گفت‌وگو با رتبه‌ی 212 تجربی منطقه‌ی 3

متنی که می‌خوانید مصاحبه با شایسته شهنی است که 8 سال دانش‌آموز کانون قلم‌‌چی ماهشهر بود و درنهایت رتبه 212 منطقه 3 تجربی را کسب کرد.

گفت‌وگو با رتبه‌ی 212 تجربی منطقه‌ی 3

متنی که می‌خوانید مصاحبه با شایسته شهنی است که 8 سال دانش‌آموز کانون قلم‌‌چی ماهشهر بود و درنهایت رتبه 212 منطقه 3 تجربی را کسب کرد. پدر شایسته کارمند شرکت و مادرش مدیر یکی از برترین مدارس شهرستان‌های بندر ماهشهر است. در سال 93 محمد (برادر شایسته) رتبه 64 تجربی کنکور را کسب کرده است.


خودتان را کامل معرفی کنید و بفرمایید چه رتبه‌ای را کسب کردید؟

من شایسته شهنی امیرخان هستم. رتبه‌ی ۲۱۲ رشته‌ی تجربی، کنکور ۹۶

چند سال عضو کانون بودید و بهترین دستاورد شما از کانون چیست؟

به مدت ۸ سال عضو کانون بودم. بهترین دستاورد هم مدیریت زمان و هوش هیجانی بوده؛ من سرعت بالایی در حل مسائل داشتم ولی بی‌دقت بودم و بارها پیش آمده که ربع ساعت یا بیست دقیقه‌ی آخر پاسخ برگه‌ام را تحویل می‌دادم البته تراز خوبی هم میاوردم ولی نه در حد سوادم. به کمک آزمون‌های برنامه‌ای توانستم به‌خوبی زمان آزمون را مدیریت کنم و این دستاورد باعث شد بتوانم سر جلسه‌ی کنکور نیم ساعت وقت اضافه بیاورم.

علت 8 سال استمرار حضور شما در کانون چه بوده است؟

آزمون‌های دو هفته یک‌بار کانون باعث می‌شود که انگیزه‌ی درس خواندن در دانش‌آموز افزایش پیدا کند. از طرفی جامعه‌ی آماری بالای آزمون‌ها باعث می‌شود تادانش‌آموز خودش را به‌طور واقع‌بینانه بسنجد و سطح علمی خودش را در کشور بداند.

مهم‌ترین ویژگی شخصیت آموزشی خودتان را چه می‌دانید؟

سخت‌کوش هستم و برای اهدافم می‌جنگم.

فکر می‌کنید پدر و مادرتان چه نقشی در موفقیت شما داشته‌اند؟

بخش زیادی از موفقیتم را مدیون پدر و مادرم هستم؛ هیچ‌چیز برایم کم نگذاشتند. آن‌ها امسال به من اعتماد زیادی داشتند و من را تحت‌فشار قرار نمی‌دادند؛ به تصمیم من احترام می‌گذاشتند و این برای من خیلی اهمیت داشت. محیط خانه مان هم همیشه آرام و ساکت بود؛ بعد از آزمون‌ها هم روز جمعه باهم کارنامه را ارزیابی می‌کردیم.

در مورد منابعتان توضیح دهید.

ریاضی: ۳۰ سال کنکور آبی قلم‌چی

فیزیک: ۳۰ سال کنکور پایه و پیش‌دانشگاهی

کتاب‌های ۳۰ سال کنکور آبی را، در دروس ریاضی و فیزیک، ۳ بار زدم و به تسلط خوبی رسیده بودم و همچنین کتاب‌های سه سطحی کانون که سؤالاتشان عالی بود! آن‌ها راهم چند دور زدم و سؤالاتی که برایم مهم بود را گلچین می‌کردم تا موقع آزمون‌های جمع‌بندی بتوانم بارها مرورشان کنم و همین‌طور هم شد.

شما در آزمون‌های تابستان هم شرکت کردید؟ چرا؟

هرسال ثبت‌نام می‌کردم، البته امسال به دلایلی نتوانستم شرکت کنم؛ شرکت در آزمون‌های تابستان باعث می‌شود دانش‌آموز قبل از اینکه اول مهر وارد رقابت جدی شود، آمادگی اولیه و دید کلی‌ای نسبت به آزمون‌ها داشته باشد.

آیا در آزمون مؤسسات دیگری هم شرکت داشتید؟ دوست نداشتید از سر کنجکاوی هم که شده آزمون موسسه دیگری را شرکت کنید؟

خیر. به نظرم شرکت در چند آزمون باعث آشفتگی و چند برنامه بودن می‌شود که نتیجه‌ی خوبی هم ندارد. آزمون‌های کانون، زمان برگزاری و حجم مباحث مورد آزمونش خیلی منطقی‌تر بود و نمی‌گذاشت دانش‌آموز از جو رقابت فاصله بگیرد. سطح علمی سؤالت و جامعه‌ی آماری بالا هم برتری دیگر آزمون‌های کانون بود و البته تجربه‌ی موفقیت‌آمیز برادرم هم خیلی مؤثر بود.

در نوروز چگونه درس خواندید؟

مطابق برنامه راهبردی مباحث را جلو بردم. عید بهترین زمان برای تثبیت مطالب نیمسال اول و تکمیل مباحثی که کمتر روی آن‌ها تسلط داریم است، مخصوصاً در مباحث پایه، من نگاهی هم به نیمسال دوم داشتم. از طرفی، در زمان عید، کتاب زرد عمومی را هم یک دور کامل تمام کردم، در مورد ساعت مطالعه هم باید بگویم به‌طور متوسط ۱۵ ساعت در روز بود.

عادت به آزمون دادن برای یک دانش‌آموز چه ویژگی‌هایی دارد؟

آزمون‌ها باعث استقلال در برنامه‌ریزی، مدیریت زمان و استرس، تمرین مهارت‌هایی مثل دقت و سرعت و از همه مهم‌تر باعث آمادگی برای فضای کنکور می‌شد.

یادم است که شب قبل از کنکور من پدر و مادرم را آرام می‌کردم! آن‌ها اصلاً نخوابیدند ولی من خیلی راحت خوابم برد! روز کنکور هم خیلی آرام و مطمئن بودم و اصلاً نگرانی نداشتم؛ در کنکور هم نیم ساعت وقت اضافه آوردم و مدیریت خوبی توی درس‌ها داشتم.

حرف آخر:

اول از هر چیز این موفقیت را از لطف خدا میدانم. از پدر و مادرم که خیلی برایم زحمت کشیدند و همین‌طور برادر بزرگم که زودتر از خودم کارنامه‌هایم را تحلیل می‌کرد تشکر می‌کنم. از دبیر ریاضی عزیزم و همین‌طور پشتیبان دلسوزم، خانم مرضیه حمزه زاده، تشکر می‌کنم؛ و اما توصیه‌ای که به دانش‌آموزان خصوصاً کنکوری‌ها دارم این است که اگر هدفی در سردارند برای رسیدن به آن هدف باید سختی کشید، باید جنگید، بعضی جاها باید خلاف جهت امواج شنا کنید و چشم‌هایتان را باید روی تمام نمی‌شودها و نتوانستن‌ها ببندید؛ هم می‌شود، هم خواهی توانست. پس یا علی!

Menu