گفت و گو با قهرمان پیوستگی سپهر رحمان زاده از تنکابن
151 آزمون، از ششم تا پزشکی دانشگاه تهران
سپهر رحمان زاده در یک نگاه:
شهر: تنکابن (استان مازندران)
مدرسهی دبستان: شاهد
مدرسهی متوسطهی اول: نمونهدولتی خاتمالانبیاء (ص)
مدرسهی متوسطهی دوم: استعدادهای درخشان شهید بهشتی
سالهای حضور در کانون: از ششم دبستان تا دوازدهم تجربی به مدت 7 سال (151 آزمون)
میانگین تراز دوازدهم تجربی: 7155
رتبه: 43 منطقه 3
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی ارشد ادبیات عرب، فرهنگی
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی مامایی، کارمند مرکز بهداشت
در دوران جمع بندی چگونه مطالعه برای امتحانات نهایی را مدیریت کردی؟
من از اواخر اردیبهشت برنامهی دوران جمع بندی خودم را شروع کردم و به صورت آزمون محور پیش رفتم. تمرکز زیادی روی مطالعه ی تشریحی برای امتحانات نداشتم. چون قبلاً درسها را به طور کامل مطالعه کرده بودم، شب قبل از هر امتحان، فقط مروری برای امتحان فردا انجام می دادم. من با حل تستها مفاهیم هر درس را یاد گرفته بودم و برای هر امتحان، فقط زمانم را صرف حل نمونه سؤالات امتحانات نهایی میکردم. با این روش با مشکلی هم رو به رو نشدم و نمرات خوبی هم کسب کردم.
روشت برای جمعبندی درسها برای کنکور چگونه بود؟
من از خودم آزمون می گرفتم، آزمون را با دقت تحلیل میکردم و سپس ایراداتم را پیدا میکردم. وقتی نسبت به ایراداتم شناخت پیدا میکردم، سرفصلهای مورد نظرم را دوباره از روی کتاب درسی مطالعه می کردم. البته کتابهایی هم برای دوران جمع بندی تهیه کرده بودم که خودم از این کتاب ها تستهایی انتخاب می کردم و به تعداد تستهای کنکور، چیدمان میکردم. درواقع با این کتابها برای خودم آزمونهای مشابه کنکور طراحی میکردم. ممکن بود مثلاً تستهای ریاضی و زیست را در کنار هم چیدمان کنم و دفترچهی شمارهی 2 کنکور را شبیه سازی کنم. سعی می کردم در دوران جمع بندی زیاد از خودم آزمون بگیرم. زمان بندی من هم برای آزموندادن دقیقاً مشابه زمان جلسهی کنکور بود. چون باید مدیریت زمان را هم در این دوران تمرین میکردم.
در خانه از خودت آزمون می گرفتی؟
تقریباً بیشتر آزمونها را خودم در خانه شبیهسازی کردم و شرایط را برای خودم آماده کردم. البته چند باری هم پیش آمد که در آزمونهای جمعبندی که در آموزشگاه برگزار می شد به طور حضوری شرکت کنم. دلم می خواست با فضای جلسهی آزمون و مشکلاتی هم که ممکن است در جلسهی کنکور پیش بیاید، آشنا باشم و از فضای آزمون حضوری دور نشوم. در تمام آزمونهای کانون هم به طور حضوری شرکت میکردم که تمرین بسیار خوبی برای کنکور بود.
چند بار در طول دوران جمع بندی از خودت آزمون گرفتی؟
روزهایی که امتحان نداشتم و زمانم آزاد بود از خودم آزمون می گرفتم و روزهایی که امتحان داشتم را به مرور و مطالعهی درسها اختصاص داده بودم.
چالشی داشتی که بخواهی آن را در دوران جمع بندی رفع کنی؟
من با بخش مسائل درس شیمی کمی مشکل داشتم. در دوران جمعبندی سعی کردم علاوه بر آزمونهایی که از خودم می گیرم، هر شب تعدادی تست در این زمینه کار کنم. در نهایت با استمرار در حل تستها، اواخر دوران جمعبندی این مشکل به طور کامل رفع شده بود و از استمرار نتیجه گرفتم.
