مسائل اقتصاد : تحلیل کلی و چند توصیه

در این مطلب به تحلیل مسائل مهم درس اقتصاد و راه‌کارهای پاسخ‌گویی به این مسائل می‌پردازیم.

مسائل اقتصاد : تحلیل کلی و چند توصیه

مسائل اقتصاد : تحليل کلی و چند توصيه


مسئله‌هاي اقتصاد بيش از 40 درصد سوالات اين درس را تشكيل مي‌دهند كه غالباً براي داوطلبان سوالات زمانبري هستند و با توجه به كم بودن زمان درس اقتصاد آن‌ها را با مشكل مواجه مي‌سازد. در كنكور براي حل بعضي مسائل اين درس نيازي به حل كامل سوال يا حل سوال از طريق روش‌هايي كه در كتاب درسي ارائه شده نيست، و براي بعضي مسائل راه‌هاي سريع‌تري وجود دارد، هر چند برخي سوالات را بايد با همان روش نسبتاً طولاني رايج در كتاب درسي حل كرد. حال به ارائه‌ي چند توصيه كلي مي‌پردازيم و سپس مسائل هر مبحث را به طور خاص بررسي خواهيم كرد:


چند توصيه‌ي كلي:


  • ابتدا تمام قسمت‌هاي سوال را بخوانيد و سپس به سراغ گزينه‌ها برويد، سوال‌هاي چند قسمتي در كنكور سراسري در همه‌ي دروس اين امكان را به داوطلب مي‌دهد تا بدون تسلط برهمه قسمت‌هاي سوال بتواند به گزينه درست برسند. پيشنهاد مي‌شود ابتدا براي حل اينگونه سوالات، ابتدا به حل قسمتي بپردازيد كه بر آن تسلط بيشتري داريد، نه الزاماً قسمت اول سوال، سپس با توجه به پاسخ‌هاي آن قسمت به حذف گزينه‌هاي غلط بپردازيد و پس از آن به حل قسمت بعدی سوال (که بر آن تسلط بیشتری دارید) بپردازید و... تا زمانیکه تنها یک گزینه درست باقی بماند .


  • در سوالاتی که ارقام یکان یا دهگان گزینه ها متفاوت است میتوان با انجام مطمئن محاسبات و بدون انجام کامل محاسبات تا پایان و فقط با به دست آوردن یک یا دو رقم از پاسخ، گزینه مشابه آن را انتخاب کنیم. البته لازمه‌ی این کار، انجام مطمئن و بدون خطای محاسبات است.


  • تجربه نشان داده که تیپ‌ها و شکل کلی مسائل اقتصاد در کنکور همواره در حال تکرار شدن هستند و می‌توان با حل سوالات سال‌های گذشته در روش حل سريع این سوالات به مهارت رسید.


  • در سوالاتی که قسمتی از داده‌های سوال مجهول است ابتدا به پیدا کردن آن‌ها بپردازید و سپس به سراغ حل خود سوال بروید تا احتمال خطا در فرایند محاسبه کاهش یابد.


  • به هیچ عنوان به محاسبات ذهنی اکتفا نکنید.


  • در سوالاتی که تعداد صفرهای گزینه‌ها برابر است در محاسبات می‌توانید آن‌ها را در نظر نگیرید، و هم‌چنین در مورد زمانی که تعداد رقم اعشار گزینه‌ها برابر است اما خود اعداد صحیح آن‌ها از هم دوراند نیز می‌توان اعشار را نادیده گرفت.



مسئله‌ي نیروگاه [صرفه جویی]


در سوالات صرفه‌جویی که همواره در کنکور در قالب نیروگاه مطرح شده‌اند اولین کلیدی که به داوطلب در حل سوال کمک می‌کند وجود یکی از قسمت‌های سوال است که تا کنون پای ثابت سوالات نیروگاه در کنکور بوده، یعنی قسمتی که درصد یا نسبت مقدار صرفه‌جویی شده یا هر مقدار دیگری را نسبت به کل ظرفیت نیروگاه مورد سوال قرارمی‌دهد، آن هم با اعداد و کسرهای رند و آسان در محاسبه و حتی بعضا تکراری. بنابراین اولین قسمتی که می‌توانیم به وسیله‌ي آن یک یا دو گزینه را حذف کنیم همین قسمت نسبت یا درصد است که پیشنهاد می‌شود حل سوال از این قسمت شروع شود.


