هر روز بررسی یک نکته تا کنکور انسانی (6)

تا برگزاری کنکور سراسری 96 هر روز با یک نکته در کنار شما داوطلبان گروه انسانی خواهیم بود.

هر روز بررسی یک نکته تا کنکور انسانی (6)

هر روز بررسی یک نکته تا کنکور انسانی (6)


تا برگزاری کنکور سراسری 96 هر روز با یک نکته در کنار شما داوطلبان گروه انسانی خواهیم بود.


بخش ششم:


تحلیل قرابت معنایی ادبیات اختصاصی


ادبیات اختصاصی از دروس تاثیر گذار کنکور انسانی است، تفکیک سوالات این درس غالباً بصورت زیر است:


  •  تاریخ ادبیات ایران و جهان 1 و 2: 10 سوال

  •  آرایه‌های ادبی: 5 سوال

  •  ادبیات فارسی پیش‌دانشگاهی: 15سوال


که در این میان از بین مباحث کتاب ادبیات فارسی پیش، 7 تست از عروض و قافیه، 6 تست از قرابت معنایی و 2 تست از نقد ادبی طرح می‌شود.

در این مطلب سعی بر آن داریم که به بررسی گزیده‌ای از مهم‌ترین مفاهیم موجود در کتاب درسی که در کنکور سراسری پر تکرار بوده‌اند، بپردازیم. توصیه می‌شود برای جمع‌بندی در روز‌های پایانی مفاهیم را به این صورت مطالعه کنید:


1) به دام افتادن دل عاشق در زلف معشوق:


توضیح: در ابیات مرتبط با این مفهوم معمولاً دل عاشق شیفته‌ي جذابیت موی یار می‌شود. و عاشق دل سرگشته‌ی خود را در زلف یار می‌جوید.


ابیات نمونه:


باز پرسید ز گیسوی شکن در شکنش / کاین دل غم زده سرگشته گرفتار کجاست (صفحه 101 کتاب درسی)

آرامگه دل خم مویت دیدم / بینایی دیده خاک کویت دیدم (داخل 92)

قرار من همه در زلف بی قرار تو باد / که تاب و حلقه ی او منزل و قرار من است (داخل 92)

تا که در زلف توست جای دلم / در میان دل حزین منی  (خارج 92)

صبا در آن سر زلف ار دل مرا دیدی / ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد (خارج 92)

گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد / محترم دار در آن طره ی عنبر شکنش (خارج 93)

آن گه که جعد زلف پریشان برافکند / صد دل به زیر طره ی طرار بنگرید (داخل 95)

در شکنج زلف مشکینش دل مسکین من / هست چون کبکی که شهبازی کند در چنگلش (داخل 95)

دیوانه شد دلم ره زلف تو بر گرفت / مسکین به پای خویش به زنجیر می رود (کانون 92)

باز دل سودای آن زنجیر مو از سر گرفت / آتشم بنشسته بود ، از شمع رویش در گرفت (کانون 93)

ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا / به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا (کانون 94)

نبض جان را نیست جز دست مسیحا محرمی / شانه ای غیر از دل صد چاک بر گیسو منه (کانون 94)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


2) ثروت اندوزی و عدم استفاده از آن و استفاده‌ی دیگران :


توضیح : در این ابیات معمولا فردی وجود دارد که از روی حرص مال اندوزی می کند ؛ در حالی که از آن بهره ای نمی برد و پس از او دیگران (وارثان) از مال او استفاده می کنند.


ابیات نمونه :


به رنج و سعی کسی نعمتی به دست آرد / دگر کس آید و بی رنج و سعی بردارد (صفحه 96 کتاب درسی )

سیم بخیل از خاک وقتی برآید که وی در خاک رود (صفحه 96 کتاب درسی )

منه ذخیره که بسیار کس ز غایت حرص / نهاد گنج به صد رنج و دیگری برداشت (داخل 92)

بخور ، بپوش ، بپاش و بدان که حاصل عمر / خرد نداشت کسی کو به دیگری بگذاشت (داخل 93)

هر که رنجی کشید و گنج نهاد / به ضرورت به دیگران بگذاشت (داخل 93)

جان کند در طلب طوبی و بیگانه خورد / خواجه شاد است که مالی و منالی دارد (داخل 95)

بمرد و هیچ نخورد آن که جمع کرد و نخورد / بخور ببخش بده ای که می توانی ، هـــان (داخل 95)

زر اندر کف مرد دنیا پرست / هنوز ای برادر به سنگ اندر است (کانون 94)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


3) واسوخت :


مفهوم : عاشق عکس العمل قهر و عتاب خود را در مقابل ناسپاسی معشوق نشان می دهد،این عکس العمل معمولا در قالب نفرین و تهدید به جدایی نمایان می شود.


