محمدطه رنجی هستم رتبه 4 کشوری در کنکور تجربی 1401 از شهر ارومیه
از سال ششم دبستان به مدت 7 سال به طور پیوسته در آزمون های کانون شرکت کردم در 170 آزمون برنامه ای به طور مستمر شرکت داشتم.
آقای محمدطه رنجی شما بعد از سال ششم که آمدید، تیزهوشان قبول شدید؟
بله
هفتم هم باز ادامه دادید. علتش چه بود؟
چون برنامه راهبردی ای که کانون ارائه می داد کمک می کرد که درس ها را کامل بخوانم و مرور کنم. بیشتر در دوره اول متوسطه به خاطر برنامه راهبردی کانون بود که در آزمون ها شرکت می کردم.
یعنی موضوع فقط قبول شدن در تیزهوشان نبود. درست است؟
بله.
ششم چطور شد که آمدید؟ خودتان تصمیم گرفتید یا معلم ها گفتند یا پدر و مادرتان توصیه کردند؟
پدر و مادرم توصیه کردند.
چرا؟ آشنایی داشتند؟
بله قبلا از آشنایان که در تیزهوشان قبول شده بودند پرسیده بودند، یک مطالعه هم خودشان کرده بودند پیشنهاد دادند که در آزمون ها شرکت کنم.
هفتم را که ادامه دادید علتش چه بود، خواست شما بود یا تاکید پدر و مادر؟
هر دو. هم خودم می خواستم به برنامه راهبردی برسانم درس ها را و مرور کنم هم پدر و مادرم هم حمایت و تاکید می کردند که غیبت نکنم و در آزمون ها کامل شرکت کنم.
از چه زمانی کار درس خواندن برای شما جدی شد؟ از ششم به بعد همیشه یکنواخت بود یا یک زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد؟
کلا برایم مهم بود که بتوانم درس ها را تمام کنم و مرور کنم. به مرور زمان که به دوره دوم می رسیدم ساعت مطالعه من بیشتر می شد مخصوصا سال یازدهم دوازدهم خیلی بیشتر بود ساعت مطالعه من، یکنواخت نبود ولی کلا تمام کردن درس ها و مرور از اول برای من مهم بود.
برنامه راهبردی آزمون ها را قبل از رفتن به سال بعدی دومرتبه بررسی می کردید یا بر حسب عادت و اعتمادی که به کانون داشتید ثبت نام می کردید؟
اول ثبت نام می کردم بعد بررسی می کردم.
موقع بررسی نکات مهم آن ها برای شما چه بود؟
با یک پیشروی مناسب درس ها را تمام می کرد و جمع بندی و مرور هم می کرد. دوبار یا سه بار مطالب را جمع بندی می کرد در هر سال.
ایستگاه های جبرانی را می گویید. درست است؟
بله.
آیا می شد شما از برنامه عقب بیفتید؟ یا در مدرسه آن ها را تدریس نکرده باشند در برنامه باشد در چنین مواردی که هماهنگ نبود چه کار می کردید؟ اصلا پیش می آمد و اگر پیش می آمد چه کار می کردید؟
این که خودم از برنامه کانون عقب بیفتم هیچوقت اتفاق نیفتاد مدرسه گاهی از برنامه عقب می افتاد ولی خودم پیش خوانی می کردم.
پیش خوانی را از چه زمانی یاد گرفتید؟
دوره اول متوسطه، سال هفتم.
این کار سختی است، نه؟ که قبل از این که معلم درس بدهد دانش آموز بخواهد خودش درس ها را بخواند.
کمی وقت گیر است. زیاد وقت می برد تا شخص درس را متوجه شود.
ولی بعدا مسلط شده بودید روی پیش خوانی. درست است؟
بله
یعنی اگر برنامه مدرسه عقب تر از برنامه آزمون ها بود شما نگران نمی شدید خودتان پیش خوانی می کردید. درست است؟
بله
چون گاهی اوقات بچه ها وقتی با این پدیده مواجه می شوند بهانه می شود برایشان که رها کنند.
آیا می شد که وضع تراز و نمره شما خوب نشود و به فکر غیبت بیفتید؟
می شد تراز یا رتبه من خوب نشود ولی غیبت اصلا در ذهن من نبود. چون غیبت باعث می شود دانش آموز از یک قسمت مهم از برنامه عقب بیفتد و جا بیفتد وآن کل الگوی منظم که برنامه براساس آن چیده شده به هم می خورد.
