارد، البته من از ابتدا به درس خواندن علاقه داشتم و این موضوع برای من سراسر ملال نبود بلکه بیشتر اوقات لذت میبردم.
وقتی برنامه ریزی داشته باشید، وقت آزاد شما هم مشخص است پس این خود نوعی دلگرمیست..
من هر روز صبح حدود ۱۵ الی ۲۰ دقیقه پیاده روی میکردم و سپس درسم را شروع میکردم این باعث میشد انرژی ام بیشتر شود و ز اینکار لذت می بردم.
بعنوان تفریح شب ها قبل از خواب حدود ۱۰ دقیقه پادکست گوش میدادم یا کتاب خارج از محدوده درسم مطالعه میکردم. گاهی اوقات که خسته می شدم نقاشی می کشیدم و... این ها امور مورد علاقه ام بود که برای هر فردی علایق و تفریحات خاص خودش است.
- چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمونهای کانون چیست؟
کانون را بدلیل جامعه آماری بالا و سطح خوب و بالای سوالات انتخاب کردم و از انتخابم راضی ام.
- مهمترین چیزی که در این سالها از کانون و آزمونها یاد گرفته اید، چیست؟
مهمترین چیز تحلیل ازمون و برنامه ریزی است. بنظرم موفقیت در کنکور در سه چیز است:
۱. برنامه ریزی
۲. تست زدن فراوان
۳. تحلیل بسیار خوب و دقیق ازمون
- مطابق برنامهی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی میکردید؟
بله در سال آخر مطابق برنامه بودم...
ابتدا روزهای هفته و نام درس ها را مینوشتم، سپس با توجه به نقاط ضعف و یا قدرتم به هر درس تایم مشخصی اختصاص میدادم.
در انتها ساعت هایی که خوانده بودم به همراه اعداد تست هایم را یادداشت میکردم و هر سری میکوشیدم تعداد تست ها و ساعت مطالعه را بالا ببرم.
در ایتدا روزی ۶ الی ۷ ساعت مطالعه داشتم که با این روش به ۱۲ ساعت رساندم.
- نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سال ها چگونه بود؟
نقش پدر و مادرم در پشت صحنه این ماجرا بود! آنها محیط خانه را آرام نگه میداشتند و از لحاظ مالی هزینه خرید کتاب و کلاس هایم را میپرداختند...
- تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟
برای تحلیل آزمون از سوال اول شروع میکردم: سوال را میخواندم و پاسخ تشریحی را می شکافتم... یعنی دقیقا مورد بررسی قرار میدادم.
گاهی سوالات را درست حل کرده بودم اما حس میکردم نکته مهمی در بن این سوال نهفته است.
آن نکته را در دفترچه ام یادداشت می کردم.
گاهی سوالها را بلد نبودم یا اگرسوالها ایدهی جدیدی داشتند، آن سبک سوال ها را نیز در صفحه ای جداگانه مینوشتم.
- شما از چه منابع کانون استفاده می کردید؟
من کتاب های ابی کانون و سه سطحی را استفاده میکردم.
- فکر می کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می کنید؟
بله همانطور که گفتم از اول برنامه و هدفم این بود که رتبه سه رقمی بیارم. یعنی ایمان داشتم که این اتفاق میوفتد.
حدود ساعت ۱ شب نتایج اعلام شد. سایت بالا نمی امد،لحظه سختی بود، به یکی از دوستانم سپردم که او هم برایم نگاه کند.
زمانی که نتایج را دیدم. با اینکه مطمئن بودم سه رقمی میشوم اما باز شوکه شدم. خوشحال شدم.
فکر نمیکنم حس شیرین آن لحظه را تا به ابد فراموش کنم.
- به نظرتان مهمترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟
مهمترین ویژگی مثبت من، تلاش مستمرم و عزم و تسلیم نشدنم بود.
همیشه مثبت فکر میکردم و به رسیدن به هدفم ایمان کامل داشتم. هیچگاه از تلاش دست برنداشتم حتی وقت هایی که بسیار خسته بودم ...
- توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟
توصیه ام این است برنامه راهبردی را جدی بگیرید، آزمونها را تحلیل کنید و ابتدا هدف گذاری کنید و به آن هدف ایمان بیاورید.