دومین نکته در مورد این مسائل این است که در برخی سوالات پاسخ یکی از بخش‌ها مستقیماً در داده‌های مسئله مورد اشاره قرار گرفته است، مثلا جمعیت استفاده کننده از برق را که در صورت سوال ارائه شده در یکی از سوالات مورد پرسش قرار می‌دهند.


نکته‌ي سوم دراین مسائل اهمیت فاکتور جمعیت استفاده کننده یا تعداد خانوار یا جمعیت جدید استفاده کننده است که معمولاً در سوالات نیروگاه حداقل یکی از آن‌ها مورد سوال قرار مي‌گيرد.


مالیات


در سوالات مالیات تاکنون در کنکور سراسری داوطلب عملاً با دو گزینه مواجه بوده، نه چهار گزینه، یعنی با توجه به آسان بودن بیش از اندازه‌ی یکی از قسمت‌های سوال که نوع نرخ محاسبه‌ي مالیات را مورد سوال قرار می‌دهد ، همواره دو گزینه به راحتی حذف می‌شوند. از آنجا که محاسبه‌ی نرخ مالیات به روش تصاعدی کلی ارزش چندانی از نظر درجه‌ي دشواری برای طرح سوال ندارد، تاکنون در همه‌ي سوالات این بحث، نرخ تصاعدی طبقه‌ای مورد سوال بوده و اگر طراح کنکور 96 سنت‌شکنی نکند می‌توان گفت در صورت طرح سوال از این مبحث، نرخ تصاعدی طبقه‌ای مورد سوال خواهد بود و می‌توان گزینه‌های مربوط به نرخ کلی را حذف کرد [مگر اینکه رویکرد کاملاً متفاوتی نسبت به کنکورهای قبل در پیش گرفته شود]


در مورد قسمت محاسباتی سوالات مالیات باید گفت که این بخش برای داوطلبان علوم انسانی کمی دشوار به نظر می‌رسد . اما گاهی طراح کار را برای داوطلب آسان‌تر میکند و با ایجاد ارتباط بین بخش‌های مختلف گزینه‌ها یا صورت سوال‌، در واقع راه فرار از محاسبات طاقت‌فرسا را به داوطلب نشان می‌دهد. به عنوان مثال در کنکور 94 سوال به گونه‌ای طرح شده است که عدد پاسخ قسمت «د» باید 2/3 پاسخ «قسمت» الف باشد و می‌توان بدون محاسبه اینکه درهر کدام از این دو قسمت پاسخ کدام گزینه درست است‌، می‌‌‌توان متوجه شد که نسبت 2/3 می‌تواند نسبت عدد 48 به 72 (سوال مالیات کنکور 94)باشد، ‌نه 42 به 73 و یا سایر احتمالات موجود در گزینه‌ها ... و فقط با کشف همین نکته‌. بدون نیاز به حل بقیه‌ي قسمت‌های سوال هر 3 گزینه غلط حذف می‌شوند و فقط یک گزینه باقی می‌ماند. با کشف چنین روابطی که معولاً در خود سوال به وضوح قابل مشاهده است می‌توان به راحتی این سوالات را در زمان اندکی حل کرد.


حجم پول و نقدینگی


نکته: [اولین نکته‌ای که در این سوالات باید به آن دقت کنیم این است که مقدار نقدینگی همواره بیشتر از حجم پول است، پس در همه سوالات گزینه‌ای که طبق آن حجم پول از نقدینگی بیشتر باشد اساساً غلط است]


نکته: [دومین نکته اینجاست که چرا نقدینگی بیشتر از حجم پول است؟ پاسخ این است که در محاسبه‌ی حجم پول‌، سپرده‌های غیر‌دیداری ( شامل سپرده‌های مدت‌دار و سپرده‌های پس‌انداز) محاسبه نمی‌شوند، در صورتی‌که در محاسبه‌ی نقدینگی این سپرده‌ها هم لحاظ می‌شوند]


در اغلب سوالات این تیپ در کنکور، کلید حل سوال همین نکته و دقت به مقدار سپرده‌های غیر‌دیداری [مجموع سپرده‌های مدت‌دار و سپرده‌های پس‌انداز] است . در نظر داشته باشید که با این اوصاف طبیعتاً اختلاف نقدینگی و حجم پول با مقدار سپرده‌های غیر‌دیداری برابر است و از طریق این رابطه بعضاً می‌توان برخی از گزینه‌ها را حذف کرد‌.


