رزا یوسف زاده مقدم
از شهر: خوی
سالهای حضور در کانون: از سوم دبستان
شغل مادر: ماما
شغل پدر: کارمند بانک
نحوهی آشنایی تو با کانون چگونه بود؟
خواهرم در آزمونهای کانون از دوم دبستان شرکت میکرد، به همین دلیل پدر و مادرم پیشنهاد کردند که من هم در آزمونها شرکت کنم.
خواهرت الان هم کانونی است؟
خیر، امسال کنکور دارد.
پدر و مادرت چقدر در درسها به تو کمک میکردند؟
پدر و مادرم در درسها خیلی به من کمک میکردند مثلاً درس را از من میپرسیدند و اگر بلد نبودم، خوب به من توضیح میدادند و اگر در آزمونها ترازم پایین میشد به من دلگرمی میدادند و میگفتند ناراحت نباش و کمکم میکردند در کتاب خودآموز سؤالات را بنویسم و یاد بگیرم.
برنامهریزی تو در درسها چگونه بود؟
درس هر روز که معلّم به ما درس میداد را همان روز میخواندم و درسهایی که فردا در مدرسه داشتم را امروز دوره میکردم و تست میزدم. اصولاً دو هفتهی بین دو آزمون را اینگونه طبقهبندی میکردم که هفتهی اوّل را برای درسهای مدرسه و تشریحی خواندن اختصاص میدادم و هفتهی دوم بیشتر برای آزمون تست میزدم و روزانه تقریباً برنامهریزی میکردم که 5 ساعت بخوانم.
از کدام کتابهای کانون استفاده میکردی؟
از کتابهای کار و سهسطحی استفاده میکردم.
دلیل استفادهی شما از این کتابها چه بود؟
کتابهای کار من را برای امتحانات مدرسه آماده میکرد و سؤالات باکیفیتی داشت و کتابهای سهسطحی من را برای آزمونها آماده میکرد چون از هر سطحی سؤال تستی داشت و میفهمیدم که میتوانم سؤالات را پاسخ بدهم و باید سؤال بیشتری حل کنم.
برای امتحانات مدرسه چگونه درس میخواندی؟
تاریخ امتحان مشخّص میشد و من برای آن درس در طول روزهای هفته از ابتدای زمانی که معلم درس داد درس را میخواندم و برای شب امتحان نمیماند و شب امتحان دوره میکردم و سؤالهای کتاب کار کانون را حل میکردم تا برای امتحان آماده شوم.
از دفتر برنامهریزی استفاده میکردی؟
بله- دفتر را تکمیل میکردم و اگر یک روز یادم رفت که آن را پر کنم، ساعات الکی در آن نمینوشتم و آن روز را خالی میگذاشتم.
چرا از دفتر برنامهریزی استفاده میکردی؟
چون با پرکردن دفتر، میفهمیدم که چقدر درس خواندهام و زمانی که ترازم را میدیدم متوجه میشدم که هر درس را چند ساعت باید بیشتر بخوانم تا به تراز دلخواهم برسم.
آیا در آزمونهای کانون غیبت هم داشتی؟
فقط یکبار غیبت داشتم که آن هم مسافرت رفته بودیم و چون از شهری به شهر دیگر میرفتیم، نتوانستم برگهی مهمان بگیرم.
چرا حضور در آزمونها این اندازه برایت اهمیت دارد؟
حضور در آزمونها باعث میشد با سؤالات بیشتر آشنا شوم و وضعیت درسی خودم را بسنجم و اگر جایی ایراد داشتم تا
آزمون بعدی آن را رفع کنم.
آیا حضور در آزمونها در دوران امتحانات به تو کمک میکرد؟
چون سؤالات آزمون سخت بود و برای آزمون باید بیشتر درس میخواندیم و تست میزدیم باعث میشد که من به آمادگی خوبی رسیده باشم و درسهایم برای شب امتحان انباشته نشده باشد و با مرور کمی بتوانم نمرهی خوب بگیرم.
در دورهی امتحانات، برنامهی درسی تو چه تغییری کرده بود؟
تغییر محسوسی نکرده بود من در دوران امتحانات هم تست میزدم مثل سایر روزها و شاید تنها فرق این بود درسی که امتحان داشتم را بیشتر مرور میکردم.
چقدر با دوستانت رقابت داشتی؟
خیلی- بیشتر رقابت هم برای این بود که چه کسی نمرهی بهتری در امتحانات بگیرد البته در این رقابتهای با هم دعوا نمیکردیم.
این رقابت شما، باعث پیشرفتم هم میشد؟
با این که رقابت داشتیم ولی به هم کمک میکردیم و اگر چیزی بلد نبودیم به هم یاد میدادیم و ترجیح میدادیم به سطح بالاتری برسیم و در سطح بالا رقابت کنیم نه در سطح پایین.
علت پیوستگیات در آزمونهای کانون چه بود؟
نمیخواستم بیکار باشم و آزمون دادن به نظرم خیلی مفید بود چون با سؤالات بیشتری آشنا میشدم و اشکالاتم را میفهمیدم و بهتر و کاملتر درسها را یاد میگرفتم و خیلی از نکات را من با آزمون دادن یاد گرفتم.
الگوی تودر درس خواندن چه کسی بود؟
خواهرم بود چون او در تیزهوشان درس میخواند و میدیدم که درسةای هر روز را همان روز میخواند و خیلی هم موفق بود و تراز خوبی هم داشت.
چرا کانون؟
در کانون، آزمونهای بسیار خوب و سطح بالایی برگزار میشود و در کنار آن کتابهای خوبی دارد و پشتیبانهای خوب و دلسوزی که در کنار ما هستند. همهی اینها باعث شد کانون را انتخاب کنم.
توصیه به دانشآموزان دبستانی:
درس هر روز را در همان روز بخوانید و مطمئن باشید به این ترتیب در درسها پیشرفت میکنید.