در سالهای نه چندان دور، هدفگذاری روی تراز کل صورت میگرفت. همیشه این ابهام وجود داشت که در جزئیات باید به کدام مورد پرداخته شود. هدفگذاری چند از ده مفهوم آشنایی دارد که به طور معمول در تمامی این سالها در آزمونهای برنامهای شنیدهایم، اما آنچه حائز اهمیت است و هدفگذاری را متمایز میکند، هدفگذاری در بازهی پایانی سال برای آمادگی در کنکور است.
به طور کلی، هدفگذاری در بازهی پایانی سال تحصیلی در گروه کنکور در دو زیر بازه است: دوران انتقالی و دوران جمعبندی.
در دوران انتقالی، هدفگذاری معطوف به رسیدگی به نوسانات در درسهایی است که به طور خاص تلاش داریم که وضعیت آنها را بهبود بخشیم. بنابراین، در کنار مدیریت نقاط قوت، به ارزیابی نقاط ضعف زودبازده نیز میپردازیم. اما در دوران جمعبندی، هدفگذاری معطوف به تثبیت نقاط قوت و مباحث مطالعه شدهی زودبازده در دوران انتقالی است. کارنامهی هدفگذاری نیز به تثبیت این امر کمک بسیاری خواهد کرد.
همیشه داشتن هدف در طی یک مسیر تعیینکننده بوده و هر چه هدفگذاری واقعبینانهتر و دردسترستر باشد، میتوانید به استراتژیهای آزمون دادن خود شکل بهتری ببخشید و موفقتر خواهید بود.