گاهی در داده‌های سوال با مشخص شدن مقدار سپرده‌های غیر‌دیداری و يکی از انواع آن [سپرده‌های مدت‌دار یا پس‌انداز] مقدار نوع دیگر آن را می‌خواهند.


 مثال: در صورت سوال اشاره شده که سپرده‌های غیردیداری 1000 واحد پولی است و سپرده‌های پس‌انداز 600 واحد پولی، پس ما باید از این داده‌ها به این نتیجه برسیم که سپرده‌های مدت‌دار 400 واحد پولی هستند.


استهلاک


محاسبه‌ی هزینه‌ي استهلاک در که سوالات تولید و درآمد ملی، خود از کلیدهای حل سوالات است ،به طور مجزا نیز در همه‌ي کنکورهای 4 سال اخیر به صورت سوالی مستقل مطرح شده است. سوال غالباً به این شکل است که داوطلب باید با تقسیم کردن قیمت کالا بر عمر مفید آن، هزینه‌ي استهلاک سالیانه را به‌دست بیاورد.


نکته: [باید دقت داشت که در محاسبه‌ي هزینه‌ي استهلاک، قیمت کالا در همان سال موردنظر محاسبه خواهد شد، نه قیمت اولیه]

در برخی سوالات هم قیمت جدید یا مجموع هرینه‌ی استهلاک در چند سال مورد سوال قرار می‌گیرد که با همان مفاهیم کتاب درسی قابل حل است.


تولید خالص یا ناخالص ملی و داخلی


در این سوالات معمولا پس از ارائه مجموعه‌ای از داده‌ها در صورت سوال و یا جدول، از داوطلب خواسته می‌شود که بعضي از مفاهیم زیر را به‌دست آورد:


  • تولید خالص یا ناخالص داخلی

  • تولید خالص یا ناخالص ملی

  • تولید خارجیان مقیم کشور

  • درآمد سرانه و ...


نکته: [در این سوالات بعضی داده‌های مسئله را به صورت کسری از دیگر داده‌ها ارائه می‌کنند که قبل از هر چیز باید با توجه به اطلاعات سوال آن‌ها را به‌دست آورد و سپس به حل بقیه‌ي سوال پرداخت]


ابتدا مجهول‌هایمان در داده‌های سوال را محاسبه می‌کنیم تا همه‌ي تولیدات و هزینه‌ها را داشته باشیم، در محاسبه‌ي تولید کل داخلی همه‌ي تولیدات به جز تولیدات مردم کشور که در خارج اقامت دارند با هم جمع می‌شوند و تولید کل ناخالص داخلی به‌دست می آید، با کم کردن هزینه‌ي استهلاک از عدد به دست آمده به تولید کل خالص داخلی می‌رسیم.


برای محاسبه‌ي تولید کل ناخالص ملی این بار همه‌ي تولیدات به جز تولیدات خارجیان مقیم کشور را با یکدیگر جمع می‌کنیم، اگر هزینه‌ي استهلاک را ازآن کم کنیم به تولید خالص ملی می‌رسیم.


اگر مقدار سرانه‌ی هر کدام از دو مفهوم بالا را در سوال از ما خواستند کافی است عدد به‌دست آمده‌ی مربوط به آن را بر جمعیت تقسیم کنیم


نکته: [در مورد مسائل مربوط به درآمد ملی هم به همین شکل باید عمل کرد]


سود و زیان


بدیهی است که سود تفاوت مجموع هزینه‌ها از مجموع درآمد‌هاست.


سوالات سود و زیان از آن دسته مسائلی است که معمولا باید راه حل طولانی آن را طی کرد. اما باید در انجام محاسبات به جزئیات داده‌های سوال نظیر: تعداد کارمندان، تعداد دستگاه‌ها، ماهیانه یا سالیانه بودن اعداد و ارقام توجه کرد. معمولاً داوطلبان در محاسبه‌ی موارد گفته شده دچار اشتباهات ریز محاسباتی می‌شوند. لازم به ذکر است که اکثر داوطلبان به دلیل وقت‌گیر بودن این سوال و پروسه طولانی حل آن در دور اول پاسخگویی به سوالات از این سوال عبور می‌کنند تا در زمان بازگشت به حل آن بپردازند.


