در مطلب زیر خلاصهای از فصل گردش مواد آورده شده است. امیدواریم جمعبندی نکات آن به پاسخگویی به سوالات طرح شده از این فصلها کمک کند.
ملخ دستگاه گردش خون باز دارد. در بين سرخرگها و سياهرگهاي بدن اين جانور، شبكهي مويرگي كامل وجود ندارد . در مجاورت سلولها مايع همولنف جريان دارد. همولنف نقش خون، مايع ميانبافتي و لنف را دارا است. در هنگام انقباض قلب، دريچههاي منافذ قلبي ملخ، بسته ميشوند.
در گردش خون باز سلولهاي بدن مستقيما در تماس با خون هستند.
در گردش خون جانوران بيمهره، كرم خاكي گردش خون بسته و بندپايان مانند ملخ، عنكبوت و خرچنگ دراز گردش خون باز دارند. همهي مهرهداران گردش خون بسته دارند.
ويژگيهاي دستگاه گردش خون در:
كرم خاكي: قلب لولهاي در جلوي بدن قرار دارد، گردش خون بسته است و قلب حاوي خون تيره است.
ملخ: قلب لولهاي پشتي، گردش خون باز و قلب حاوي خون تيره دارد.
خرچنگ دراز: گردش خون باز و قلب حاوي خون روشن دارد.
ماهيها قلب دو حفرهاي و گردش خون ساده دارند. خون تيره از قلب به آبششها و خون تصفيه شده از آبششها مستقيما به اندامهاي بدن ميرود و خون تيره از اندامها به قلب برميگردد.
در دستگاه گردش خون ماهي، سياهرگ شكمي و سرخرگ شكمي حاوي خون تيره و سرخرگ پشتي حاوي خون روشن است. دهليز و بطن هم خون تيره دارند. از سرخرگ پشتي خون روشن به اندامهاي بدن ميرود.
همهي مهرهداران گردش خون بسته دارند. ماهيها گردش خون ساده دارند چون خون روشن از آبششهاي آنها به اندامها ميرود. دوزيستان بالغ و ساير مهرهداران گردش خون مضاعف دارند. در اين جانوران، خون روشن از شش به قلب و سپس به ساير اندامها ميرود.
دورهي كار قلب 0/8 ثانيه طول ميكشد. 0/1 ثانيه انقباض دهليزها، 0/3 ثانيه انقباض بطنها و 0/4 ثانيه استراحت عمومي است. زماني كه دهليزها در انقباض هستند، بطنها در حالت استراحت قرار دارند. دريچههاي دولختي و سه لختي باز بوده و خون ازدهليزها به مدت 0/1 ثانيه وارد بطنها ميشود. انقباض بطنها 0/3 ثانيه طول ميكشد. در اين حالت، دريچههاي دولختي و سه لختي بسته بوده و دهليزها در استراحت هستند. به مدت 0/3 ثانيه خون در دهليزها جمع ميشود. در حالت استراحت عمومي هر چهار حفرهي قلب در استراحت هستند. دريچههاي سيني بسته بوده و دريچههاي دولختي و سه لختي باز هستند و خون از سياهرگها وارد دهليزها شده و به علت باز بودن دريچههاي دولختي و سه لختي خون وارد بطنها ميشود.
از 0/8 ثانيه كار قلب، دهليزها 0/1 ثانيه انقباض و 0/7 ثانيه استراحت دارند و در زمان استراحت دهليزها، خون دريافت ميكنند. بطنها 0/3 ثانيه انقباض و 0/5 ثانيه استراحت دارند. در زمان استراحت بطنها، خون از دهليزها وارد بطنها ميشود.
آنزيم انيدراز كربنيك در غشاي گلبول قرمز موجب تركيب كربندياكسيد با آب و توليد بيكربنات ميشود. اگر به بدن فردي آنزيم مهار كنندهي انيدراز كربنيك تزريق شود، در بدن اين فرد به علت كاهش آنزيم انيدراز كربنيك توليد بيكربنات كاهش مييابد.
