گرانش يا جاذبه، پديدهاي است که در آن همهٔ اجسام جرممند يکديگر را جذب ميکنند. تأثير گرانش بر اين اجسام، يعني تأثير جذب يک جسم جرممند، جسم جرممند ديگر را، به صورت وزن رخ مينمايد. از آشناترين نمودهاي گرانش فرو افتادن سيب از درخت است. پديدهٔ گرانش معمولاً در مقياسهاي بزرگ يا خيلي بزرگ هنگامي که جرمِ دستکم يکي از اجسام درگير خيلي زياد است رخ مينمايد. بنابراين نمودهاي گرانش در حرکت اجسام آسماني و مسير سيارهها به گرد خورشيد ديده ميشود.
بهطور کلاسيک، گرانش يکي از چهارنيروي اصلي طبيعت (سه نيروي ديگر: الکترومغناطيس، نيروي هستهاي ضعيف و نيروي هستهاي قوي) شمرده ميشود. از ميان اين نيروها، گرانش از همه ضعيفتر است از اين رو در فرايندهاي ريز-مقياس که نيروهاي ديگر حضور فعال دارند، اثر گرانش کاملاً قابل چشمپوشياست. در فيزيک معاصر نظريه نسبيت عام براي توضيح اين پديده بکار ميرود، اما توضيح کمتر دقيق ولي سادهتر آن در قانون جهاني گرانش نيوتون يافت ميشود. در اکثر فعاليتهاي روزمره، از جمله فرستادن موشک به فضا قانون جاذبه عمومي نيوتن کاملاً کارآمد است. هرجرم ذرهاي جرم ذرهاي ديگر را درراستاي تقاطع آنها با نيرويي جذب ميکنداين نيرو با حاصلضرب جرمها متناسب است وبامربع فاصله آنها رابطه عکس دارد. اين قانون از قوانين بنيادي فيزيک است.
براي اندازهگيري شتاب ثقل از ابزاري به نام گرانشسنج استفاده ميشود.
نگاهي جديد به منشأ گرانش
گرانش، نيروي مرموزي است که هرچند نظريه نسبيت عام انيشتين، آنرا به خوبي توصيف ميکند؛ اما منشا آن کماکان ناشناخته است. آيا ميتوان جهتگيري آرايش اطلاعات اجسام مادي را درفضا عامل گرانش دانست؟
اگرچه نيروي جاذبه ابتدا توسط قوانين نيوتن و سپس نسبيت عام انيشتين به خوبي توصيف شد، با اين وجود ما هنوز نميدانيم چگونه خواص بنيادين جهان با هم ترکيب ميشوند و اين پديده را ايجاد ميکنند. قوانين نيوتن و انيشتن به ما ميگويند که گرانش چگونه عمل ميکند اما از منشأ پيدايش آن چيزي بيان نميکنند.
اريک ورليند از دانشگاه آمستردام هلند، رويکرد جديدي را براي توصيف نيروي جاذبه پيشنهاد کرده است. اين فيزيکدان نظري و از تئوريسينهاي برجسته نظريه ريسمان، استدلال ميکند که جاذبه گرانشي ممکن است ناشي از جهت آرايش اطّلاعات اجسام مادي در فضا باشد.