برای آمادگی شما عزیزان در دوران جمعبندی، نکتههای مهم این مبحث در مطلب زیر جمعآوری شده است:
در فرایند ترانسفورماسیون باکتری با دریافت مواد ژنتیک از محیط خارج، در خصوصیات ظاهری خود تغییراتی پدید میآورد. ترانسفورماسیون فقط زمانی رخ میدهد که DNA تخریب نشده باشد.
ترانسفورماسیون نوعی تغییر شکل ذاتی است که در اثر انتقال DNA از باکتری کپسولدار به باکتری بدون کپسول صورت میگیرد.
در آزمایشگریفیت، همهی موشها در اثر تزریق مخلوط باکتریهای کپسولدار کشته شده و باکتریهای زندهی فاقد کپسول، مردند.
عامل تغییر شکل دهندهی باکتری بدون کپسول به کپسولدار، ژن سازندهی کپسول است که قسمتی از مولکول DNA باکتری میباشد.
کپسول باکتری استرپتوکوکوس نومونیا، از جنس پلیساکارید میباشد.
ایوری و همکارانش، توانستند عامل ترانسفورماسیون را شناسایی کنند.
در ساختار نوکلئیکاسیدها (DNA و RNA) مجموعا پنچ نوع نوکلئوتید وجود دارد که هر کدام از قند، باز آلی و فسفات ساخته شدهاند. در ساختار نوکلئوتیدها فسفات تنها جزء معدنی است.
مهمترین تفاوت بین نوکلئوتیدهای DNA و RNA نوع قند موجود در آنهاست. نوع قند موجود در نوکلئوتیدهای DNA دئوکسی ریبوز و نوع قند موجود در نوکلئوتیدهای RNA، ریبوز میباشد. (هر دو نوع قند موجود در نوکلئوتیدها دارای 5 اتم کربن و 10 اتم هیدروژن هستند. ریبوز 5 اتم اکسیژن و دئوکسی ریبوز 4 اتم اکسیژن دارد.)
بازهای آلی نیتروژندار در ساختار نوکلئوتیدها پورینی یا پریمیدینی هستند. بازهای پورینی (A و G) دو حلقهای و بازهای پریمیدینی (T، C و U) تک حلقهای هستند.
پیوند کووالان (فسفودیاستر) نوکلئوتیدها را به هم متصل میکند. پیوند فسفودیاستر بین فسفات از یک نوکلئوتید و قند از نوکلئوتید دیگر برقرار میشود.
نوکلئوتیدها به صورت آزاد سه گروه فسفات دارند ولی در هنگام برقراری پیوند با هم دو گروه فسفات خود را از دست میدهند و با یک گروه فسفات در رشتهی پلینوکلئوتیدی قرار میگیرند.
بر طبق مشاهدات چارگف همواره در مولکول DNA مقدار بازهای A با T و مقدار بازهای C با G با هم برابر است.
بر اساس مشاهدات ویلکینز و فرانکلین و دادههای حاصل از پراش پرتوی X مولکول DNA مارپیچی از دو یا سه رشته است.
در مدل واتسون و کریک مولکول DNA مارپیچی دو رشتهای است دو زنجیر آن حول محوری فرضی مارپیچوار قرار دارند. در این مدل مولکول DNA به نردبانی تشبیه شده است که نردههای آن گروههای فسفات و پلههای آن بازهای آلی هستند.
بین بازهایی که بین دو رشته در مقابل هم قرار میگیرند پیوند هیدروژنی وجود دارد.
بین بازهای A و Tدو پیوند و بین بازهای C و G سه پیوند هیدروژنی وجود دارد.
عاملی که باعث کنار هم قرار گرفتن جفت بازها میشود شکل سهبعدی آنهاست که مکمل یکدیگر است.
اولین آنزیمی که در همانندسازی DNA فعالیت میکند آنزیم هلیکاز است که دو رشتهی DNA را مانند زیپ از هم جدا میکند.
همانندسازی DNA،بر اساس رابطهی مکملی انجام میشود.
آنزیم DNAپلیمراز هم همانندسازی را انجام میدهد و هم ویرایش DNAی دختر را.
اگر اشتباهی در همانندسازی اتفاق بیفتد و توسط آنزیم DNAپلیمراز اصلاح نشود، منجر به بروز جهش در نسل بعدی مولکولهای DNA میشود.