صداي اول قلب مربوط به بسته شدن دريچههاي دولختي و سه لختي در شروع انقباض بطنها (سيستول بطنها) و صداي دوم قلب مربوط به بسته شدن دريچههاي دولختي و سه لختي در شروع استراحت عمومي (دياستول بطنها) شنيده ميشود.
دريچهي سه لختي، بين دهليز راست و بطن راست و دريچهي ميترال بين دهليز چپ و بطن چپ قرار دارد و فقط درانقباض بطنها بسته ميشوند. در الكتروگارديوگرام اين دريچهها در نقطهي B و در شروع انقباض بطنها بسته ميشوند و صداي اول قلب را ايجاد ميكنند. در نقطهي B بيشترين حجم خون در بطنها وجود دارد. بعد از پايان انقباض بطنها يعني بعد از پايان موج T دريچههاي سيني شكل در ابتداي سرخرگ ششي و آئورت بسته ميشوند. (نقطهي C در الكتروكارديوگرام) و بسته شدن آنها، صداي دوم قلب را ايجاد ميكند. در اين زمان كمترين حجم خون در بطنها وجود دارد.
نوار قلب منحني ثبت شدهي الكتروكارديوگرام است، چون قلب در هر انقباض يك پديدهي الكتريكي توليد ميكند. اين پديدهي الكتريكي در بخشهايي از پوست بدن ثبت ميشود كه الكتروكارديوگرافي نام دارد. همچنين ثبت حركات مكانيكي و تغييرات فشار خون حفرههاي قلب را كارديوگرافي و منحني ثبت شده را كارديوگرام ميگويند.
آنزيم انيدرازكربنيك در غشاي گلبولهاي قرمز وجود دارد و به طور معمول در پلاسماي خون يافت نميشود.
همهي گرانولوسيتها در مغز استخوان توليد ميشوند و در عمل فاگوسيتوز و ترشح هپارين نقش دارند. آگرانولوسيتها در توليد پادتن، مبارزه با سلولهاي سرطاني و سلولهاي آلوده به ويروس نقش دارند.
در يك فرد سالم با عملكرد طبيعي قلب، در طول سيستول بطني (انقباض بطنها) به علت بسته بودن دريچههاي دولختي و سه لختي مقداري خون در دهليزها ذخيره ميشود، در اين زمان دريچههاي سيني شكل باز هستند تا خون از بطن وارد سرخرگها شود. در ابتداي دياستول بطني (انبساط بطنها) دريچههاي دولختي و سه لختي باز و سينيها بسته ميشوند.
صعود شيرهي خام در آوند چوبي توسط فشار ريشهاي و نيروي بالابرندهي شيرهي خام (هم چسبي، دگرچسبي و كشش) انجام ميگيرد.
تعريق، نشانهي بارز فشار ريشهاي است. افزايش فشار ريشهاي باعث انجام تعريق و كاهش پديدهي حبابدار شدگي در آوندهاي چوبي ميشود ولي تعريق شديد، انجماد و شكستن شاخه موجب افزايش پديدهي حبابدار شدگي ميشود.
در عمل تعرق، خروج بخار آب از منافذ روزنههاي هوايي انجام ميگيرد و اين منافذ باز و بسته ميشوند ولي در عمل تعريق، خروج قطرههاي آب از منافذ روزنههاي آبي انجام ميگيرد و اين منافذ هميشه باز هستند.
عبور آب در عرض ريشه:
مسير غير پروتوپلاستي: آب و مواد محلول در آن به دليل نيروي همچسبي بين مولكولهاي آب از طريق ديوارهي سلولي و فضاي برون سلولي عبور ميكنند.
مسير پروتوپلاستي: به دليل اختلاف پتانسيل آب، آب به همراه مواد محلول در آن از طريق پلاسمودسم از سيتوپلاسم يك سلول به سيتوپلاسم سلول مجاور وارد ميشود.