عقل در فلسفه-فلسفه یازدهم-زهره رزمجو

نکات کلیدی و کنکوری عقل در فلسفه از فلسفه یازدهم توسط زهره رزمجو

عقل در فلسفه-فلسفه یازدهم-زهره رزمجو

درود دانش آموزان عزیز

بنده زهره رزمجو دانشجوی حقوق شهید بهشتی و رتبه ۳۱ علوم انسانی قصد دارم در این مطلب به نکات مرتبط  با درس عقل در فلسفه2 بپردازم. درصد فلسفه و منطق من در کنکور سراسری 78% بود.

 

 عقل در فلسفه-فلسفه یازدهم-زهره رزمجو

 

وقتی تاریخ تمدن اسلامی را مطالعه میکنیم؛ متوجه میشویم در تمدن اسلامی علوم عقلی (عام تراز فلسفه) بخصوص فلسفه گسترش  و رشد چشمگیری داشته. فیلسوفانی بوده اند در این دوره که شهرت جهان دارند. (مثلا ابن سینا)

در نتیجه توجه به عقل و عقلانیت و تفکر فلسفی = عقل در فرهنگ عمومی مسلمانان جایگاه ویژه و ممتازی پیدا کرد = در نتیجه همواره از عقل به تجلیل یاد شده. 

کمتر کسی در تاریخ اسلام بوده که از عقل بد بگوید یا ستیز کند.(نه که نبوده)

 

پس با توجه به جایگاه ممتاز عقل در فرهنگ عمومی مسلمانان کمتر مخالفت صریح و مستقیم با عقل صورت میگیرفت کسی علیه عقل سخن نمی گفت. به دوشکل با عقلگرایی و عقل مخالفت میکردند: 

1.محدود کردن دایره اعتبار عقل:

گفتند برخی روش های عقلی و استدلالی در مسائل دینی کاربرد ندارند. و کسانی که از روش عقلی استفاده میکنند خطا میکنند و نظرتشان به دین آسیب وارد میکنند. پس عقل خطا پذیر نیست به عبارتی نمیگفتند عقل دشمن ایمان و دین است و فایده ندارد بلکه ساحت دین را برتر از حوزه استدلال عقلی میدانستند . 

2.فلسفه و منطق یونانی و غیر اسلامی:

فلسفه بالاترین مرتبه خرد ورزی و تعقل است. میگفتند فلسفه از یونان وارد جهان اسلام شده و عقاید کسانی مثل (نه صرفا) سقراط افلاطون و ارسطو است که با عقاید اسلامی سازگار نیست. 

چهار پاسخ در اینجا میتوانیم ارائه کنیم 

اولا بسیاری از آرای فیلسوفانی مثل سقراط و افلاطون و ارسطو با آموزه های اسلامی سازگاری دارد. مغایرت بنیادینی بین اندیشه فیلسوفان یونانی و تفکرات اسلامی نیست.

 دوما فلسفه یک دانش و شاخه ای از معرفت است هررر ملتی از هرر نژادی میتواند واردش بشود و درمورد مسائل فلسفی بیندیشد و تحقیق کند. 

سوما؛ فلسفه به معنی تقلید از فیلسوفان یونانی و اینها نیست. ما می آییم درمورد حقیقت اشیا بحث استدلالی میکنیم و میتوااانیم از آرا و نظرات دیگر فیلسوفان هم استفاده کرد. ولی این استفاده همراه با نقد و بررسی دلایل شان همراه است.

چهارم اینکه ؛ درستی و نادرستی یک دانش عقلی به یونانی یا اسلامی بودن و اینها نیست بلکه فقط استدلال است که داوری میکند.

گفتم که عقل در فلسفه دو معنا و مصداق دارد: ۱.موجود برتر و متعالی ۲.قوه استدلال 

همه فیلسوفان مسلمان از گذشته تا معاصر درمورد  دو مصداق عقل صحبت کرده اند. 