در تابستان سال گذشته در آزمون ها شرکت کردید؟
بله
نگاه به آینده را هم جواب می دادید؟ پیش خوانی می کردید؟
بله جواب می دادم و بله پیش خوانی می کردم.
ما در 26 نفر رتبه زیر 10 کشوری از سه رشته، 18 نفر تابستان پارسال در آزمون ها شرکت می کردند و 15 نفر نگاه به آینده را هم جواب می دادند.
راجع به حجم برنامه در فاصله دو هفته می توانید بگویید؟ آیا متوازن و متعادل بود؟ کم یا زیاد بود؟
با توجه به سالی که شخص آزمون می داد متفاوت بود بالاخره سال دوازدهم باید فشرده تر می شد بخصوص تابستان سال دوازدهم که باید دروس پایه یک دور مرور می شد فشرده تر بود ولی متناسب بود طوری که دانش آموزی که سخت کوش است بتواند برنامه را برساند.
ما برای دو درس فیزیک و شیمی زوج درس در نظر گرفته ایم برای دوره پاییز. فیزیک دهم یا یازدهم را می توانستید امتحان بدهید، شیمی هم همین طور. شما چه کار می کردید؟
هر دو را دهم امتحان می دادم ولی سوال های یازدهم را وقتی آن موارد در زمستان تکرار می شد کار می کردم. سوالات قسمتی را که پاسخ نمی دادم بعدا در منزل کار می کردم.
در هر دو درس این کار را می کردید؟
بله
فاصله دو هفته را چگونه برنامه ریزی می کردید؟
دروس پایه و دوازدهم را موازی برنامه ریزی می کردم نصف وقتم را به دوازدهم می دادم نصف وقتم را هم به پایه چون پایه را تابستان مرور کرده بودم زیاد تجمع نیافته بود برای بعد مهر. وقتی بودجه بندی را می رساندم عموما دوشنبه یا سه شنبه هفته آزمون بودجه بندی آزمون را می رساندم بعد از آن آزمون های جامع را می دادم اول آزمون مشابه پارسال برای اینکه برای آزمون آماده تر شوم.
آزمون هدف گذاری را نمی دادید؟
پاسخ می دادم.
هدف گذاری را چه روزی امتحان می دادید؟
روز قبل از آزمون تمام سوالات را حل می کردم ولی وارد سایت نمی کردم و کارنامه نمی گرفتم مشابه پارسال را هم خودم حل می کردم ولی وارد سایت نمی کردم.
اگر در یک آزمون نتیجه شما خوب نمی شد واکنش شما و پدر و مادرتان چه بود؟
پدر و مادرم تاکید می کردند که حتما اشتباهات و نزده هایم را یاد بگیرم و تحلیل کنم خودم هم تحلیل می کردم به مواردیکه باعث شده بود اشتباهات یا نزده ها را داشته باشم در طول آن دو هفته فکر می کردم و سعی می کردم اصلاح کنم عموما یادگیری در تحلیل آزمون بعد از صدور کارنامه بود اتفاق می افتاد.
در زمان آزمون دادن سوالات را طبقه بندی نمی کردید یا اینکه ببینید بعضی از مباحث را خوب نخوانده اید یا علامت بزنید بعدا بخوانید؟
بله در تحلیل آزمون آن موارد را بررسی می کردم.
آیا در زمان آزمون دادن یا بعد از آن اتفاق افتاد که بخواهید برخی روش هایتان را تغییر دهید؟
بله مثلا بعد از اینکه اعلام شد سه دفترچه قرار است باشد ترتیب درس ها را خیلی امتحان می کردم مثلا اول ریاضی را جواب می دادم بعد زیست را ولی بعد عید تصمیم گرفتم اول زیست را جواب بدهم و بعد ریاضی. با این کار درصدم در ریاضی کمتر می شد ولی ترازم بیشتر می شد همچنین در دفترچه سوم اول فیزیک را می زدم بعد شیمی ولی باز هم بعد عید تصمیم گرفتم اول شیمی را پاسخ بدهم بعد فیزیک را و اینطوری درصدم بهتر می شد چون ضریب شیمی بیشتر است.