برنامهات در هفتهی آخر منتهی به کنکور چه بود؟
در آخرین آزمون کانون شرکت کردم. بعد هم هر روز برای خودم برنامهریزی کرده بودم که به ترتیب کتابها را با روش تورق سریع، مرور کنم. چون در کنکور 1401 درسهای عمومی را هم امتحان دادیم، من ابتدا درسهای تخصصی و بعد درسهای عمومی را به طور سریع مرور کردم. روز چهارشنبه برای آمادگی بیشتر در کنکور هنر شرکت کردم. پنج شنبه هم تستهای کنکور ریاضی را تحلیل کردم و در نهایت در روز جمعه در کنکور تجربی شرکت کردم.
جلسهی کنکور برایت چگونه گذشت؟
من 7 سال دانش آموز کانون بودم و آزمونهای زیادی داده بودم. در دوران جمع بندی هم بارها و بارها آزمون دادم. بنابراین در جلسهی کنکور موضوع جدیدی قرار نبود اتفاق بیفتد. همه چیز مثل همیشه و مثل آزمونهای قبلی برایم سپری شد و مشکل خاصی نداشتم. درس زیست کمی برایم سخت بود ولی با توجه به اینکه شرایط برای همه یکسان بود، سعی کردم روحیهام را مدیریت کنم. چند تست را نزده گذاشتم و بعد از حلکردن تستهای درس ریاضی، مجدداً به سراغ نزدههایم در درس زیست برگشتم.
در کنکور برای کدام درس اختصاصی عملکرد بهتری داشتی؟
درس فیزیک بالاترین درصد من در درس های اختصاصی بود که توانستم درصد 91.66 را کسب کنم. در طول سه سالی که درس فیزیک را میخواندم، همیشه مطالعهی هر بخش را با یادگیری مفاهیم آموزشی درسنامهی کتاب تستم شروع میکردم. تستهای آموزشی درسنامهها را با دقت کار میکردم. بعد هم زمان زیادی را صرف حل تعداد زیادی تست میکردم. به نظرم بهترین شیوه برای موفقیت در درس فیزیک همین حل تستهای زیاد و متنوع است. وقتی تست زیادی کار میکنیم مفهوم جدیدی باقی نمیماند که طراح بتواند با آن ما را به چالش بکشد.
آزمونها را با چه شیوهای تحلیل میکردی؟
من تمام تستها را بررسی میکردم. برایم بسیار مهم بود که حتی پاسخ تستهایی را که درست زده بودم، تحلیل کنم. از روی نکات هیچ تستی عبور نمیکردم. البته اگر زمانم برای تحلیل کم بود اولویت را به نزدهها و غلطهایم میدادم و بعد به سراغ تستهای نکتهداری میرفتم که در هنگام آزموندادن علامتدار کرده بودم. تستهایی وجود داشت که گزینهی صحیح را علامت زده بودم، اما در سایر گزینهها برای من نکات جدیدی وجود داشت که بهتر بود آنها را در مرحلهی تحلیل یاد بگیرم.
برای مدیریت زمان در جلسهی آزمون چه کاری انجام میدادی؟
من از روشهای ضربدر و منها و زمانهای نقصانی استفاده میکردم. چون آزمونهای زیادی داده بودم، این تکنیکها را بارها و بارها امتحان کرده بودم و برای خودم استراتژی خاص خودم را داشتم. در دوران جمعبندی که آزمونهای مشابه کنکور را میدادم برنامهریزی کرده بودم که تستهای هر درس را در چند دقیقه میتوانم پاسخ بدهم و از هر درس میتوانم چند دقیقه ذخیره کنم که بتوانم در انتهای هر دفترچه مجددا به سراغ تستهایی بروم که وقت گیرتر بودند و در کنارشان علامت ضربدر زده بودم.