۱.عقل به عنوان موجودی متعالی و برتر از ماده

هراکلیتوس در مورد این معنا از عقل صحبت کرده بود اما کاری که فیلسوفان مسلمان کردند این بود،  خیلی روشن تر و دقیق تر این بحث را مطرح کرده و مرتبه از موجودات را که غیر مادی هستند را اثبات کرده اند و نام آن را عالم عقول گذاشته اند

از نظر فارابی و ابن سینا: ۱.اولین مخلوق خدا عقل اول است ۲.عقل اول موجودی کاملا روحانی و غیر مادی است ۳.از عقل اول به ترتیب عقول دیگر به وجود آمده اند که همگی مجرد هستند ۴.مجموعه این عقول از عقل اول تا عقل آخر یا فعال عالم معقول را تشکیل می‌دهد ۵.فیض خداوند از طریق عقول به عوالم دیگر میرسد

 

 شعر: غیر عقل تو حق را عقل هاست = عقل اول قوه استدلال و اینهاست و عقل دوم به معنی موجودات مجرد 

 

نکته؛ منظور از اینکه دیگر عقول به ترتیب از عقل اول به وجود آمدند (با توجه به شکل کتاب) عقل اول عقل دوم را به وجود می آورد عقل دوم عقل سوم را و عقل سوم عقل چهام را به وجود می آورد به همین ترتیب….

 

آخرین عقل از عقول عقل فعال نام دارد که از همه عقول به عالم طبیعت نزدیک تر است عقل فعال در نظر فیلسوفان مسلمان عامل فیض رسانی به عقل انسان هاست یعنی موجب می شود، عقل انسانی بتواند به کسب معرفت نائل شود. عقلی که در انسان است یعنی همان قوه استدلال و شناخت پرتوی از عالم عقول است اگر تربیت شود و رشد کند می تواند حقایق را مانند عقول بیابد و مشاهده کند یعنی به شهود دست پیدا کند. 

 

فارابی درباره چگونگی فیض رسانی عقل فعال به عقل انسان می گوید مقام و منزلت عقل فعال نسبت به انسان مانند آفتاب است نسبت به چشم همان طور که آفتاب نوربخشی می کند تا چشم انسان ببیند و بینای بلفعل شود عقل فعال چیزی را به قوه عقلی آدمی می رساند به طوری که فعالیت عقلی برای انسان ممکن شود در نتیجه عقل شروع به فعالیت می کند و به درک حقایق نائل می شود

از نظر فیلسوفان مسلمان اگر عقل فعال نبود عقل انسان نمی توانست تفکر و تعقل کند و انسان به هیچ شناختی نمی‌رسید. 

 

نکته، آفتاب به جسم = عقل فعال به انسان: به دلیل نوربخشی(به فعلیت رساندن) 

نکته، عقل فعال علاوه بر فیض رسانی به عقل انسان وضایف دیگری هم دارد 

نکته عقول فیض الهی را با واسطه به طبیعت می‌رسانند

 

۲.عقل به عنوان دستگاه تفکر و استدلال 

فیلسوفان مسلمان برخلاف فیلسوفان اروپایی را نمی توانیم به دودسته عقل گرا و تجربه گرا تقسیم کنیم زیرا آنان همه کارکردهای عقل را قبول دارند.

کارکردهای مختلف عقل عبارتند از: شناخت عقلی از طریق استدلال عقلی محض داشتن یک سری بدیهیات اولیه مثل اصل عدم تناقض کسب شناخت تجربی از طریق تحلیل داده های تجربی علم شهودی از طریق شهود عقلانی محض و بی‌واسطه 

فیلسوفان مسلمان همه کارکردهای عقل را معتبر می دانند و انواع استدلال های تجربی، تمثیل و برهان عقلی محض، هر کدام در جایگاه خودشان را روشی درست برای کسب دانش به حساب می آورند

 

ابن سینا می گوید : «ما فرزندان دلیل هستیم»  هرکس که عادت کرده سخنی را بدون دلیل بپذیرد، از حقیقت انسانی خارج شده است» یعنی ما هر مکتب و هر آیینی را میپذیریم که دلایل استوار عقلی داشته باشد. 

