مباحث مشترک نظام‌های آموزشی جدید و قدیم- سجع و واج آرایی

آرایه‌های ادبی کنکور سجع و واج آرایی مباحث مشترک کنکور 98

مباحث مشترک نظام‌های آموزشی جدید و قدیم- سجع و واج آرایی

مباحث مشترک علوم و فنون ادبی و ادبیات اختصاصی در کنکور 98 (آرایه های ادبی)


مبحث: 

واج آرایی و سجع


نویسندگان: 

حمید محدثی - دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی

سید علیرضا احمدی - دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی 


معرفی عکس مطلب: علی اسفندیاری (نیما یوشیج)، پدر شعر نو فارسی 


واج‌آرایی: تکرار یک واج صامت یا مصوت در بیت به طوری که موسیقی آوایی ایجاد کند. واج‌آرایی حاصل از تکرار صامت‌های ملموس‌تر و گوش‌نوازتر از تکرار مصوت‌هاست.

مثال: رشتة تسبیح اگر بگسست معذورم بدار / دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

مثال 2: یار مرا غار مرا، عشق جگرخوار مرا / یار تویی، غار تویی، خواجه نگه‌دار مرا

نکتة 1: آنچه در واج‌آرایی اهمیت دارد، تکرار صدا (واج) است و شکل نوشتاری (حرف) اهمیتی ندارد.

نکتة 2: فاصلة واج‌های تکرار شونده نیز در ایجاد موسیقی کلام تأثیر دارد. (خ - چ در بیت زیر)

بر او راست خم کرد و چپ کرد راست / خروش از خم چرخ چاچی بخواست

واژه‌آرایی

«تکرار»: تکرار شدن کلمه‌ای واحد در معنا و نوشتار و تلفظ یکسان، بیش از یک بار در شعر.

مثال: چنان مستم، چنان مستم من امروز / که از چنبر برون جستم من امروز

هر کدام از واژه‌های «چنان»، «مستم»، «من» و «امروز» دو بار تکرار شده‌اند.

سجع و انواع آن

هرگاه در پایان جملات یک عبارت، کلماتی بیایند که «واج یا واج‌های پایانی» یا «وزن» آن‌ها یا هر دو (هم واج یا واج‌های پایانی و هم وزن آن‌ها) یکسان باشد، آرایة سجع پدید می‌آید. سجع در کلامی دیده می‌شود که حداقل دو جمله باشد؛ زیرا سجع‌ها باید در پایان دو جمله بیایند تا آرایة سجع پدید آید؛ درست مانند قافیه که در پایان مصراع‌ها یا بیت‌ها می‌آید.

سجع بیشتر در نثر به کار می‌رود، اما در شعر نیز نمونه‌هایی از آن را می‌توان یافت. امروزه «سجع» را در شعر، قافیة میانی می‌نامند.

کلمات تکراری که پس از کلمات مسجع می‌آیند، مانند ردیف در شعر هستند و قابل بررسی نمی‌باشند.

انواع سجع

نوع سجع

ویژگی

شاهد مثال

متوازن

اشتراک در وزن

مال از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گرد کردن مال.

مطرف

اشتراک در واج یا واج‌های پایانی

هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون برون آید مفرح ذات.

متوازی

هم اشتراک در واج یا واج‌های پایانی و هم اشتراک در وزن

هر که دست از جهان بشوید، هرچه در دل دارد، بگوید.


مثال سجع در شعر:

نه هر کلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد / نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گهر دارد

در بیت بابال، کلمات «شکر»، «زبر»، «نظر» و «گهر» با یکدیگر سجع متوازی دارند.



Menu