در دوران جمعبندی چه مقدار در روز درس میخواندی؟
من بین 10 تا 11 ساعت درس میخواندم و بیشتر از این مقدار هم توانایی نداشتم. صبحها اغلب آزمون میدادم و بعد از آزمون خسته میشدم. یکی دو ساعت استراحت میکردم و بعد مرحلهی تحلیل آزمون را انجام میدادم. این مقدار هم برایم کافی بود و بیشتر از این مقدار باعث خستگی من میشد. هر کسی با توجه به شناختی که از خودش دارد برای میزان مطالعهاش برنامهریزی میکند. همیشه هم عادت داشتم میزان مطالعه و برنامههایم را در دفتر یادداشت کنم.
آرامشی را که برای دوران جمعبندی، و بعد هم جلسهی کنکور لازم است را داشتی؟
من هم مثل همهی دانشآموزان نگرانیهای خودم را برای کنکور داشتم. اما چون آزمونهای زیادی میدادم، نگرانیها برایم عادی شده بود و میتوانستم روحیهام را به خوبی مدیریت کنم. از کنکور 95 تا 1400 آزمونهای شبیهساز کار کرده بودم و همین کار باعث شده بود نسبت به سطح علمی و توانایی هایم به اطمینان خوبی برسم. دوران جمعبندی من را به اطمینان رساند. حل تستها و دیدن نتایجم برایم قوت قلب بود. تفریحم به اندازهی کافی بود. برای اینکه روحیهام را حفظ کنم و حال و هوایم عوض شود گاهی اوقات بیرون میرفتم. این کار به حفظ آرامشم کمک میکرد.
عادت خاصی داشتی که با استمرار در انجام دادن آن به نتیجهی خوبی برسی؟
مهمترین عادتم حفظ نظم در بازههای مطالعاتیام بود. من همیشه در بازهی 8 صبح تا 9 شب مشغول درسخواندن بودم و این نظم به من کمک زیادی کرد. بعد از ساعت 9 شب با خانواده صحبت میکردم یا برای استراحت و تفریح برنامهریزی میکردم تا برای روز بعد انرژی کافی داشته باشم. کلاً به نظرم بهترین نقطهی قوت درسی من پیوستگی و استمرار و نظم در اجرای برنامههایم بود.
نقش خانواده در موفقیتت چه بود؟
مهمترین نقش خانوادهام ایجاد شرایطی بود که بتوانم در آرامش درس بخوانم. نکتهی بعدی این بود که به من استقلال کافی داده بودند تا بتوانم خودم برنامههایم را پیش ببرم و من را تحت فشار نمیگذاشتند. پیگیر نتایج آزمونهایم بودند، اما فشار و نگرانی به من تحمیل نمیکردند و برای آرامشم تلاش می کردند. وقتی از اتاقم بیرون میآمدم تلاش میکردند حال و هوایم را عوض کنند و برایم شرایط خوبی فراهم کنند.
به سایت کانون و مجله آزمون هم مراجعه میکردی؟
من گفتوگو با نفرات برتر را در سایت و مجله مطالعه میکردم. بخش مشقهای کارشناسان کانون را هم در مجلات می خواندم. در سایت هم به صفحهی شخصی رجوع میکردم و کارنامههایم را بررسی میکردم.
در دوران جمعبندی آزمونی هم داشتی که از نتیجهی آن راضی نباشی؟
در این دوران من آزمونهای متنوعی دادم و گاهی پیش میآمد که سطح سؤالات یک آزمون بالاتر از حد تصورم باشد یا طراحی تستها متفاوت باشد. ممکن بود طراحی تستها با تستهایی که قبلاً دیده بودم یا با نحوهی مطالعهام متفاوت باشد و درصدهای مطلوبی کسب نکنم. سعی میکردم توجه خاصی به درصدها نداشته باشم و بدون نگرانی، تحلیل را به درستی انجام بدهم. اما در کل از روند خودم رضایت داشتم.