ابیات نمونه :


مرنجان دلم را که این مرغ وحشی / ز بامی که برخاست مشکل نشیند (صفحه 114 کتاب درسی)

تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان / گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی (صفحه 131 کتاب درسی )

دزدیده خیر جوانی غم تو کرد مرا پیر / برو که پیر شوی ای جوان خیر ندیده (کنکور 85)

مهی به روز سیاهم نشاند و می خواهم / که روزگار نشاند به روزگار منش (خارج 86)

فریاد که بیداد ز حد بردی و از تو / فریاد رسی نیست که دادم بستاند (داخل 93)

مگر به دام ، که الفت به دانه باز نگیری / کبوتری که کشد آشیان به گوشه بامی (خارج 94)

ما چون ز دری پای کشیدم ، کشیدیم / امید ز هر خانه بریدیم ، بریدیم (تالیفی)


مفهوم مقابل


توضیح : بی اعتنایی های معشوق در اراده عاشق تاثیری ندارد و عاشق بر عشق خود پافشاری می کند.


ابیات نمونه :


دل من از سر زلفت نمی رود جایی / کجا رود دل دیوانه پای در زنجیر (خارج 94)

بسته ی زلف تو شد دل مزنش ناوک چشم / مرغ در دام چو افتاد برون می نپرد (داخل 94)

هوای کوی تو از سر نمی رود ، آری / غریب را دل سرگشته با وطن باشد (تالیفی)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


4) صبر و آسایش نداشتن عاشق :


مفهوم : نمایان گر بی قراری ها و بی تابی های عاشق در دوری از معشوق است. که غالبا به ناشکیبایی و بی خوابی یا خواب پریشان اشاره می کند.


ابیات نمونه :


تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من / سر راحت ننهادی به سر بالینی (صفحه 131 کتاب درسی)

هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین / روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا (کانون 92)

از عشق روی دوست مرا خواب و خور نماند / بی او قرار و صبرم از این بیشتر نماند (خارج 95)

با فراقت چند سازم برگ تنهاییم نیست / دستگاه صبر و پایاب شکیباییم نیست (داخل 94)


مفهوم مقابل :


توضیح : صبر کردن در راه رسیدن به معشوق برای عاشق خوشایند است.


ابیات نمونه :


چه خوش است در فراقت همه عمر صبر کردن / که مگر گشاده گردد در دولت وصالی (داخل 94)

پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن / که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت (داخل 94)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


5) لزوم وجود راهبر در مسیر عرفان :


توضیح : عرفا معتقدند که برای طی طریق عرفانی نیاز به یک راهنما و انسان پخته و کامل وجود دارد که در مسیر سالک را راهنمایی کند. این انسان کامل در ابیات به طایر قدس ، پیر ، خضر و گاهی به مرغ سلیمان و ... تعبیر می شود.


ابیات نمونه :


همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس / که دراز است ره مقصد و من نوسفرم (صفحه 148 کتاب درسی)

ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی (صفحه 148 کتاب درسی)

گذار بر ظلمات است خضر راهی کو / مباد  کآتش محرومی آب ما ببرد (داخل 89)

من به سر منزل عنقا نه به خود بردم راه / قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم (داخل 94)

سعی نابرده در این راه به جایی نرسد / مزد اگر می طلبی طاعت استاد ببر (داخل 95)

در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی / ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم (داخل 95)

در این شب سیاهم گم گشته راه مقصود / از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت (کانون 91)

بنده ی پیر مغانم که ز جهلم برهاند / پیر ما هر چه کند عین ولایت باشد (کانون 91)


مفهوم مقابل :


توضیح : نیازی به راهنما و مرشد احساس نمی شود.


ابیات نمونه :


آخر از همرهی خضر به چاه افتادم / وقت آن خوش که از او راهنما برگردد (انسانی 95)

از خویش رفتگان را حاجت به راهبر نیست / یک منزل است دریاب سیل سبک عنان را (کانون 91)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


6)حیات بخشی عشق :


توضیح : زندگی عاشق وابسته به معشوق است و اینکه انسان اگر عاشقی نکند با مرده تفاوتی ندارد.