منظور از حقیقت انسانی همان ذات انسان است (حیوان ناطق)

عقل در هنگام تولد به صورت یک استعداد است باید تربیت شود تا رشد کند (نه بالقوه یا بالفعل شود) عقل هم مثل جسم مراحل رشد را طی می کند

 

چند نکته:

1.پذیرش هرر دین و آیینی نیازمند استدلال عقلی است:

 استدلال عقلی برای سطوح مختلف جامعه متفاوت است زیرا عقل همه به یک اندازه رشد نکرده است. و دلیل هرکسی به اندازه قدرت فکری اوست. 

ایمانی ارزشمند است که  پشتوانه عقلی داشته باشد یعنی با عقل و منطق پذیرفته شده باشد.

نکته، در کل فیلسوفان مسلمان معتقدند ایمانی ارزشمند است که پشتوانه عقلی داشته باشد ایمانی که چنین پشتوانه ای نداشته باشد ارزشی ندارد و ممکن است انسان را به کارهای غلط بکشاند.

 

2. فلاسفۀ مسلمان عقل را در کنار حس و قلب، یکی از ابزار معرفت میدانند:

 میتوانیم به کمک این ابزار در آیات و روایات بیندیشیم و معارف آنها را به دست آوریم. 

عقل را در کنار قرآن و سنت، یکی از منابع کسب احکام و معارف دین است.

در نتیجه کتاب هایی هم در تفسیر قرآن نوشته شده

 

3.فیلسوفان مسلمان راه های کسب معرفت را منحصرا عقل نمی دانند (گرچه اساس پذیرش هر اعتقاد و آیینی را استدلال عقلی می دانند) شهود را هم معتبر میدانند.

 در نتیجه معتبر دانستن شهود= برخی فیلسوفان با تهذیب نفس تلاش کرده اند به معرفت شهودی برسند. 

فیلسوفان مسلمان معتقدند شهود عقل و وحی هر سه ما را به حقیقت می رساند ( هر سه تا باهم یعنی با همکاری هم ما را به حقیقت می رسانند یا هر یک به تنهایی به یک حقیقت می رساند؟؟؟) لذا در مورد مشترک لزوما به یک نتیجه خواهند رسید و یک دیگر را تایید میکنند. (پس هریک به تنهاایی ما را به حقیقتی مشترک می رسانند) 

انسان ها تواناییِ عقلیِ محدودی دارند ممکن است از استدلال عقلی درست استفاده نکنند(اشتباه عاقل) و به نتیجه نادرست برسد و احساس کند، تعارض بین عقل و وحی یا شهود وجود دارد. حالا باید چکار کند؟ 1.تلاش علمی خودش را افزایش دهد 2.از دانش دیگران استفاده کند تا خطای خودش را اصلاح کند و از فکر تعارض و این حرف ها رها شود. 

ملاصدرا میگوید: «امکان ندارد که احکام و قوانین دین حق و روشن الهی با دانش و معرفت یقینی و قطعی (عقل) در تقابل باشد و نفرین بر آن فلسفه ای که قوانینش با قرآن و سنت مخالف و متضاد باشد و با آنها مطابقت نکند»

 

تست 

 

1. باتوجه به مضمون بیت زیر کدام بیان مناسب‌تر است؟

«سراسری 91»

«این عقل تو حق را عقل هاست \ که بدان تدبیر اسباب سماست»

1) جهان منحصر به موجودات محسوس و مادی نیست و حواس ما از درک بسیاری از حقایق جهان ناتوان است

2) در حکمت مشاء فرشتگان با الهام از احادیث اسلامی عقول نامیده شده اند که همان موجودات مجرد هستند

3) علل و عوامل طبیعی در حوادث جهان موثرند و فیض خداوند از طریق آنها و نیز از طریق قول عالم طبیعت می رسد

4) مجردات فیض هستی را از واجب الوجود به عالم طبیعت منتقل کرده و واسطه رسیدن آنها به غایات خود هستند. 

 

پاسخ گزینه 4 است بیت غیرر این عقل تو حق را عقل هاست که بدان تدبیر اسباب سماست به جهان شناسی مشائی بر وساطت موجودات مجرد در جهان اشاره دارد که بر این اساس در نظام جهان مجردات هم فیض هستی را از واجب الوجود به عالم طبیعت منتقل می‌کنند و هم واسطه تکامل موجودات بر رسیدن آنها به اهداف و غایات وجود ایشان هستند.