توزیع درآمد [دهک‌های درآمدی]


در پرسش‌های مربوط به دهک‌ها به راحتی می‌توان با انجام محاسبات خیلی ساده و ابتدایی به سوال پاسخ داد. معمولاً در جدولی که سهم هر دهک را مشخص کرده سهم چند دهک مجهول است که بعضی از آن‌ها مورد سوال قرار می‌گیرد. و با جمع و تفریقی ساده میان اطلاعات جدول و داده‌های صورت سوال می‌توان سهم هر دهک را محاسبه کرد.


توصیه می‌شود سهم هر دهک را که به‌دست آوردید در قسمت مربوط به آن دهک در جدول بنویسید و به ذهنی محاسبه کردن آن اکتفا نکنید. در نظر داشته باشید که هر چه نسبت درآمد دهک‌های بالا به دهک‌های پایین بیشتر باشد، اختلاف طبقاتی در جامعه بیشتر است و اقتصاد در وضعیت نا‌مناسب‌تری قرار دارد. با توجه به چند قسمتی بودن سوالات مربوط به توزیع درآمد [دهک‌ها] می‌توان با حل کردن قسمت‌های آسان‌تر در ابتدا، در زمان کم‌تری به پاسخ صحیح رسید.


ارزش‌افزوده


در سوالات مربوط به ارزش‌افزوده [محاسبه‌ي قیمت کالا به روش تولید] مراحل تولید یک کالا ذکر می‌شود و از داوطلب قیمت نهایی کالا یا ارزش افزوده مراحل را می‌خواهند. واضح است که جمع همه‌ي ارزش‌های افزوده یک کالا برابر است با قیت نهایی کالا در مرحله‌ي آخر.


اگر در سوال، ارزش افزوده‌ی یکی از مراحل مورد سوال قرار گیرد، پاسخ اختلاف قیمت همان مرحله با قیمت کالا در مرحله قبل است.


مثال: اگر ارزش کالایی در مرحله‌ي دوم تولید 1000 تومان باشد و در مرحله‌ي سوم 1500 تومان، در می‌یابیم که ارزش افزوده مرحله‌ي سوم 500 تومان است.


نکته : [بدیهی است ارزش‌افزوده‌ي کالا و قیمت آن تنها در مرحله‌ي اول برابر است]


نکته: [قیمت کالا در مراحل مختلف همواره روند افزایشی دارد و گزینه‌ای که طبق آن قیمت کالا در مرحله‌ای کم‌تر از مرحله‌ي قبل باشد، اساساً غلط است]


مفهوم محاسبه به قیمت جاری و قیمت ثابت


در سوالاتی که قیمت کالای تولید شده در چند سال را نشان می‌دهند و یک سال را به عنوان سال پایه در نظر می‌گیرند، اگر تولید به قیمت جاری در سوال خواسته شود،‌ قیمت کالا را در مقدار همان کالا در همان سال ضرب می‌کنیم، اما اگر تولید به قیمت ثابت در یک‌سال را از ما بخواهند، تعداد کالا در همان سال را در قیمت آن کالا در سال پایه ضرب می‌کنیم.


اختلاف مقدار در تولید کل در طول چند سال ممکن است ناشی از تولید بیشتر، تورم و یا هر دو باشد، بنابراین مقدار افزایش تولید و هم‌چنین تورم در یک‌سال، با هم افزایش تولید کل در یک‌سال را تشکیل می‌دهند. پس اگر ما یکی از این دو عدد [تورم یا تولید] را نداشتیم با کم کردن دیگری از اختلاف تولید کل دو سال به جواب می‌رسیم.

مثال: اگر در سال پایه تولید کل 1700 و در سال دوم 1900 بوده باشد و 150 واحد از این تفاوت ناشی از تورم باشد، نتیجتا مقدار افزایش ناشی از تولید کالا 50 واحد خواهد بود. 



داوطلبان گرامي می‌توانيد برای تسلط بیشتر به مسائل، در کنار خواندن این مطلب، به سوالات کنکور مربوط به هر مبحث دقت کنيد و روش‌ها را به صورت مصداقی در سوالات بررسی کنيد.


با آرزوي موفقيت

كامران اله‌مرادي رتبه‌ي 33 منطقه 3، دانشجوي حقوق دانشگاه تهران

Menu