ابیات نمونه :


هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده به فتوای من نماز کنید (صفحه 154 کتاب درسی)

وجود عاشق از عشق است ، بی عشق چگونه زندگانی کند ، حیات از عشق می شناس و ممات بی عشق می یاب  (صفحه 153 کتاب درسی)

کسی کز عشق خالی شد فسرده است / گرش صد جان بود بی عشق مرده است (داخل 85)

زنده نه آن است که جانی در اوست / اوست که از عشق نشانی در اوست (داخل 89)

سعدی ار عشق نبازد چه کند ننگ وجود / حیف باشد که همه عمر به باطل برود (داخل 92)

شب های بی تو ام شب گور است در خیال / ور بی تو بامداد کنم روز محشر است (داخل 92)

دل به عشق زنده است در تن مرد / مرده باشد دلی که عاشق نسیت (خارج 95)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


7) افزونی لطف خداوند (یا انسان های بزرگ ) بر خطای انسان :


مفهوم : به حتمی بودن لطف و بخشش الهی اشاره دارد.


ابیات نمونه :


پیشانی عفو تو را پرچین نسازد جرم ما / آیینه کی بر هم خورد از زشتی تمثال ها (صفحه 108 کتاب درسی)

لطف خدا بیشتر از جرم ماست / نکته ی سربسته چه گویی خموش (داخل 87)

می ده که گرچه گشتیم نامه سیاه عالم / نومید کی توان بود از لطف لایزالی؟ (داخل 87)

گر ما مقصریم تو بسیار رحمتی / عذری که می رود به امید وفای توست (خارج 88)

با سیه رویی نیم نومید از حسن قبول / عنبر دریای رحمت خال عصیان من است (خارج 93)

نمی شود دل پاکان ز حرف بد غمگین / ز عکس زشت نیفتد به روی آینه چین (خارج 95)

گر بنده با خبر شود از بحر رحمتش / با عفو خواجه هیچ گناهی عظیم نیست (داخل 95)

از فضولی های خود ، صائب ، خجالت می کشم / من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا ( کانون 92)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


8) ضرورت گذشت عاشق از خویشتن برای رسیدن به معشوق :


مفهوم : شرط رسیدن به معشوق گذشتن از خود است. عاشق در عشق خود را از یاد می برد و از تعلقات دنیوی خویش دل می کند زیرا خود را حائل و حجابی بر سر راه رسیدن به معشوق می بیند.


ابیات نمونه :


در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و خود را ایثار عشق کند (صفحه 153 کتاب درسی)

سجده نتوان کرد بر آب حیات / تا نیابم زین تن خاکی نجات (صفحه 156 کتاب درسی)

لب او بر لب من این چه خیال است و تمنا / مگر آن دم که کند کوزه گر از خاک سبویم (داخل 86)

سعدی ، حجاب نیست تو آیینه پاک دار / زنگار خورده چون بنماید جمال دوست (داخل 89)

نشان خواهی از عشق ز خود بی نشان شو / که من زو نشان جستم از بی نشانی (خارج 89)

ما در این ره حجاب خویشتنیم / ور نه روی تو در مقابل ماست (خارج 91)

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی / غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد (داخل 94)

جمله تویی از خودی ام وارهان / در ره من نیست به جز من حجاب (داخل 94)

عاشقی دشوار دان چندان که باشی یار خود / چون ز خود بیزار گشتی عاشقی دشوار نیست (کانون 91)

عاشقی دانی چه باشد ؟ جان و تن بگداختن / غیر مهر دوست را از دل برون انداختن (کانون 91)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


9) برتری عشق بر عقل :


توضیح : ابیات مرتبط با این مفهوم به نکوهش عقل و انتقاد از عقل گرایی مطلق می پردازد.


ابیات نمونه :


عقل دیوانه شد آن سلسله ی مشکین کو / دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست (صفحه 102 کتاب درسی )

با عقل گشتم همسفر یک کوچه راه از بی کسی / شد ریشه ریشه دامنم از خار استدلال ها (صفحه 108 کتاب درسی)

پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی تمکین بود (خارج 94)

ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی / ترسم این نکته به تحقیق نتانی دانست (خارج 94)

شد از گرفتگی عقل کار بر من سخت / سزای سنگ بود پسته ای که خندان نیست (خارج 92)

مرغ بینش را شکستم پر که طیران کند داشت / مرغ بینش را بریدم پی کز این منزل نبود (کانون 91)

در مدرسه و صومعه بسیار دویدیم / در علم و عمل چاشنی عشق ندیدیم (کانون 91)


نويسندگان:

كامران اله‌مرادي رتبه‌ي 33 منطقه 3، دانشجوي حقوق دانشگاه تهران

محمد ابراهيم مازني رتبه‌ي 6 منطقه 3 كنكور انساني 95، دانشجوي حقوق دانشگاه تهران

Menu