 

در كدام گزينه به شكل اول مخالفت با عقل در جهان اسلام اشاره شده است؟ 

«آزمون 21 بهمن کانون»

1)چند و چند از حكمت يونانيان / حكمت ايمانيان را هم بخوان

2)كاف كفر اينجا بحق المعرفة / دوست تر دارم ز فاي فلسفه

3)قفــــل اسطورة ارســــطو را / بـــر در احســـن الملـــل منهيـــد

4)عقل درآمد كه طلب كردمش / ترک ادب بود ادب كردمش

 

پاسخ گزینه 4 است. مخالفت برخي از جريانات فكري با عقل در جهان اسلام به دو شكل عمده ظهور پيدا كرد: 1 -تنگ و محدود كردن دايرة اعتبـار و كارآمـدي عقـل درعين پذيرش آن؛ 2 -مخالفت با فلسفه و منطق، تحت عنوان دستاوردی يوناني و غیراسلامی

در گزينه 4 عقل را از دستيابي به اسرار ناتوان مي بيند و خواست عقل در اين زمينه را بي ادبي مي داند. كه با شكل اول مخالفت تناسب بيشتري دارد. 

در ساير گزينه ها شاهد مخالفت با فلسفه بـه عنـوان دستاوردي يوناني وغيراسلامي هستيم. 

 

كدام گزينه مطابق با نظر فيلسوفان اسلامي در رابطه با عقل و وحي و شهود به عنوان ابزارهاي شناخت ميباشد؟ 

1)مبناي معارف ديني عقل است و عقل در هيچ شرايطي خلاف دين نمي فهمد. 

2)حقيقت ايمان مستقل از بررسيهاي عقلي، هرچند اقناعي نباشد اما ما را به سعادت نزديك ميكند. 

3)تلاشهاي علمي انسان ميتوانند به حل تعارضات ظاهري ميان گزارههاي عقلي و وحي نبوي ياري برسانند. 

4)ما مي توانيم به هر يك از طریق عقل و شهود و وحي مستقلاً به تبيين حقيقت بپردازيم و به يافته هاي خود مطمئن باشيم.

 

پاسخ گزینه 3 است ممکن است احساس كنيم ميان دستاوردهای عقلی مـا و داده های وحی تعارض هايی وجود دارد، در اين قبيل موارد بايد تلاش علمي خود را افزايش دهيم، از دانش دیگران بهره ببریم و از تعارض های ظاهری بكاهيم. 

بررسی سایر گزینه ها : 

گزينه 1:ما انسانها چون توانمندی های عقلی محـدود متفاوتی داریم، ممكن است از استدلال عقلي درست استفاده نكنيم و بعضا به نتيجه های نادرست و اشتباه برسيم. 

گزينه2 :ایمانی ارزشمند است كه پشتوانه عقلی داشته باشد. ايماني که از پشتوانه عقلی تهي ست، ارزش چنداني ندارد.  

گزينه 4 :استدلال عقلی، شهود و وحي هر سه ما را به یک حقيقت می رسانند پس در موضوعات مشترك حتماً به يك نتيجه خواهند رسـيد. 

 

کدام عبارت بیانگر نظر ملاصدرا است؟

1)وحی فقط همان را می گوید که عقل به آن رسیده باشد 

2)هرچه را که وحی گفته باشد باید بتوان با عقل اثبات کرد 

3)عقل دو وظیفه دارد: اداره امور زندگی و اثبات حقانیت دین 

4)عقل و وحی دو منبع مستقل از یکدیگر اما موید هم هستند

پاسخ گزینه 4 است، ملاصدرا امکان تعارض بین احکام عقلی و وحیانی را رد می کند و معتقد است که این دو منطبق بر یکدیگر هستند. 

نکته؛ امکان دارد که عاقل در استفاده از عقل اشتباه کند در نتیجه نظرش با وحی متفاوت باشد.

 

 

برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.

سایت برترها

پیج اینستاگرام گروه انسانی

کانال تلگرام

مطالب مرتبط:

صفر تا صد قیاس شرطی و استثنایی-منطق دهم-زهره رزمجو

نکات کنکوری زندگی براساس اندیشه-فلسفه یازدهم-زهره رزمجو

Menu