از لحاظ آموزشی به نظر من پدر و مادر بهترین مشاور دانش آموز هستند.
چه مشاوره هایی می توانند بدهند؟ مثلا در زمان هایی که نتیجه شما خوب نمی شد، یا برای این که ادامه بدهید یا برای انتخاب رشته، برای چه موضوعاتی؟
برای همه موضوع ها، در این مسیر و هر مسیر سختی تا هر جا بتوانند توان داشته باشند پشت فرزندانشان می ایستند، پدر و مادر من در سال دوازدهم در زمینه های مشاوره درسی، برنامه ریزی و تحلیل آزمون و اینکه کدام آزمون ها را شرکت کنم، کدام کتاب ها را تهیه کنم خیلی به من کمک کردند.
با پدیده تورم نمره، تقلب، در دوره کرونا چه برخوردی داشتید؟ موقعی که می دیدید ممکن است بچه ها تقلب کنند رتبه هایشان خوب شود و رتبه شما به آن خوبی نشود.
زیاد برایم مهم نبود چون در آن زمان درصدها و ترازم برایم خیلی مهم بود.
سال کنکور نباید فکر کنند خیلی سال عجیبی است خیلی اتفاق عجیبی قرار است بیفتد، تفکر این که کنکور یک مسابقه خیلی بزرگی است باعث می شود بچه ها خیلی استرس بگیرند. این تفکر را از ذهنشان دربیاورند.
روز کنکور استرس داشتید؟
چندان نه چون می دانستم تلاش کرده ام در حد توانم تلاش کردم به تلاشم اعتقاد داشتم به خدا توکل کرده بودم که اگر من تلاش کنم حتما نتیجه ام را خواهم گرفت.
فکر می کردید رتبه یک رقمی کشوری شوید؟
وقتی از جلسه آزمون آمدم بیرون فکر می کردم رتبه ام خوب شود، سه آزمون جامع کانون هم تک رقمی شده بودم فکر می کردم تک رقمی شود ولی وقتی در آزمون های کانون شرکت می کردیم زمانی که کانون جواب می داد طی چند ساعت جواب می آمد ولی جواب کنکور یک ماهه و انتظارها کمتر می شد به تدریج.
با آقای نوری آشنایی داشتید؟
بله از سال ششم
هم مدرسه ای بودید؟
بله هم متوسطه اول هم دوم هم مدرسه ای بودیم.
با هم رقابت می کردید؟
رقابت دوستانه بود.
دوستانه چطوری بود؟
رقابتی که برای دو طرف سازنده باشد.
با هم حرف هم می زدید؟
بله بعد آزمون به هم زنگ می زدیم و درصد ها را به هم می گفتیم.
پنهان کاری نمی کردید. درصدها را می گفتید.
بله
از لحاظ روش های مطالعه هم با هم چیزی را به اشتراک می گذاشتید؟
بله با هم در مورد روش ها صحبت می کردیم ولی روش مطالعه کلا یک موضوع شخصی است.
بله کاملا درست است.
در حد توصیه بود گفتگوهایمان.
کسانی که صحبت های شما را می شنوند از گفته های شما چه فایده ای خواهند برد؟ باید عین شما شوند یا روش های خودشان را داشته باشند؟
امکان ندارند که هیچ دو نفری مثل هم باشند باید سعی کنند روش مطالعه خودشان را پیدا کنند، کار سختی نیست و هدف اصلی آزمون زیاد دادن هم این است که روش مطالعه درست خودشان را پیدا کنند.
این خیلی خوب است می شود روی این مکث کنید؟ فرمایشتان را تکرار کنید.
هدف اصلی از آزمون دادن زیاد همان پیدا کردن روش مطالعه درست و و نحوه درست برخورد با آزمون است.
یعنی با آزمون و خطا ببینیم کدام روش جواب می دهد همان را ادامه بدهیم یا اگر متوجه شدیم اشتباه است تصحیح کنیم و بهبود ببخشیم.
گفتگو: کاظم قلم چی
پیاده سازی متن: ناهید منجمی
برای مشاهده سایر گفتگو های کاظم قلم چی با رتبه های برتر 1401 کلیک کنید
